یادداشت نرگس زنجانی
1404/1/17
"ما سرزمین غریبی داریم. اگر آن را بشناسی عاشقش می شوی، چه روشنفکر باشی چه غیر روشنفکر، چه باسواد باشی چه بی سواد" گفته ی نادر ابراهیمی را در کتاب" ایل من بخارای من " درک کردم. وقتی محمد بهمن بیگی با نثر زیبایش ایل را، وطن را، به تصویر می کشد. شجاعت و مهمان نواز ی های ایل، اسب ها و تفنگ ها، حیا و مظلومیت زنان، آمیخته با هنرهای چشم نواز، نواهای دلنشین ایل، همه و همه وجودم را پر کرد از عشق به وطن. وطنی که کفه ی خوبیهایش خیلی بیشتر و شیرین تر است. کم و کسری های وطن را، بهمن بیگی ها جبران می کنند. آدم های عاشقی که از کوره راهها نمی ترسند و دل به پشت میز نشستن نمی سپارند. طعمش آنقدر شیرین بود که در هر بخش مکث کردم و گاهی چند بار خواندم تا آن را با همان جزیئات تصور کنم. صحنه هایی زیبا و دلنشین که دوست داری همان جا، در همان سطر، سیاه چادر بزنی. زینت کتابخانه اس و یادگاری نفیس برای نسل بعد. روح نویسنده غرق رحمت الهی.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.