یادداشت اسما نصرالهی روشن

        احتمالاً غرور و تعصب تا همیشه مشهورترین کتاب جین آستین باقی بمونه، ولی برای من نورثنگر بی‌اندازه دخترونه‌تر و زیباتر بود. شخصیت‌های بامزه‌تری داشت و احساسات کاترین سرزنده و برجسته بودن. هنری، یه گرین‌فلگ واقعی بود که دل‌بستن به اون، هم عقلانی بود و هم از لحاظ عاطفه بسیار با ارزش. در عوض علاقه‌ای که برادر کاترین به دختر تورپ‌ها داشت، چقدر سطحی و ساده‌انگارانه شکل گرفته بود. کتاب تفاوت چشم‌گیری بین علاقه‌‌ی عقلانی و علاقه‌ی محاسبه‌شده رو نشون می‌داد. از طرفی کاترین خوشبختی رو با همدلی می‌خواست، درحالی که ایزابلا همه‌ چیز رو فدای نفع خودش می‌کرد. البته این سوژه‌ی اصلی نبود و سیر بلوغ کاترین با اینکه دختر معمولی بود، خیلی دل‌چسب و پر از مهر و محبت سپری شد. اون با بزرگ‌شدن روحیه‌ی طبیعت‌گردی و شیطنت‌هاش رو به خانمی جوان تبدیل کرد و بعد از ورود به جامعه تبدیل به کتاب‌خون وفادار گوتیک شد. ترکیب ژانر گوتیک با کلی طنز و عشق، نهایتاً داستان رضایت‌بخشی به ما داد.
      
50

13

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.