معرفی کتاب کوجو اثر استیون کینگ مترجم امیرحسین قاضی

کوجو

کوجو

استیون کینگ و 1 نفر دیگر
4.4
4 نفر |
3 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

4

خواهم خواند

7

شابک
9786227314977
تعداد صفحات
399
تاریخ انتشار
_

توضیحات

        کوجو، سگ نود کیلویی نژاد سنت برنارد، سگ دوست‌داشتنی خانواده‌ جو چمبر، ساکن کسل‌ راک ایالت مِین و بهترین دوست برت چمبر ده‌ساله است. تا اینکه روزی کوجو خرگوشی را تا یک غار پنهان در زیر زمین تعقیب می‌کند. غاری مملو از خفاش‌های بیمار؛ و اتفاقی که برای کوجو و اطرافیان تیره‌بختش می‌افتد، بدون شک آن را به یکی از تلخ‌ترین و ترسناک‌تر‌ین رمان‌های استیون کینگ تبدیل می‌کند که تاکنون نوشته است.
      

لیست‌های مرتبط به کوجو

یادداشت‌ها

علی

علی

1403/12/9

          
داستان در مورد سگی به نام کوجوست که تو مکانیکی پدر صاحبش زندگی می‌کنه. کوجو یه سگ بزرگ جثه با قلبی مهربونه که بچه ها به خصوص صاحبش رو خیلی دوست داره. شرایطی پیش میاد که این سگ ممکنه از یه حیوون گوگولی، تبدیل بشه به یه ماشین کشتار نود کیلویی (در این مورد به کاور کتاب بیشتر دقت کنید).
در کنار این داستان، در مورد زندگی مردی می‌خونیم که مدیر یه آژانس تبلیغاتیه و مسمومیت های گزارش شده بعد از آخرین تبلیغشون، باعث شده تا کار اون به خطر بیوفته و برای نجات شغلش باید مدیران شرکت رو برای یه تبلیغ دیگه راضی کنه.



مجموعه حوادث و رویداد های این کتاب منحصر به همین دو قصه نمیشن و هر بخش کتاب، روایت فرد خاصی رو بر عهده داره.
به طور کلی کتاب فصل بندی خاصی نداره و می‌تونید یک‌کله تا آخر بخونیدش‌‌.

توصیه می‌کنم به توضیحات مترجم قبل از شروع کتاب توجه کنید و دقت داشته باشید که بهتره قبل از خوندن این کتاب، کتاب منطقه مرده رو خونده باشید، چون اول کتاب، داستان اون کتاب لو می‌ره و مزه‌ی خوندم اون رو کمی از بین می‌بره.
پیشنهاد میشه.

        

2

joiboy

joiboy

1403/12/12

🔥"زمانی ا
          🔥"زمانی ارزش یه چیزی رو میفهمی که به خطر بیوفتن."🔥
کوجو کتابی که از اول تا آخرش، با هر کلمه نفسم رو بند می آورد. یه وحشت خالص. یکی از خفن ترین تجربیاتم تو کتابخونی تا الان. و با این کتاب استیون کینگ شد یکی از نویسنده های مورد علاقم.
(بهتره قبل خوندن این کتاب منطقه مرده رو خونده باشید.)

نکات جذاب کتاب:
🔴شروع: شروع کتاب واقعا جذاب بود از همون اول معلومه با چه فضا و داستانی قراره روبه‌رو بشید. کلا من شروع کتاب های استیون رو مثل یه زنجیر می‌بینم. که وقتی شروع می‌کنید به خوندن دیگه این زنجیر دور دستاتون بسته میشه و تا زمانی که کتاب رو تموم نکنید باز نمیشه.

🟠ترس و وحشت: یه جوری وحشت رو به جونت میندازه که تعجب میکنی که آقا یه کتاب مگه می‌تونه چیکار کنه؟ چجوری انقدر استرس گرفتم؟ جوری مسائل و خطرات و نقاط اوج داستان رو به هم گره میزنه که تا مرز سکته می‌رید. و از همون صفحات اول ترس رو زیر پوستی وارد گوشت و پوستتون می‌کنه. واقعا تعجب می‌کنم چجوری کوجو و منطقه مرده تو یه جا هستن. کوجو خیلی دارک و خوفه. منطقه مرده اینطوری نبود.🥲

🟡شخصیت پردازی: یه چیزی رو همین الان بگم که استیون کینگ خدای شخصیت پردازیه. شخصیت پردازیش شاهکاره. عالین شخصیت ها. همه خاص، متفاوت، شرایط و دغدغه های مختلف، اخلاق و رفتار خاص خودشون. و اصلا انگار شخصیت‌ تو کتاب نیستن و یه شخصیتی هستن که ما تو واقعیت داریم باهاشون برخورد می‌کنیم. لعنتی یه جوری احساسات و افکارشون رو بیان می‌کنه که انگار اونا رو خودت داری تجربه میکنی. و تو این کتاب یکی از بهترین شخصیت پردازی هارو دیدم که به خوبی شخصیت یک زن رو درآورده بود. دانا تو این کتاب یکی از زن ترین شخصیت ها زنی بود که دیدم. واقعا عالی بود پردازشش به این شخصیت. و باید بخونید تا متوجه بشید چی میگم. که یه مرد چجوری میتونه احساسات یه زن رو انقدر منطقی و خوب دربیاره. با شخصیت ها از همون صفحات اول ارتباط می‌گیرید و درکشون می‌کنید. انقدر شخصیت های دوست داشتنی داره که اصلا اووف.😅
و کسایی هم که عاشق رومنسن معمولا کتاب هایی که تم اصلیشون رومنس نیست بهترین عاشقانه هارو دارن. دانا و ویک تو این کتاب جذابیت خالص بودن و واقعا دوست داشتنی بودن.
و مرگ شخصیت ها. اصلا نگم براتون... هعییی.🫠😩

🟢فضا سازی و توصیفات: برای کتابایی مثل این و وحشت این نکته خیلی مهمه که واقعا عالیه. عجیب غریب همه چیو حس میکنید و انگار استیون با کلمات شمارو غرق داستان و فضای کتاب می‌کنه. واقعا همه چیش عالی بود. راحت شرایط، مکان ها، چهره و آدم ها، احساسات، افکار و غیره رو میتونستید تصور و حس کنید. فضاسازی و توصیفات استیون هم شاهکارن. بالاخره الکی نیست که یکی از بهترین نویسنده های جهانه.

🔵تعلیق: کتاب همون طور که گفتم از کلمه اول شمارو نگه میداره. بعد استیون انگار نویسندگی تو خونشه. همیشه یه چیز برای رو کردن داره. یه چیزی رو قایم میکنه. که همه اینا باعث میشه تا آخرین کلمات کتاب رو بکوب بخونید. شرایط رو به بدترین حالت میرسونه و آروم میکنه و دوباره میبردتون بالا. میشه گفت واقعا زمین گذاشتن کتاب های استیون سخته مخصوصا این.

🟣پایان: واقعا پایان غمگین، شوکه کننده و خوبی داشت. واقعا پایانش رو دوست داشتم. با پایانش تیر آخرو زد. همه چی عالی و با پایان دیگه به کمال رسید همه چی. 

درکل کتاب خیلی جذاب و تجربه خفنی بود. عاشق داستان و شخصیت ها و فضای کتاب شدم. حرف هایی هم که کتاب میزد رو دوست داشتم و جذاب بودن و مثل همیشه استیون حرفاش خیلی عمیق و تفکر برانگیزه. اصلا از دست ندید این کتابو و حتما بخونیدش.


🟧🟡اگر خوندی با نظراتم موافق بودی؟🟡🟧
        

52