یادداشتهای اسما نصرالهی روشن (2) اسما نصرالهی روشن 4 روز پیش افسانه ی مرگ پیما دیوید گمل 5.0 2 این بزرگوار با تبر دولبهی مشهورش یه تنه عالم و آدم رو حریفه، ولی بحث زنش که میشه کلاً درمورد مرد متفاوتی باید صحبت کنیم. این خانمی که روونا باشن، هرجا اسم دراس اسطورهای بیاد، به یه بهونهای به ایشون هم اشاره میشه. مثلاً شب قبل جنگ نشستی با دراس داری املت میزنی، یهو میگه زنم همیشه عاشق املت بود. وفاش هم مثالزدنی! 🤌🏻♡_♡ 0 2 اسما نصرالهی روشن 4 روز پیش مجموعه شهر امبر جین دوپرا 4.5 3 یه نمونهی سرگرمکننده از ژانر علمیتخیلی- دیستوپیایی که کاملاً علمیتخیلی به نظر نمیرسه؛ دلیل این ویژگی پرداختن غیرمستقیم داستان به عنصر اصلی شهر امبر هست. چرایی و منشأ این شهر طبیعی نیست و سازهای هست دست بشر که با هدفی مشخص ساخته شده. نمونهی مشابهش که المانهای علمیتخیلی بیشتری داره، مجموعهی ۱۰۰ هست. ادبیات کتاب ساده و مناسب برای فهم نوجوونهاست و همونطور که از چنین ایده و موضوع جذابی برمیاد، تقریباً برای سنین بعدی هم خوندنی هست. مرتب و منسجم بودن داستان با نظم و ترتیب شهر همخونی داره. کاراکترها به نظرم برای واکنشها و تصمیماتی که گرفتن خیلی جوونتر از اینی بودن که واقعاً بتونن از پسش بربیان. اما منطق داستان روی این سوار بوده که فرد دوازده ساله شروع بخشی از بزرگسالی اهالی شهر هست، بنابراین این رو ایراد نمیبینم. علاوه بر شخصیتپردازی مناسب دو قهرمان کتاب، کاراکترهای دیگه هم جوندار ظاهر میشن؛ مثل خانم موردو، مادربزرگ لینا، پدر دون، شهردار و حتی کلاری. من طرفدار ماجراجویی و سختی و پیچ و خم راهم و این کتاب از همون ابتدا یه ماجراجویی واقعاً سخت و حتی نسبتاً هولناک رو شروع میکنه. کنجکاوی بدوی شخصیتها که منجر به اکتشافاتشون میشه برای ما ممکنه مضحک به نظر برسه، اما روایت داستان این نحوهی جستوجو و فهمیدن رازها رو برای ما دلنشین میکنه؛ مثل ذوقی از کشف کردن مسئلهای توسط یه بچه، برای بزرگترهاش درست میکنه. 0 1