بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

مصطفا جواهری

@mim.javaheri

66 دنبال شده

381 دنبال کننده

                      کاری بکن که هیچ‌وقت شرمندهٔ دلت نباشی.
تامام.
                    
mim.javaheri
https://eitaa.com/hornou
https://eitaa.com/hornou
https://t.me/hornou

یادداشت‌ها

نمایش همه
                کتاب را پارسال همسرم برایم هدیه گرفت. نامه‌های سیمین و جلال، سه جلد دارد. جلد اول نامه‌های سیمین به جلال در سال‌های ۳۱ و ۳۱. جلد بعدی، نامه‌های جلال به سیمین در همان سال‌هاست. اما جلد سوم، نامه‌ها به صورت رفت و برگشت است. البته در یک صفحه‌بندی افتضاح. لطف نامه و نامه‌خوانی، به هم‌جواری نامه و پاسخ نامه است. اما تصمیمی که گردآورنده برای کتاب گرفته، یک تصمیم فوق‌العاده مهلک برای محتوای کتاب است. کل نامه‌های جلال جدا و کل نامه‌های سیمین جداست. یعنی اگر بخواهید طبق زمان جلو بیایید، باید یک سختی سنگینی را تحمل کنید که دانه به دانه بگردید در کتاب و براساس تاریخ، پاسخ نامه‌ها رو پیدا کنید. البته ما در گروه سه‌کتاب، این سختی را به جان خریدیم تا با محتوای سالم و یک‌دستی روبرو شویم.
این کتاب، یک تصویر بدون روتوش و پرجزییات از جلال آل احمد و سیمین دانشور ارائه می‌کند. تصویری که روشن می‌کند چرا برخی از طیف حزب‌اللهی در سال‌های دور و طیف گسترده‌ای از روشنفکران تا همین امروز، از جلال، گریزانند. خواندن جزئیات پس‌زمینهٔ تاریخی، فرهنگی ‌و اجتماعی ده‍هٔ چهل، ملاحت نامه‌ها را بیشتر می‌کند.
        
                اولین یا دومین رمانِ «تاریخ جایگزین» ایرانی. تاریخ جایگزین ( Alternate history)، به معنای تغییر یک اتفاق تاریخی در داستان است. سبکی که ذیل ژانر علمی‌تخیلی جا می‌گیرد و در ادبیات ایران بسیار نحیف و نوپاست.
محمدرضای پهلوی، در سال ۱۳۵۰ در جریان جشن‌های ۲۵۰۰ ساله ترور می‌شود و زندگی کاوه نمازی، شخصیت اصلی داستان، دست‌خوش تغییر می‌شود.
اگر از ریتم نسبتا کند داستان و فلش‌بک‌های گاه غیرضروری داستان بگذریم، با اثری حائز اهمیت مواجهیم. از چند جهت: اول، پیشگام بودن در ادبیات تاریخ جایگزین. حتما در سال‌های آینده، نویسندهٔ رمان‌های این سبک، مدیون نویسندهٔ این کتاب خواهند بود. دوم، این کتاب مثال نقضی بر توصیهٔ معروف و پرتکرار اساتید نویسندگی مبنی بر «هم‌جنس بودن نویسنده و شخصیت اصلی داستان جهت توفیق نویسنده و رمان» است. خانم سلطانی در خلق شخصیت کاوه نمازی بسیار موفق ظاهر شده‌اند. و سوم، نثر ساده و تصویرپردازِ نویسنده است. بی‌ادا و بی‌ادعا.
        
                قبیلۀ ۳۰۰‌نفره شایان‌ها که سرخپوست بودند، در سال ۱۸۷۷ عزم خود را جمع می‌كنند تا از بیابان‌های اوكلاهما، یعنی جایی كه به اجبار در آن ساكن شده بودند، به سرزمین‌های پیشین خود در شمال برگردند، جایی كه دست‌كم به‌اندازۀ كافی غذا برای خوردن داشته باشند.
مایلزِ كارگزار از دولت مركزی درخواست افزایش جیرۀ غذایی می‌كند اما درخواستش بی‌پاسخ می‌ماند. كارگزار اگرچه بسیار متأسف است اما در جیره‌بندی اولویت را به كسانی می‌دهد كه مسیحیت را پذیرفته‌اند؛ به‌این‌ترتیب دیگران روزبه‌روز نحیف‌تر می‌شوند. غذای كم، آفتاب سوزان و بیابان بی‌آب‌وعلف سبب می‌شود كه سه تن از سرخ‌پوستان به‌سمت سرزمین اجدادی خود بگریزند. و ماجرا ادامه پیدا می‌کند تا وقوع یک فاجعه.
مهم‌ترین هنر فاست در این كتاب نشان‌دادن دوگانگی‌هاست، دوگانگی بین سادگی سرخ‌پوست‌ها و ناصافی سفیدپوست‌ها، بین دفاع از زندگی و حمله برای مرگ، بین جُستن آزادی و ادعای آزادی‌داشتن، بین ازخودگذشتگی و خودرأیی و ... .
و مثل باقی کتاب‌های دیگر فاست، با یک زاویهٔ جدید و بدون روتوش از آمریکا روبرو می‌شویم.
        
                { اتفاق‌ها وقتی می‌افتن، واضح نیستن...}

کتاب را مدت‌ها بود که به پیشنهاد استاد بزرگوارم خانم مقانلو می‌خواستم بخوانم. 
لری و سیلاس دوست‌های یواشکی دوران مدرسه بودند. چون لری سفیدپوست و سیلاس، سیاه‌پوست است. حالا هر دو، عاقله‌مردهای چهل‌ویک‌ساله شده‌اند. لری به واسطهٔ اتهام قتل یک دختر هم‌کلاسی که هیچوقت هم اثبات نشد، توسط کل شهر مطرود است و بایکوت شده. سیلاس، افسر پلیس شده و نوبت به یک ناپدید شدن دختر دیگر می‌رسد. لری دوباره مرکز اتهامات قرار می‌گیرد و...
کتاب دو مشکل مهم دارد:
اول اینکه به اندازه‌ای که یک رمان معمایی-جنایی-پلیسی باید ریتمیک باشد، نیست. ابتدا فکر می‌کردم که مشکل از ترجمه است. اما هر چقدر که می‌گذشت، می‌دیدم که از قضا با ترجمه‌ای پیراسته روبرو هستیم. تصمیم نویسنده بود که مخاطب را در باتلاق سیاهی، دروغ و غم نگه دارد
دوم هم اینکه داستان، پُرگره نیست. از نیمه‌های کتاب، دست نویسنده برای مخاطب رو می‌شود و هر سه چالش اصلی قصه، قابل حدس.

اما در نهایت، این کتاب، کتابی نیست که بشود نادیده‌اش گرفت. خصوصا برای دنبال‌کنندگان جدی ادبیات جرم، کتاب قابل توصیه‌ای است.
و از سرکار خانم اطیابی هم بابت هدیه‌دادن این کتاب حقیقتا ممنونم.
        

فعالیت‌ها

            کتاب را پارسال همسرم برایم هدیه گرفت. نامه‌های سیمین و جلال، سه جلد دارد. جلد اول نامه‌های سیمین به جلال در سال‌های ۳۱ و ۳۱. جلد بعدی، نامه‌های جلال به سیمین در همان سال‌هاست. اما جلد سوم، نامه‌ها به صورت رفت و برگشت است. البته در یک صفحه‌بندی افتضاح. لطف نامه و نامه‌خوانی، به هم‌جواری نامه و پاسخ نامه است. اما تصمیمی که گردآورنده برای کتاب گرفته، یک تصمیم فوق‌العاده مهلک برای محتوای کتاب است. کل نامه‌های جلال جدا و کل نامه‌های سیمین جداست. یعنی اگر بخواهید طبق زمان جلو بیایید، باید یک سختی سنگینی را تحمل کنید که دانه به دانه بگردید در کتاب و براساس تاریخ، پاسخ نامه‌ها رو پیدا کنید. البته ما در گروه سه‌کتاب، این سختی را به جان خریدیم تا با محتوای سالم و یک‌دستی روبرو شویم.
این کتاب، یک تصویر بدون روتوش و پرجزییات از جلال آل احمد و سیمین دانشور ارائه می‌کند. تصویری که روشن می‌کند چرا برخی از طیف حزب‌اللهی در سال‌های دور و طیف گسترده‌ای از روشنفکران تا همین امروز، از جلال، گریزانند. خواندن جزئیات پس‌زمینهٔ تاریخی، فرهنگی ‌و اجتماعی ده‍هٔ چهل، ملاحت نامه‌ها را بیشتر می‌کند.
          
            اولین یا دومین رمانِ «تاریخ جایگزین» ایرانی. تاریخ جایگزین ( Alternate history)، به معنای تغییر یک اتفاق تاریخی در داستان است. سبکی که ذیل ژانر علمی‌تخیلی جا می‌گیرد و در ادبیات ایران بسیار نحیف و نوپاست.
محمدرضای پهلوی، در سال ۱۳۵۰ در جریان جشن‌های ۲۵۰۰ ساله ترور می‌شود و زندگی کاوه نمازی، شخصیت اصلی داستان، دست‌خوش تغییر می‌شود.
اگر از ریتم نسبتا کند داستان و فلش‌بک‌های گاه غیرضروری داستان بگذریم، با اثری حائز اهمیت مواجهیم. از چند جهت: اول، پیشگام بودن در ادبیات تاریخ جایگزین. حتما در سال‌های آینده، نویسندهٔ رمان‌های این سبک، مدیون نویسندهٔ این کتاب خواهند بود. دوم، این کتاب مثال نقضی بر توصیهٔ معروف و پرتکرار اساتید نویسندگی مبنی بر «هم‌جنس بودن نویسنده و شخصیت اصلی داستان جهت توفیق نویسنده و رمان» است. خانم سلطانی در خلق شخصیت کاوه نمازی بسیار موفق ظاهر شده‌اند. و سوم، نثر ساده و تصویرپردازِ نویسنده است. بی‌ادا و بی‌ادعا.
          
            قبیلۀ ۳۰۰‌نفره شایان‌ها که سرخپوست بودند، در سال ۱۸۷۷ عزم خود را جمع می‌كنند تا از بیابان‌های اوكلاهما، یعنی جایی كه به اجبار در آن ساكن شده بودند، به سرزمین‌های پیشین خود در شمال برگردند، جایی كه دست‌كم به‌اندازۀ كافی غذا برای خوردن داشته باشند.
مایلزِ كارگزار از دولت مركزی درخواست افزایش جیرۀ غذایی می‌كند اما درخواستش بی‌پاسخ می‌ماند. كارگزار اگرچه بسیار متأسف است اما در جیره‌بندی اولویت را به كسانی می‌دهد كه مسیحیت را پذیرفته‌اند؛ به‌این‌ترتیب دیگران روزبه‌روز نحیف‌تر می‌شوند. غذای كم، آفتاب سوزان و بیابان بی‌آب‌وعلف سبب می‌شود كه سه تن از سرخ‌پوستان به‌سمت سرزمین اجدادی خود بگریزند. و ماجرا ادامه پیدا می‌کند تا وقوع یک فاجعه.
مهم‌ترین هنر فاست در این كتاب نشان‌دادن دوگانگی‌هاست، دوگانگی بین سادگی سرخ‌پوست‌ها و ناصافی سفیدپوست‌ها، بین دفاع از زندگی و حمله برای مرگ، بین جُستن آزادی و ادعای آزادی‌داشتن، بین ازخودگذشتگی و خودرأیی و ... .
و مثل باقی کتاب‌های دیگر فاست، با یک زاویهٔ جدید و بدون روتوش از آمریکا روبرو می‌شویم.