یادداشت مصطفا جواهری
1404/4/7
هشتمین کتاب صفرچهار سومین کتاب مصطفی انصافی، یک گام بلند است. انصافی در این رمان مهارتش را در داستاننویسی به تمامی نشان میدهد. نثر و زبان نویسنده در این رمان بینظیر است. از نگاه من، مهمترین برجستگی کتاب همین زبان پخته است. پختگیای که خودش را در تغییر راویها نشان میدهد. رمان، داستان زندگی سه آدم است. نوری شخصیتی ایرانی، نادیا دختری لهستانی و ولادیمیر جوانی روسی. سه فردی که زندگیشان در جنگ جهانی دوم و همزمان با کنفرانس تهران، به همدیگر گره میخورد. انشاءالله به زودی و در یک یادداشت مفصل دربارهٔ این کتاب خواهم نوشت. دو مشکل هم با کتاب داشتم. یکی حجم اطلاعات تاریخیای که در قالب دیالوگ به مخاطب ارائه میشد؛ که علاوه بر خستهکننده بودن، کمی نقطهٔ ضعف محسوب میشود و دیگری اشارات سیاسی نویسنده در قالب گزارههایی کلی که گاه به شعارگوییهایی گلدرشت شباهت پیدا میکرد. اما در کل تجربهٔ مطالعهٔ این کتاب در روزهای جنگ اسراییل و ایران، برایم شیرین بود.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.