یادداشتهای مصطفا جواهری (232) مصطفا جواهری 5 روز پیش گذشته ی رازآمیز دانا تارت 4.0 8 دوازدهمین کتاب ۰۴ درخشان، بهتآور و مهلک. من تقریبا هرگز چیزی شبیه به این کتاب نخواندهام. دیشب بعد از تمام کردنش بیش از یک ساعت در رختخواب دراز کشیدم، بیدار بودم و به پنج شخصیت اصلی فکر میکردم. هنوز فکر نمیکنم بتوانم احساساتم را با کلمات بیان کنم، اما اگر این کتاب چیزی باشد، یک تراژدی یونانی مدرن است. یک یادداشت مفصل و طولانی برای این کتاب خواهم نوشت. 0 26 مصطفا جواهری 1404/4/21 باچان ناتسومه سوسه کی 3.3 14 یازدهمین کتاب ۰۴ واقعاً نمیدانم چه احساسی نسبت به این یکی داشتم، نه اینکه بگویم از آن بدم آمد، اما اصلاً قابل مقایسه با کوکورو نبود. از حد تحملم خارج شد و میترسم که ناخودآگاه دارم کوکورو را با این یکی مقایسه میکنم و احتمالاً همین کار را با بقیه کارهای ناتسومه هم انجام خواهم داد. معمولی. حتی کمتر. 1 4 مصطفا جواهری 1404/4/17 ایوان ولادیمیر باگامولوف 3.3 1 دهمین کتاب ۰۴ { اگر جنگ نبود، با او قرار میگذاشتم و احتمالا عاشقش میشدم و او هم به من بله میگفت و بعد دیگر خوشبختترین آدم روی زمین بودم. اما حیف که جنگ است... } راوی، فرماندهٔ یکی از گردانهای ارتش شوروی است در خط مقدم مقابل آلمانها. در یکی از عملیاتها پسرکی به اسم ایوان به عنوان جاسوس شوروی از خاک آلمان برمیگردد و این رمان عملا مواجههٔ سرگرد با ایوان است. همهچیز قابل قبول است. و فقط همین. برای یک بار خواندن شاید ارزش داشته باشد. نه بیشتر. برای انسان ایرانی، شخصیت ایوان، قهرمان عجیبی نیست. تاریخ ایران بهقدری نوجوان دلیر به خود دیده که از این کتاب احتمالا چندان شگفتزده نخواهید شد. و اینکه چقدر نشر مان کتاب، خروجی باکیفیتی آماده کرده است. از دست گرفتن این کتاب تماما لذت بردم. 0 27 مصطفا جواهری 1404/4/14 دعا برای ربوده شدگان جنیفر کلمنت 3.7 22 نهمین کتاب ۰۴ این رمان کوتاه به سبک جریان سیال ذهن ساده و نسبتاً رؤیایی نوشته شده است: اول شخص، با پرش به اطراف و سرعت بخشیدن به وقایع. موضوع، وضعیت اسفناک مکزیکیهای روستایی به ویژه زنان است. احساس میکنم نویسنده بیشتر به خاطر موضوع به نوشتن ترغیب شده است تا طرح یا شخصیتها. با وجود تعداد صفحات کم، کتاب شامل داستانهای بسیاری از شخصیتهای فرعی است که با همه چیز از آدمربایی توسط قاچاقچیان مواد مخدر گرفته تا ایدز و... روبرو میشوند. در مورد طرح داستان، راوی خودش را در دوران کودکیاش در یک روستای کوهستانی تقریباً خالی از مرد، سپس در نوجوانی که روستا را ترک میکند و دچار مشکل میشود، دنبال میکند. با این حال، مهمترین نقطه ضعف داستان این است که هیچ یک از شخصیتها سهبعدی نیستند. به عنوان مثال، ظاهراً مهمترین ویژگی بهترین دوست لیدیدی (شخصیت اصلی و راوی) این است که در کودکی شکاف کام داشته است. با اینکه عمل جراحی اصلاحی داشته، اما انگار هر وقت ماریا ظاهر میشود، مدام از این واقعیت که قبلاً شکاف کام داشته حرف میزند. بقیه شخصیتها کمی شخصیتپردازی بیشتری دارند، اما همچنان بیشتر شبیه نمایندگان تراژدی و انعطافپذیری (یا فقدان آن) هستند تا شخصیتهای قوی. کتابی نیست که دیگران را از خواندنش منصرف کنم، اما انتظار ندارم مدت زیادی در ذهنم بماند. و بسیار حالبدکن. اصلا مناسب روزهایی که حال خوشی ندارید نیست. به در نوجوان هم نمیخورد. 0 6 مصطفا جواهری 1404/4/7 نوری، نادیا، ولادیمیر و دیگران مصطفی انصافی 0.0 هشتمین کتاب صفرچهار سومین کتاب مصطفی انصافی، یک گام بلند است. انصافی در این رمان مهارتش را در داستاننویسی به تمامی نشان میدهد. نثر و زبان نویسنده در این رمان بینظیر است. از نگاه من، مهمترین برجستگی کتاب همین زبان پخته است. پختگیای که خودش را در تغییر راویها نشان میدهد. رمان، داستان زندگی سه آدم است. نوری شخصیتی ایرانی، نادیا دختری لهستانی و ولادیمیر جوانی روسی. سه فردی که زندگیشان در جنگ جهانی دوم و همزمان با کنفرانس تهران، به همدیگر گره میخورد. انشاءالله به زودی و در یک یادداشت مفصل دربارهٔ این کتاب خواهم نوشت. دو مشکل هم با کتاب داشتم. یکی حجم اطلاعات تاریخیای که در قالب دیالوگ به مخاطب ارائه میشد؛ که علاوه بر خستهکننده بودن، کمی نقطهٔ ضعف محسوب میشود و دیگری اشارات سیاسی نویسنده در قالب گزارههایی کلی که گاه به شعارگوییهایی گلدرشت شباهت پیدا میکرد. اما در کل تجربهٔ مطالعهٔ این کتاب در روزهای جنگ اسراییل و ایران، برایم شیرین بود. 0 34 مصطفا جواهری 1404/4/1 ایرانی ها چه رویایی در سر دارند؟ میشل فوکو 3.8 6 هفتمین کتاب ۰۴ خوشتر آن باشد که سر دلبران/گفته آید در حدیث دیگران... کتاب را مهمترین فیلسوف پستمدرن در روزگار خودش نوشته است. یادداشتهای کتاب همگی مربوط به پیش از انقلاب است و تحلیل دقیقی از روزگار دارد. توصیف گذشته نیست. فوکو از راه شنیدهها و اخبار رسانههای غربی ایران را قضاوت نکرده، بلکه برای نگارش این متن دوبار به ایران سفر کرده و در گرماگرم انقلاب کنار ایرانیها بوده. از طرفی علیرغم دانش بالا، متنها را عامهفهم نوشته. بعد از نیمقرن، همچنان خواندنی است و به خاطر حجم کمش، در یک نشست خوانده میشود. و عجب ترجمهٔ بدی دارد. کاش نشر هرمس ویراست جدیدی ارائه میکرد. 0 6 مصطفا جواهری 1404/3/31 ابیگیل ماگدا سابو 4.2 29 ششمین کتاب صفرچهار کتاب را پیش از جنگ شروع و اوایل جنگ تمام کردم. احتمالا برای شروع خواندن آثار سابو، ابیگیل بهترین گزینه باشد. مهمترین ویژگی ابیگل، بیادا بودنش است. قصهگو است و عجلهای ندارد و آهسته آهسته جهان دختر نوجوان ۱۴ساله را میسازد و پیش میرود. ابیگیل از آن رمانهایی است که تو را تبدیل به یکی از شخصیتهای داستان میکند و دوست نداری از جهانی که نویسنده خلق کرده رها بشوی. کتاب برای روزهای جنگ، پیشنهاد خوبی است. کمی فارغتان میکند. و اگر معلم مدرسهٔ دخترانه بودم، خواندنش را به همهٔ شاگردانم توصیه میکردم. از مقدمهٔ بیخود و بیجهت مترجم که بگذریم، یک چهارم پایانی حوصلهام را سر برد. 0 21 مصطفا جواهری 1404/3/14 بازشناختن غریبه ایزابلا حماد 4.1 16 پنجمین کتاب صفرچهار محمود درویش به ما میگوید: «غزه آدمها را به تأمل سرد نمیخواند؛ غزه آدمها را به انفجار و سرشاخ شدن با حقیقت وامیدارد.» بازشناختن غریبه، یک تفاوت جدی با همهٔ کتابهایی که تا الان دربارهٔ مسألهٔ فلسطین خواندهام داشت. نویسنده، در قالب یک سخنرانی از دریچهٔ ادبیات سراغ آدمهای درگیر در ماجرای فلسطین رفته است. و این ایدهای درخشان است. کتاب قرار نیست پاسخهای سوالات مخاطب را دربارهٔ چیستی مسالهٔ فلسطین برطرف کند. کتابهای دقیقی در این زمینه وجود دارد. بازشناختن غریبه، از «لحظهٔ آهان» حرف میزند. لحظهای که انسان به فهم و شناخت حق و باطل میرسد. کاش تا دیر نشده، لحظهٔ بازشناختن مان را درست دریابیم. مناسب برای در یک نشست خواندن 👌 3 50 مصطفا جواهری 1404/3/10 آذرباد نسیم مرعشی 2.9 6 چهارمین کتاب صفرچهار دو رمان قبلی نسیم مرعشی هیچوقت سلیقهٔ من نبودند. آذرباد هم همین شد. من با آذرباد چندروزِِ غمگین را گذراندم. شب آخر مطالعهٔ کتاب، بالاخره گریهام را درآورد و مثل همیشه از نثر درخشان نویسنده لذت بردم. اما جهانِ داستانی نسیم مرعشی، دلخواه و دلچسب من نیست. هیچوقت نفهمیدم و نمیفهمم این حجم از غمنویسی چه خاصیتی دارد. حتی اگر فرض هم بگیریم نویسنده، سیاهنمایی نمیکند، فایدهٔ سیاهنویسی چیست؟ و فایدهٔ سیاهخوانی برای مخاطب؟ مخاطبی که به میزان کافی در روزمرهٔ خودش درگیر غم و اندوه هست... اگر روزهایی غمگین را میگذرانید، اصلا کتاب مناسبی نیست. اگر هم دو کتاب قبلی نویسنده را دوست داشتید، حتما از آذرباد لذت بیشتری خواهید برد. 2 43 مصطفا جواهری 1404/2/13 فصل مهاجرت مرده ها حسین قسامی 0.5 1 سومین کتاب صفرچهار من خواندم، شما نخوانید. یک پیرنگ خیلی ضعیف، شخصیتهایی که در تیپ ماندهاند و شعارهای سیاسیاجتماعی که بلای جان نویسنده و مخاطب است. و از همه بدتر. روایت حجم عظیمی از سیاهی که مشخص نیست چه میزانش جعلی است و چه میزانش حقیقی، چه کارکردی دارد؟ کاش نویسندهها یاد بگیرند وظیفهشان داستان نوشتن است. همین. اگر همین کار را درست انجام بدهند، رسالتشان را به درستی پیش گرفتهاند. 0 18 مصطفا جواهری 1404/1/7 سنگ قدسیه پائینی 3.6 19 دومین کتاب صفرچهار ماجرای کتاب، دیر شروع میشود. برای همین با داستان بلندی مواجهیم که ممکن است در ابتدای راه مخاطبش را پس بزند. علاوهتر که برخی توصیفات اروتیک هم ممکن است مخاطب را دورتر کند. (گرچه که در ادامه در خدمت فرم و محتواست.) اما سوژهٔ داستان بسیار متهورانه است و با شجاعت انتخاب شده. چاپ دوم کتاب، به مدیریت هنری مجید زارع است و کتاب از حیث زیبایی و کیفیت ارزشمند است. نثر نویسنده معمولی است اما در مجموع برای اولین کتاب نویسنده قابل قبول است. 0 20 مصطفا جواهری 1404/1/6 برچیدن کتابخانه ام: یک مرثیه و ده گریز آلبرتو منگوئل 4.0 11 سختخوان، لذتبخش، خمارآلود خواندن از آدمی که چندسال برای بورخسِ کمبینا کتاب میخوانده مهیج است. برای مبتلایان به کتاب و کتابداری مخدر خوبی است. روزهای پایانی سال و اوایل نوروز ۰۴ را برایم شیرین کرد. 0 18 مصطفا جواهری 1403/12/30 چشم سگ: مجموعه داستان عالیه عطایی 3.6 24 آدمها از انتخابهای درستشان شناخته میشوند. این کتاب را با رفقای درجهیک گروه سهکتاب در ماه آبان خواندیم. هفت داستان کوتاه با محوریت مردم افغانستان و داستانهایشان. خانم عطایی، نویسندهٔ خراسانیایست که داستان را خوب میشناسد. به گمانم مهمترین حسن این کتاب، درگیرِ ادا نشدن است. بسیاری از داستانهای فارسی امروز، فرمزده هستند. این کتاب اینطور نبود. لذت بردم و بسیار هم تلخ بود... 0 15 مصطفا جواهری 1403/12/30 شبح مرگ بر فراز نیل آگاتا کریستی 4.2 9 باید از دید شرقیها به مرگ نگاه کرد. در نظر آنها مرگ فقط یک اتفاق است و اصلا به چشم نمیآید. از کارهای درخشان کریستی و پوآرو. قاتل جلوی چشم است و دیده نمیشود. و مثل اغلب موارد مشابه، نسخه سینمایی از کتاب ضعیفتر است. 0 16 مصطفا جواهری 1403/12/30 آن سوی رود، میان درختان ارنست همینگوی 3.7 7 ماجرای زندگی یک سرهنگ آمریکایی خسته از جنگ به نام ریچارد کنتول در اواخر جنگ جهانی دوم که در ایتالیا است. همزمان با آخرین روزهای زندگیاش به خاطر بیماری، با دختری آشنا میشود و یک رابطهٔ منحصر به فرد بین این دو شکل میگیرد. هنوز معتقدم که داستان کوتاههای همینگوی در یک لیگ دیگری نسبت به رمانهایش قرار دارند. 0 15 مصطفا جواهری 1403/12/30 عین خیالم بودی فریناز ربیعی 3.2 1 از مجموع دوازده داستان کوتاه این مجموعه، با دو داستان عالی، چهار داستان خوب، دو داستان معمولی و چهار داستان بد مواجهیم. کاش چینش داستانها کمی متفاوت بود. در آغاز با دو داستان درجهیک مواجهیم که نوید یک مجموعهٔ درخشان را به مخاطب میدهد و اما در ادامه با افت شدید کیفیت داستانها روبروییم. چند داستان مشخصات نیاز به بازنویسی دارند. ایرادات متعدد ویرایشی، آزاردهنده است؛ طرح جلدْ زیبا و در آخر، برچسب قیمت به جای قیمتِ چاپشده روی جلد که اصلا برای منِ مخاطب جدی کتاب، خوشایند و قابل قبول نیست. اما یک خداقوت به آقای امیری و تیم مهرستان. مسیری که در باب ادبیات داستانی در نشر مهرستان آغاز کردهاند، یک مسیر روشن است. 0 9 مصطفا جواهری 1403/12/29 سفرنامه ابن بطوطه محمدبن عبدالله ابن بطوطه 3.9 7 "ابن بطوطه" در خانوادهای از قضات بسیار متشرع به دنیا آمده است. در سال ۱۳۲۶ با ترک شهر خود، طنجه، طی ۲۷ سال به مصر، شام، فلسطین، حجاز، عراق، ایران، یمن، بحرین، ترکستان، بین النهرین و بخشی از هند و چین، جاوه، شرق اروپا و شرق آفریقا سفر کرد. احتمالا "ابن بطوطه" را بتوان یکی از بزرگترین سیاحان تاریخ بشری محسوب کرد. کتاب دو نقطۀ قوت دارد. اول اینکه از قرون وسطی، کمتر سفرنامهای هست که قابل مطالعه باشد و از این حیث ارزش مطالعه دارد و دوم هم نثر بینظیر استاد محمدعلی موحد در ترجمه است. ترجمهای که خواندنش، شیرین و آموزنده است. اما این مجموعۀ دوجلدی انتظارات را برآورده نمیکند. توصیفات فرهنگی، معماری، اجتماعی و زیست مردمان ملل بسیار کمتر از آن چیزی است که از یک سفرنامۀ تاریخی انتظار داریم. در مجموع برای علاقمندان به تاریخ قابل توصیه است. کتاب را در طول امسال همراه رفقای درجهیک گروه سهکتاب خواندیم. و البته که گمان میکنم رگههایی از خالیبندیِ استادانه هم در روایات جناب ابنبطوطه وجود دارد. :) 0 9 مصطفا جواهری 1403/12/29 سفرنامه ابن بطوطه محمدبن عبدالله ابن بطوطه 3.6 6 "ابن بطوطه" در خانوادهای از قضات بسیار متشرع به دنیا آمده است. در سال ۱۳۲۶ با ترک شهر خود، طنجه، طی ۲۷ سال به مصر، شام، فلسطین، حجاز، عراق، ایران، یمن، بحرین، ترکستان، بین النهرین و بخشی از هند و چین، جاوه، شرق اروپا و شرق آفریقا سفر کرد. احتمالا "ابن بطوطه" را بتوان یکی از بزرگترین سیاحان تاریخ بشری محسوب کرد. کتاب دو نقطۀ قوت دارد. اول اینکه از قرون وسطی، کمتر سفرنامهای هست که قابل مطالعه باشد و از این حیث ارزش مطالعه دارد و دوم هم نثر بینظیر استاد محمدعلی موحد در ترجمه است. ترجمهای که خواندنش، شیرین و آموزنده است. اما این مجموعۀ دوجلدی انتظارات را برآورده نمیکند. توصیفات فرهنگی، معماری، اجتماعی و زیست مردمان ملل بسیار کمتر از آن چیزی است که از یک سفرنامۀ تاریخی انتظار داریم. در مجموع برای علاقمندان به تاریخ قابل توصیه است. کتاب را در طول امسال همراه رفقای درجهیک گروه سهکتاب خواندیم. و البته که گمان میکنم رگههایی از خالیبندیِ استادانه هم در روایات جناب ابنبطوطه وجود دارد. :) 0 5 مصطفا جواهری 1403/12/29 خانه ادریسیها غزاله علیزاده 3.5 27 605 صفحه آزار. مجموعهای از جملات و پاراگرافهای قشنگ. مناسب کپشن پستهای عاشقانۀ اینستاگرام و کانالهای زرد تلگرام. همین. باقی ملال، تکرار، خستگی، آزردگی و افسردگی. ماهها طول کشید آخرسر هم نتوانستم تا انتها بخوانمش. 0 6 مصطفا جواهری 1403/12/26 کلیدر (جلد نهم و دهم) جلد 5 محمود دولت آبادی 4.6 17 { فرهود گفت: ــ من در فکر این هستم که ما باید از شکستی که تجربه و تحمل کردهایم، چیزی بیاموزیم! ستار گفت: ــ من اگر یک چیز از تجربه گذشته آموخته باشم، همین است: یا عهد مکن، یا به عهد وفا کن! } بالاخره تمام. و کمی هم سخت تمامش کردم. راستش را بخواهید، من با نظر هوشنگ گلشیری موافق هستم. مشکل اساسی این ده جلد، زاویه دید دانای کل است. اما مسالهٔ من با کلیدر چیز دیگری است. محمود دولتآبادی در این مجموعه تلاش کرده است که در کنار استفاده از وقایع تاریخی، شخصیتهایی خلق کند که ظرفیت تبدیل شدن به نماد داشته باشند. که حقا هم در خلق حدود پنجاه شخصیت با پرداختهای درجهیک غوغا کرده است. اما اما مسالهٔ من با کلیدر، عدم معاصریت است. کلیدر با تمام تلاش نویسنده در راستای آفریدن شخصیتهای نمادین، نمیتواند به یاری انسان معاصر ایرانی بیاید. یک شاهکار باید حامل امر معاصریت باشد. که کلیدر نیست. در مجموع امتیاز من به کلیدر، ۸ از ۱۰ است. 1 29