مادر
در حال خواندن
17
خواندهام
77
خواهم خواند
31
توضیحات
رمان مادر گورکی، نه فقط در روسیه پیش از انقلاب اکتبر 1917، که در شوروی پس از آن و در چندین دهه، در بیشتر کشورهای جهان سومی آن روزگار و پیرامونی این روزگار، با هر نسل تازه و نوپایی که گام در عرصه فرهنگ و سیاست می نهاد، این روند نفی در نفی را زیسته است. هم از این روست که گرچه بر قله ی ادبیات روسیه غول هایی چون تولستوی، داستایوفسکی و چخوف سر بر آسمان می سایند، اما تاریخ ادبیات شوروی را بدون رمان مادر گورکی نمی توان نوشت. در داستان گورکی، مادر، زنی است میانه سال با غباری از غم و اندوه بر چهره و تحمل رنج و تحقیری که سال هاست بر جسم و روحش تازیانه می زند و اما هنوز پرتوان و مقاوم است. در برابر ناملایمات زندگی هم دوش پاول ــ پسرش ــ مبارزه می کند، اعلامیه ها را مخفیانه میان کارگران و کشاورزان پخش می کند و… همواره چشمان نگرانش مراقب پاول و دوستان هم رزم اوست. رمان مادر ممنوعه بود، اما دست به دست می گشت و رونویس می شد. داستان پاول و مادر در خلوت خانه ها، هسته های سازمانی، کنج زندان ها و… خوانده می شدو مادر با آن نگاه مهربان و درد کشیده همیشه برنده بود. مخاطب گورکی ذهن های بیدار و جوانی ست که تشنه ی حقیقت اند. سرکوبگران می پندارند که ستم همواره ماندنی است اما گورکی آرام و مطمئن به جوانان می گوید: «آنچه می نماید بدین قرار نخواهد ماند…در این عشق سوزانی که بچه های ما به جهان دارند، زندگی نویی آفریده می شود.»