معرفی کتاب آن سوی رود، میان درختان اثر ارنست همینگوی مترجم اسدالله امرائی

آن سوی رود، میان درختان

آن سوی رود، میان درختان

ارنست همینگوی و 1 نفر دیگر
3.5
29 نفر |
13 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

5

خوانده‌ام

37

خواهم خواند

19

ناشر
افق
شابک
9789643696610
تعداد صفحات
288
تاریخ انتشار
1395/10/29

توضیحات

        
مجموعه ی میراث ویژه ی نویسندگان مدرن قرن بیستم است که در جمهوری ادبیات جهان کم کم کلاسیک می شوند. این مجموعه با انتشار آثار ارنست همینگوی با ترجمه هایی جدید و به روز آغاز شده و رفته رفته کارنامه بزرگان دیگری را هم در بر می گیرد. تاکنون شش عنوان این مجموعه منتشر شده و با انتشار بقیه کتاب های این نویسنده تکمیل خواهد شد. رمان های زیر آفتاب هیچ چیز تازه نیست و آن سوی رود میان درختان تازه ترین عناوین این مجموعه و از شاهکارهای بلند همینگوی اند.
.
      

لیست‌های مرتبط به آن سوی رود، میان درختان

پست‌های مرتبط به آن سوی رود، میان درختان

یادداشت‌ها

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          اگر با ترجمه‌های درخشان نجف دریابندری از دو رمان مشهور همینگوی، «وداع با اسلحه» و «پیرمرد و دریا»، کیف دنیا را برده‌اید، حتماً دلتان می‌خواهد کتاب‌های دیگری از همینگوی بخوانید. بازار کتاب پر است از ترجمه‌های نامرغوبی که از داستان‌های این نویسنده‌ی امریکایی منتشر شده، ولی شما که با ترجمه‌های دریابندری خاطره‌بازی کرده‌اید به‌حتم سراغ این ترجمه‌ها نمی‌روید! مجله‌ی شهر کتاب سه رمان «داشتن و نداشتن، آن سوی رودخانه»، «زیر درختان زیتون» و «خورشید هم‌چنان می‌دمد» را با ترجمه‌ی احمد کسایی‌پور (نشر هرمس) پیشنهاد می‌کند. 


ماه‌نامه‌ی شهر کتاب، شماره‌ی هشتم، سال ۱۳۹۵.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

آخرین روزهای زندگی سرهنگ ریچارد کنتوِل، افسر کهنه‌کار امریکایی، و خاطرات تکان‌دهنده‌ی او از جنگ‌های اول و دوم جهانی، مردی تنها و زخم‌خورده، با عشق ناب و پرشور یک کنتس جوان و زیبای ایتالیایی. 



ماه‌نامه‌ی شهر کتاب، شماره‌ی هشتم، سال ۱۳۹۵.
        

4

Hanā

Hanā

1402/12/7

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          نه تنها بهترین رمانِ همینگوی، بلکه شخصی‌ترین اثرش نیز هست!

...با وجود این، حتی اگر این رمان را تصویر مضحکه‌آمیزی از سرنوشت خود "همینگوی" بدانیم، به اعتقاد من پرکشش‌ترین و انسانی‌ترین نوشته‌اش همین ناکام‌ترین اثر اوست.
این کتاب، همان‌طور که خود "همینگوی" نیز اذعان داشت، ابتدا در قالب یک داستان کوتاه شروع شد و بعد به بیراهه افتاد و به کلاف سردرگمی از رمان ختم شد. دشوار می توان درک کرد که این همه نقائص ساختاری و این همه خطاهای تکنیکی چطور به کار چنان استاد چیره‌دستی راه یافته است.
این کتاب نه تنها بهترین رمان "همینگوی"، بلکه شخصی ترین اثرش نیز هست، زیرا او آن را در آستانه خزانی ناشناخته نوشته بود، در حسرت سال‌های بازگشت‌ناپذیری که پشت سر نهاده بود، همراه با دلشوره اندوهناک سال‌های انگشت‌شماری که از زندگی‌اش باقی بود.
"همینگوی" در هیچ‌یک از کتاب‌هایش، تا این حد بخشی از وجود خویش را برجا نگذاشته است، همچنان که در هیچ کدام با چنین زیبایی و چنین ظرافتی راهی برای بیان سودای بنیادین زندگی و آثارش نیافته است: بیهوده بودن پیروزی.
مرگ قهرمان قصه‌اش، چنان که پیداست در کمال آرامش و به نحوی کاملا طبیعی، تجسم تغیبر چهره داده خودکشی خودش بود...

بخشی از سخنان " گابریل گارسیا مارکز"
        

31

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          یه جایی توی کتاب همینگوی می‌گه: «هر حرفی درباره‌ی جنگ حوصله‌ی آدم‌هایی رو که نقشی درش نداشته‌ند سر می‌بره. جز البته قصه‌ی دروغگو‌ها»
کتاب خیلی جاها حوصله‌م رو سر برد، پس انگار روایتی که از جنگ می‌کنه، روایت واقعی‌ای بوده. در مجموع خوندنش تجربه‌ی خوبی بود؛ جزئیات زیاد، فضاسازی‌های بکر، دیالوگ‌های خوب و ...
فکر می‌کنم یه مشکلی که با کتاب داشتم این بود که با تاریخ جنگ‌های جهانی اول و به ویژه دوم و اتفاقاتشون خیلی مأنوس نیستم. پس شاید در آینده‌ای که این مشکل حل شده، بتونم کتاب رو مجدداً بخونم و لذت و بهره‌ی بیشتری ببرم.
______________________________________
نظر گابریل گارسیا مارکز در مورد این اثر همینگوی:
حتی اگر این رمان را تصویر مضحکه‌آمیزی از سرنوشت خود همینگوی هم بدانیم، به اعتقاد من پرکشش‌ترین و انسانی‌ترین نوشته‌اش همین ناکام‌ترین اثر اوست: آن سوی رودخانه، زیر درختان.
همینگوی در هیچ‌یک از کتاب‌هایش، تا این حد بخشی از وجود خویش را برجا نگذاشته است، همچنان که در هیچکدام-با چنین زیبایی و چنین ظرافتی- راهی برای بیان سودای بنیادین زندگی و آثارش نیافته است: بیهوده بودن پیروزی. مرگ قهرمان قصه‌اش، چنان که پیداست در کمال آرامش و به نحوی کاملا طبیعی، تجسم تغییر چهره داده خودکشی خودش بود...
        

5

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          "آن سوی رودخانه زیر درختان" ماجرای سرهنگ آمریکایی بازنشستهٔ ارتش است که از خاطرات جنگش در سفر به ایتالیا می‌گوید. سرهنگ که به بیماری لاعلاجی دچار شده و از آسیب‌های روحی ناشی از جنگ رنج می‌برد، در آستانهٔ مرگ است. او به دختری جوان دل می‌بندد که دریچه‌ای از امید به زندگی‌اش باز می‌کند؛ کسی که با اشتیاق شنوایِ خاطرات پر رنج سرهنگ است. 
ارنست همینگوی از سفر طولانی‌مدتش به ایتالیا و شهر موردعلاقه‌اش، ونیز برای نوشتن رمان الهام می‌گیرد. شخصیت معشوقه نیز با تأثیر از واقعیت ایجاد می‌شود.
"آن سوی رودخانه زیر درختان" آخرین رمانی است که همینگوی منتشر کرده.  
گابریل گارسیا مارکز دربارهٔ کتاب می‌گوید:"اگر این رمان را تصویر مضحکه‌آمیزی از سرنوشت همینگوی بدانیم، به نظرم پرکشش‌ترین و انسانی‌ترین نوشته‌اش همین اثر ناکام اوست. این داستان در ابتدا قرار بود یک داستان کوتاه باشد اما رمان شد. بهترین و شخصی‌ترین اثر نویسنده است؛ زیرا آن را در حسرت سال‌های بازگشت‌ناپذیر نوشته بود. او در هیچ یک از آثارش به این اندازه بخشی از وجودش را نگذاشته است."
در جایی از رمان، سرهنگ می‌گوید بالاخره یک روز خودم را به کشتن می‌دهم؛ همان سرنوشتی که همینگوی به آن دچار شد. ازطرفی سرهنگ مثل همینگوی عاشق ماهیگیری و شکار است.‌ ازاین‌رو رمان را شخصی‌ترین اثر همینگوی می‌دانند.
رمان عمدتاً با بازگویی خاطرات و فلش‌بک‌هایی از زندگی سرهنگ در جنگ‌جهانی پیش می‌رود. ساختاری غیرخطی که فرم را در خدمت محتوا قرار می‌دهد؛ یعنی رفت‌وآمدهای مکرر زمانی، نمایانگر آسیب‌های روحی سرهنگ می‌شود.
کتاب توصیفات خوب و زبان‌ نیمه‌طنز و سردی دارد. رمانی کلاسیک که گاه دیالوگ‌های اضافی‌اش توی ذوق می‌زند؛ مثل جملهٔ پرتکرار دوست‌دخترش که همه‌اش خواهش می‌کند کمی بیشتر برایش تعریف کند.
ازطرفی رمان پر از اسم مکان و هنرمندهای ایتالیایی است؛ که خواننده را مشتاق سفر به این کشور می‌کند.
جالب است که عنوان رمان برگرفته از آخرین کلمات ژنرال جکسون است که می‌گوید:«بگذارید از رودخانه عبور کنیم و زیر سایه درختان استراحت کنیم». در اینجا عبور از رودخانه نماد گذار مرگ و درختان، نماد آرامش ابدی هستند.
بعضی از منتقدان رمان "آن سوی رودخانه زیر درختان" را به نوعی اعتراض همینگوی به جنایات ضدبشری جنگ می‌دانند. رمانی که بر پیامدهای جنگ و پوچی آن، کهنسالی و مرگ تمرکز دارد.
فیلم Across the River and Into the Trees محصول ۲۰۲۲ و به کارگردانی Paula Ortiz بر اساس رمان همینگوی ساخته شده است.
        

14