یادداشت علی
1404/1/4
۳۲۵ باغ دکتر کوک به قلم آیرا لوین ترجمه شهرام زرگر نشر بیدگل نمره : ۴/۵ این کتاب دومین کتاب (یا دقیقتر بگم، نمایشنامه) ایه که از آیرا لوین خوندم، و در بین چهار اثری که تا به امروز ازش خوندم در جایگاه دوم قرار میگیره(اتاق ورونیکا همچنان اوله و به احتمال زیاد اول هم خواهد ماند). داستان در مورد جکه، یه پسر خوش قلب که از شهر کوچیکشون مهاجرت کرده تا پزشکی بخونه، و حالا قراره برگشته به شهرشون تا هم در مورد یک تصمیم مهم در زندگیش فکر کنه و هم به پدر معنویش، یعنی دکتر کوک سر بزنه. باغ زیبای دکتر مایهی مباهات شهر و اهالی اونه و وجود شباهت های عجیب بین باغ دکتر و پرونده های بیمارانش، باعت کنجکاوی جیم میشه... کتاب رو دوست داشتم، پلاتش قابل حدسه، ولی روندش نه، مسئلهی اخلاقی بسیار مهمی رو بررسی میکنه و بازم مثل همیشه، لوین در پایان داستان یه توییت گذاشته، که اونم تم اخلاقی داره. این کتاب در بین چهار اثری که تا الان از آیرا لوین خوندم، با شایستگی در رتبه دوم قرار میگیره و خیلی دوستش دارم(ولی نه به اندازه اتاق ورونیکا). کتاب بسیار جمع و جور و روان و سریعیه که میشه تو یکی دو نشست کوتاه خوندش و ازش لذت برد. تنها ایرادی هم که وجود داره اصلا به اثر مرتبط نیست و مربوط به قیمت های نشر بیدگله، که اونم اختیارش از دست بنده و شما خارجه، اما هنوز هم کتاب برای علاقهمندان به اتاق ورونیکا و شکار مرگ و تمامی نمایشنامه خوانان ارزش خوندن داره. بند آخر اسپویل مضمون کتابه، پس با توجه به این نکته حواستون باشه که اسپویل نشید : چند سال پیش مطلبی مختصر در مورد مسئلهای با عنوان «بِهگرایی» خوندم. خلاصه و چکیدهی اون مطلب این بود که چرا باید افراد ناتوان، کهنسال و بیمار رو زنده نگه داریم و وقت و هزینه و انرژی براشون صرف کنیم؟ اگه هدف جامعه رو تولید و کسب سود قرار بدیم، اساسا اخلاق دیگه محلی از اعراب داره؟ به نظرتون با این دیدگاه میشه هرس کردن جامعه مثل یه باغچه، مشروعیت داد؟
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.