علی

تاریخ عضویت:

اسفند 1403

علی

@Cactusbookbeh

17 دنبال شده

9 دنبال کننده

                اگر به خانه من آمدی، برای من ای مهربان چراغ بیاور
و یک دریچه که از آن
به ازدحام کوچهٔ خوشبخت بنگرم
              
cactus._.book
mozaeeck

یادداشت‌ها

علی

علی

1403/12/25

        داستان کتاب  با دو نفر که سردبیر مجله و شاعر هستن شروع میشه و سردبیر از شاعر درخواست می‌کنه که شعری در تمسخر و هجو عیسی مسیح بگه و بعدش هر دو شروع میکنن به زیر سوال بردن تاریخ و اساسِ وجود حضرت مسیح (ع). در همین حین مردی بهشون نزدیک میشه و خودش رو وارد بحث می‌کنه و از انکار مسیح به دست انسان ها متعجب میشه.
به همین دلیل شروع می‌کنه از خاطراتی که از وجود مسیح داشته برای اون دو نفر تعریف می‌کنه و چندتا پیش‌بینی از آینده‌ی خیلی نزدیک می‌کنه و در ادامه اتفاقاتی بعدش می‌افته، که به نظرم برای کتاب‌خون کردن آدم های غیر کتاب‌خون بسیار کاربردیه و فصول ابتدایی مرشد و مارگریتا، از مرتفع ترین قله های ادبیاته.
آقای «و» که در ادامه‌ی داستان به وُلند؛ استاد جادوی سیاه معروف میشه، خود شخص شیطانه و قصد داره تا توی مسکوی دوران اتحاد جماهیر شوروی، رقص سالانه‌ی خودش رو برگزار کنه...

و اما امان از شخصیت های داستان. توی این داستان ما همه بی اخلاقی ها رو وقتی می‌بینیم که شیطان مچ اون ها رو می‌گیره؛ دقت کنید، شیطان! 
یعنی شرایط جامعه و فرهنگ مردم به سمتی رفته که خود شیطان جلوی بعضی دوز و کلک های مردم می‌ایسته و بهشون اجازه نمی‌ده سرش رو کلاه بذارن.

به نظرم تا اینجا برای معرفی این کتاب کافیه. می‌تونید با خوندن نمونه بفهمید که این کتاب به دردتون می‌خوره یا نه.

و اما بحث ترجمه؛ به نظرم ترجمه‌ی آقای میلانی عالیه و ویراست دوم خیلی به روان شدن کتاب کمک کرده، اما مهم ترین نکته در مطالعه‌ی این ترجمه، اینه که خوندن مقدمه و یادداشت ابتدای کتاب رو، به بعد از خوندن داستان موکول کنید تا داستان برای شما لو نره.

در پایان هم اگه بخوام بعد از نقاط قوت، به نقاط ضعف کتاب اشاره کنم (که قطعا سلیقه‌ی خودمه و وحی منزل نیست)، به نظرم کتاب از بخش دوم و ورود مارگریتا افت شدیدی پیدا کرد و به جای پرداخت بهتر اون ایده‌ی شاهکار، وارد فاز نمادگرایی و استعاره های پیچیده شد و نتونست اون طور که باید و شاید، کار رو جمع کنه.

در کل علی‌رغم تمام مشکلی که با بخش دومش داشتم، همچنان کتاب بسیار روان و خوش‌خوانی می‌دونمش و به نظرم بولگاکف در این اثر، یکی از زیباترین روایتگری ها و قلم ها رو داره.


مرشد و مارگریتا 
میخائیل بولگاکف 
ترجمه‌ی عباس میلانی 
نشر نو
نمره : ۳/۵
      

18

علی

علی

1403/12/21

        "بازی کردن با توهمات دیگران کار درستی نیست. این کار باعث می‌شه به اون توهمات وابسته‌تر بشن..."


اتاق ورونیکا اولین تجربه من از کارهای آیرا لوین بود. میشه گفت که یکی از اولین نمایشنامه‌هایی بود که به طور جدی خوندم و با این کار نمایشنامه خوانی رو شروع کردم.
این نمایشنامه در ظاهر یک اتفاق عادی به نظر می‌رسه که افراد از روی ترحم و دلسوزی و مهربانی نسبت به افراد ضعیف و ناتوان کمک میکنن ولی لوین اومده تا ثابت کنه زیر نقاب ساده‌ی آدم‌ها، می‌تونه چه هیولاهایی خوابیده باشه.

داستان نمایشنامه از جایی شروع میشه که دو نفر برای قرار به رستوران میرن و زوج کناریشون به نحو عجیبی از دیدن دختر میز بغلی خوشحال میشن و اون رو شبیه ورونیکا؛ یکی از آشنایانی که خیلی سال پیش از دست دادن می‌دونن.

با دختر قرار می‌ذارن که همراه با دوستش فرداش به خونشون بره چرا که ورونیکا با اینکه سال‌هاست که فوت کرده اما مادری داره که مریض احواله و تو توهماتش هنوز هم فکر می‌کنه ورونیکا زنده است و از دستش ناراحته و این زوال عقلی باعث شده که روزهای آخر زندگیشو با عذاب وجدان بگذرونه.

و حالا اون دو نفر از دختر می‌خوان که برای چند دقیقه نقش ورونیکا رو بازی کنه و به مادرش بگه که من از دست تو هیچ ناراحتی‌ای ندارم و ما با هم هیچ مشکلی نداریم.

تا اینجا همه چیز عادیه و فقط ممکنه حس ششم شما کمی شما رو قلقلک بده که یه جای کار می‌لنگه، ولی خب تا نخونی متوجه نمی‌شی داستان از چه قراره.


کتاب رو خیلی دوست داشتم. به کسایی که به سبک های جنایی، معمایی، تریلر و دلهره و تعلیق علاقه دارن توصیه میکنم. 
هم کوتاهه، هم روان، هم شاهکاره و هم داستانی داره که حالا حالا ها قرار نیست فراموشتون بشه.
این یکی رو تضمینی گردن می‌گیرم.
برگ‌ریزان پیشنهاد سرآشپز.

اتاق ورونیکا 
اثر آیرا لوین 
ترجمه شهریار برزگر
نشر بیدگل
نمره : ۵/۵


      

20

علی

علی

1403/12/21

        اگه بخوام ایده‌ی کل کتاب رو براتون تو یه عبارت خلاصه کنم، باید بگم که «آیا این تصور که فرزندان ما اساسا موظف به پرستاری و دستگیری ما در همه حال و شرایط هستند، درسته یا نه؟»

این اثر، بهترین اثریه که از نمایشنامه های مک دونا خوندم. نمایشنامه‌ای با سه شخصیت اصلی و یک شخصیت فرعی.
مِگ، یه پیرزن مریض موذی روانی عوضیه، که با ماسک مریضی و کهولت سن و به بهانه هایی مثل خیرخواهی و مصلحت اندیشی، زندگی دخترش مورین رو به فنا داده. 
یه کاراکتر مریض که اجازه نمی‌ده دخترش مستقل بشه، مدام با تحقیر و توهین قصد داره سرکوبش کنه و با انجام اعمال آزاردهنده، قصد دستکاری روانی دخترش رو داره. 

مورین، شخصیت اصلی ما، یکی از فرزندان مگ و از قضا بدبخت ترین اونهاست. روزگار اون رو به جایی رسونده که مجبوره از مادرش مراقبت کنه و مدام زیر شکنجه‌ی اون باشه. مادری که هیچ کدوم از دخترانش حاضر به دیدن و مراقبت کردن ازش نیستن. مورین بر اثر زندگی در همچین شرایطی، یکبار هم در بیمارستان روانی بستری شده، که متاسفانه این موضوع هم تبدیل به یه چماق شده که مادرش همیشه اون رو روی سرش می‌کوبه. 

داستان نمایشنامه از جایی شروع میشه که پاتو، عاشق مورین میشه و قصد داره باهاش یه آینده‌ی خوب بسازه. ولی خب این وسط با یه برادر احمق و یه غول موذی به نام مگ طرفه. 

البته فرامتن داستان به نکات عمیق تری مثل طرد و ترک کردن وطن، زندگی در روستا ها و شهرهای کوچک با عقاید قدیمی و شاید حتی بشه گفت آزاردهنده، فقر در محیط کوچک و مهاجرت برای کسب درآمد و عرق ملی و خیلی چیزهای دیگه اشاره می‌کنه، که احتمالا ناخودآگاه موقع خوندنش متوجه خواهید شد.

این کتاب یکی از کتابهاییه که من بهش نمره‌ی کامل دادم. یعنی واقعا دوست دارم خط به خط کتاب رو براتون تعریف کنم، اما از اونجا که واقعا داستان خوبیه، ترجیح میدم که بیشتر در موردش بهتون اطلاع ندم، و بذارم تجربه‌ی شما با کتاب یه تجربه‌ی مستقیم باشه.
در ضمن، این یه اثر کوتاهه، که میشه تو یک نشست خوندش، ولی پیشنهاد می‌کنم مثل آب جرعه جرعه مصرف کنید که بیشتر لذت ببرید.

یه نکته هم میگم خطاب به دوستانی که کتاب رو خوندن، به نظر شما، خوشحالی از نوع پایان این اثر، درسته یا غلط؟ واقعا میشه در موردش بسیار صحبت کرد.

بنده این اثر رو هم تحت عنوان پیشنهاد سرآشپز قرار میدم و تضمین می‌کنم.

۳۲۰
ملکه زیبایی لی‌نین
اثر مارتین مک دونا 
مترجم : حمید احیاء
نشر نیلا 
نمره : ۵/۵
      

0

علی

علی

1403/12/20

        "مردانی که او را در سفر همراهی می‌کردند تخصصشان کشتن بود؛ تخصص من درس دادن به کلاس سومی‌ها بود."

کادیلاک دولان یه داستان بلند از استیون کینگ در مورد انتقامه. کتاب از زاویه دید اول شخص روایت میشه و شخصیت اصلی ما، داستان چرایی انتقامش رو برامون توضیح میده.
ماجرا از جایی کلید میخوره که همسر شخصیت اصلی، یکی از فعالیت های غیرقانونی دولان، میلیونر فاسد شهر رو می‌بینه و به پلیس اطلاع میده، اما از اونجایی که دولان به واسطه‌ی پول و قدرتش نفوذ زیادی داره، قبل از دادگاه اون رو می‌کشه و این موضوع تبدیل میشه به دلیل زندگی شخصیت اول داستان ما.
اما تعقیب و گریز یه میلیونر فاسد توسط کسی که یه معلم ساده‌ست، اصلا آسون نیست و چندین ماه و سال تلاش و پنهانکاری می‌طلبه، و برای کسی که همه چیزش رو از دست داده، چه چیزی مناسب تر از کینه و کمین؟
پس آقا معلم همه جوانب رو در نظر می‌گیره و زندگی خودش رو وقف اجرای نقشه‌ی انتقام می‌کنه.

"با خودم فکر کردم: کاش یه تفنگ داشتم. ای کاش یه تفنگ داشتم! اگه تفنگ داشتم همونجا می‌تونستم به زندگی شرم آور و پر از فسادش پایان بدم."

من به این دلیل جذب این کتاب شدم که در وهله اول، یه کار کوتاه از کینگ بود. مسلما اگه کینگ رو دنبال کرده باشید، می‌دونید که چقدر جزئیات رو دوست داره و خلاصه پیدا کردن یه اثر کوتاه ازش غنیمته.
مورد بعدی هم به خاطر مترجم کتاب بود که قبلا از پس ترجمه‌ی  کتاب زن‌کش به خوبی بر اومده بود و احتمال میدادم که تو این کتاب هم ترجمه‌‌ی روان و خوبی داشته باشه.

فقط یه نکته باقی می‌مونه؛ داستان کتاب چیزی حدود ۸۰ صفحه از اون رو تشکیل میده و مابقی کتاب در مورد زندگی کینگ، ریشه و تلفظ اسمش، آثاری که خلق کرده و فیلم‌شناسی بر اساس آثار کینگه، که خب اگه دنبال یه فهرست تر و تمیز از کتابهای کینگ و فیلم های اقتباسیش هستید می‌تونه براتون مفید باشه، ولی خب با توجه به قیمت، می‌شد به نحوی دیگه هم منتشرش کرد.
در کل دوستش داشتم و بهش ۴/۵ میدم.
      

25

علی

علی

1403/12/18

        داستان کتاب با روایت یک قتل شروع میشه. قتلی که توضیحاتش رو از زبون قاتل می‌شنویم و متوجه میشیم که با یک قاتل سریالی سر و کار داریم. 
حقیقتا مقدمه‌ی کتاب بسیار بسیار جذاب و لعنتیه و آدم دوست داره که از ادامه‌ی داستان با خبر بشه.

قاتل داستان فردیه که به پدر شخصیت اصلی یعنی روکر، خیلی احترام می‌ذاره. به طور کلی قاتلین مقلد، افرادی هستن که تلاش دارن تا قتل های قدیمیِ قاتلین سریالی معروف گذشته رو، به شیوه‌ی خودشون بازسازی کنن.


روکر به عنوان یک خبرنگار، و به عنوان کسی که به تازگی به دلیل قتل پسرش، زندگی مشترک و کارش رو از دست داده، تا خرخره درگیر الکل و مشروبه و علاوه بر همه‌ی اینها، حالا پلیس هم به خاطر قتل های جدید، بهش مشکوکه.
گذشته‌ی روکر نمی‌ذاره حتی بتونه اندکی به آینده فکر کنه و در ادامه هم این مسئله به یکی از ایرادات کتاب تبدیل میشه.

اما کاراکتر های این کتاب به روکر ختم نمیشه؛ سربازرس تحقیقات که یک زن قویه(که از قضا اون هم گذشته‌ی اذیت کننده ای داره)، یه تیم پر مهره از اعضای پلیس، تعدادی شاهد و چند قاتلِ روانی، سایر شخصیت های این کتاب هستن.


اگه زیاد جنایی نخوندید، احتمالش هست که براتون جالب باشه. اون بنده خدایی که با هم همخوانی می‌کردیم که از کتاب کلی تعریف می‌کنه. ولی من چون جنایی زیاد خوندم، این یکی چندان نظرم رو جلب نکرد.

راستش به چند دلیل با این کتاب خیلی حال نکردم. اول اینکه به اندازه‌ی مقدمه، خفن نبود و در ادامه با کله خورد زمین. 
مورد بعدی قابل حدس بودن اتفاقات کتابه، یعنی بدترین حالتی که ممکنه برای کتاب های جنایی و معمای پیش بیاد. به شخصه موقع خوندنش حتی رومنس آبکی دو تا از کاراکتر ها رو هم حدس زدم و درست از آب در اومد.
 مسئله‌ی سوم نوع پایان کتابه که کامل بسته نمیشه و یکسری از جریانات گذشته روکر و خانواده‌ی سابقش بیان نشد و موند واسه کتابهای بعدی، که احتمالا نخواهم خوند.


۳۱۹
مردی سوخته در زمستان 
نشر کتابسرای تندیس 
جلد اول مجموعه‌ی روکر لیندستروم
به قلم پیت زکریا
ترجمه‌ی مهدی قاسمی شاندیز
امتیاز من : ۲.۵/۵
      

0

علی

علی

1403/12/13

        نامزدی آقای ایر بیشتر از اینکه به رمان یا نمایشنامه شباهت داشته باشه، به تِلِه-فیلم شبیهه. تفاوت این کار با سایر کارهای سیمنون در اینه که توی این کتاب انگار با یک فیلم سر و کار داریم نه صرفا یک کتاب.
آقای ایر، مرد ساکت و مرموز و بعضاً منفور ساختمان، با هیچ کسی هیچ گونه ارتباط و سلام و علیک و مراوده ای نداره، شغلش یه جور کلاهبرداری قانونیه، و یه یهودیِ بدبخته که مورد قضاوت قرار می‌گیره(از سیمنون انتظار نداشتم برای یهودی ها ترحم بخره).
داستان از جایی شروع میشه که یه جسد تو محله‌ی آقای ایر پیدا میشه و مستخدم ساختمون مطمئنه که کار کارِ آقای ایره.
ایر داستان ما هم متاسفانه با دید زدن آپارتمان دختر همسایه عاشقش میشه ولی از اونجایی که مشکلات شدیدی در برقراری ارتباط با بقیه داره، وضعیت مضحکی رو در رابطه با دختره رقم می‌زنه.

راستش داستان با اون جنایی های اتوکشیده‌ی سربازرس مگره‌ای سابق که خونده بودم چندان تشابه نداشت و اواخر کتاب بود که من رو به خودش جذب کرد. اگه بخوام تو یک جمله نظرم رو در مورد این کتاب بگم باید خدمتتون عرض کنم که در این کتاب، روایت بر جنایت تقدم داره. همین.
در نهایت اگه از طرفداران سیمنون هستید توصیه میکنم با توقع مگره سمتش نیاید، و اگه از طرفداران سیمنون نیستید، خب طرفدار سیمنون بشید!
از بین آثار پرشمار سیمنون، مگره و مرد اسرارآمیز پای ثابت پیشنهادات من به همه‌ست.
در پناه خدا باشید♥️💙.


۳۱۸
نامزدی آقای ایر 
ژرژ یا جرج سیمنون
ترجمه‌ی عاطفه حبیبی
نشر چترنگ
نمره : ۳/۵
      

0

علی

علی

1403/12/10

        داستان کتاب با طوفانی شدید شروع میشه که آسیب زیادی به منازل میزنه و تخریب گسترده ای داره. و بعد از اون کمی مه روی دریاچه دیده می‌شه...
شخصیت اصلی داستان ما همراه پسرش و همسایه‌شون برای خرید لوازم مورد نیاز به فروشگاه میرن و اصل داستان در همون فروشگاه اتفاق می‌افته.
مه به تدریج گسترده تر میشه و غلظت و گستردگی اون مانع دیدن درونش میشه و همین مسئله مشکلاتی رو ایجاد می‌کنه.
کم کم از درون مه صداهای عجیبی به گوش میرسه و هرازگاهی، اندام های بیگانه ای از موجودات فراطبیعی دیده میشه...

داستان جدای از ویژگی ماورایی که یه جورایی امضای کارهای استیون کینگه، در مورد روابط بین انسانها هم هست. اینکه یک انسان در مواجهه با شرایط سخت و غیر عادی چقدر کشش و توان مقاومت داره و اینکه چطور عقاید نهادینه شده در افراد می‌تونه باعث پیشبرد کارها یا پیچیده‌تر شدنشون بشه.
بیشتر از این در مورد داستان توضیح نمی‌دم که داستان لو نره.

و اما بررسی نکاتی که به بهتر شدن کتاب کمک می‌کنه. به نظرم اگه کتاب مجددا ویراستاری بشه خیلی بهتره. وجود ایرادات ویراستاری، غلط های املایی و جابجایی لحن ها از ادبی به محاوره ای، از جمله عواملی هستن که موقع خوندن کتاب مخاطب رو آزار میدن.
در مورد ترجمه هم به نظرم ترجمه‌ی قابل قبولیه و میشه داستان رو فهمید.

مه
اثر استیون کینگ 
ترجمه‌ی محمدرضا حمیدی
نشر علم
نمره :۴/۵
      

2

علی

علی

1403/12/9

        
داستان در مورد سگی به نام کوجوست که تو مکانیکی پدر صاحبش زندگی می‌کنه. کوجو یه سگ بزرگ جثه با قلبی مهربونه که بچه ها به خصوص صاحبش رو خیلی دوست داره. شرایطی پیش میاد که این سگ ممکنه از یه حیوون گوگولی، تبدیل بشه به یه ماشین کشتار نود کیلویی (در این مورد به کاور کتاب بیشتر دقت کنید).
در کنار این داستان، در مورد زندگی مردی می‌خونیم که مدیر یه آژانس تبلیغاتیه و مسمومیت های گزارش شده بعد از آخرین تبلیغشون، باعث شده تا کار اون به خطر بیوفته و برای نجات شغلش باید مدیران شرکت رو برای یه تبلیغ دیگه راضی کنه.



مجموعه حوادث و رویداد های این کتاب منحصر به همین دو قصه نمیشن و هر بخش کتاب، روایت فرد خاصی رو بر عهده داره.
به طور کلی کتاب فصل بندی خاصی نداره و می‌تونید یک‌کله تا آخر بخونیدش‌‌.

توصیه می‌کنم به توضیحات مترجم قبل از شروع کتاب توجه کنید و دقت داشته باشید که بهتره قبل از خوندن این کتاب، کتاب منطقه مرده رو خونده باشید، چون اول کتاب، داستان اون کتاب لو می‌ره و مزه‌ی خوندم اون رو کمی از بین می‌بره.
پیشنهاد میشه.

      

3

علی

علی

1403/12/6

        مک دونا عادت داره تا با اخلاقیات بازی کنه، اما وقتی پای بچه ها در میونه چه اتفاقی قراره بیوفته؟

داستان کتاب از یک بازداشتگاه شروع میشه. دو بازرس به اسم های توپولسکی و آریل در حال بازپرسی از متهمی به نام کاتوریان ک. کاتوریان هستن. 

در خلال صحبت ها ما متوجه میشیم که کاتوریان یک نویسنده‌ی داستان های کوتاهه ولی نه داستان کوتاه های عادی. داستان های کوتاهی که در اونها بچه ها مورد خشونت، پرخاش و حتی تعرض قرار می‌گیرن.

اما خود کاتوریان این مسئله رو قبول نداره و معتقده که داستان هاش مشکلی ندارن و چیزی بجز یکسری اتفاقاتی که می‌افتن نیستن. 

مشکل از جایی شروع میشه که چندین قتل اتفاق افتاده که دقیقا با چندتا از داستان های کاتوریان، مطابقت دارن. یه بچه با خوردن سیب هایی که توش تیغ جاسازی شده مرده، یکی دیگه انگشت های پاش قطع شده و سومین بچه که دخترکی لال و یهودیه، گم شده و از نظر پلیس در معرض خطره.

کاتوریان متهم اصلی این اتفاقاته اما اون هم مشکلات خودش رو داره.انگار نویسندگی دائمی و رد شدن داستان هاش و نگهداری از برادرش که معلول ذهنیه، براش به اندازه کافی مشکل ایجاد نکرده و حالا باید جنایت های یک قاتل رو هم به لیست مشکلاتش اضافه کنه.

از اونجا که کتاب کوتاهه، پیگیری ادامه داستان رو به خودتون می‌سپارم. فقط در مورد کار مک دونا در این اثر باید اضافه کنم که ما با دو طیف مختلف سلامت روان در این اثر طرفیم. در یک طرف قربانی کودک آزاری ایستاده و در سمت دیگه، کودک آزار. 

مک دونا این بار دست روی تابوی سنگینی گذاشته و به نظرم با توضیحاتی که در مورد پس زمینه‌ی شکل گیری شخصیت کاتوریان و برادرش انجام میده، از پس توجیه خلق این شخصیت ها بر اومده.

این کتاب خیلی روان و سریعه و تقریبا میشه یکروزه خوندش. از طرفی به نظرم می‌تونه در کنار کتاب ملکه زیبایی لی‌نین، شروع خوبی برای خوندن آثار مک دونا باشه.



۳۱۵
مرد بالشی 
مارتین مک دونا 
ترجمه‌ی امیر امجد
نشر نیلا
نمره : ۴.۵/۵
      

2

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.