حمید فراهانی

حمید فراهانی

@hamidfarahani_poet

67 دنبال شده

58 دنبال کننده

            خواندن برای نوشتن . 

ترجیحا شاهکارهای ادبیات را بخوانیم . 
          

یادداشت‌ها

باشگاه‌ها

نمایش همه

باشگاه کارآگاهان

705 عضو

راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب

دورۀ فعال

باشگاه رواق

362 عضو

زن سی ساله

دورۀ فعال

آفتاب‌گردان 🌻

394 عضو

ترجمه نهج البلاغه حضرت امیرالمومنین (ع)

دورۀ فعال

فعالیت‌ها

167

جستارهایی درباره زن
          این کتاب شامل چهار جستار از سوزان سانتاگ درباره‌ی زنان، حقوقشون و تفکراتشونه.

بخش اول درباره‌ی «پیر شدنه»، این‌که سن تا چه اندازه برای یک زن مهمه و افزایش سن چه نگرانی‌ها و رنج‌هایی رو براش به همراه داره.
این دقیقا موضوعیه که خودم همیشه خیلی بهش فکر می‌کنم و برای همین هم این جستار رو خیلی دوست داشتم.

بخش دوم در قالب پرسش‌هایی از سانتاگ درباره‌ی «آزادیِ زنانه».
توی این بخش به اهمیت کار کردنِ یک زن پرداخته می‌شه. این که کار کردن و عدمِ وابستگی چقدر برای احساس آزادیِ یک زن لازم و موثره.

بخش سوم و چهارم به مبحث «زیبایی» یک زن پرداخته شده، چیزی که متاسفانه این روزها خیلی‌هامون به شکل افراطی بهش می‌پردازیم.
(من خودم رو از این دسته جدا نمی‌دونم، ولی خب دارم تلاش می‌کنم خودم رو بپذیرم با هر نقصی که قابل تغییر نیست و با هر تغییری که نمی‌شه جلوش رو گرفت)

در بخشی از کتاب، به رفتار اشتباه زنان موفقی اشاره شده که به دلیل احساس قدرت و استقلال، زنانِ دیگری که این موفقیت رو نداشتن رو سرکوب می‌کنن و اون‌ها رو ضعیف و ناچیز می‌بینن.
این مسئله رو بارها دیدم، احتمالا برای شما هم آشنا باشه.

حتما شما هم تو اینستاگرام دیدین که خیلی ‌ها درباره‌ی استقلال و زندگی مرفهی که دارن تولید محتوا می‌کنن، مثلا یکی می‌گه من دو سال شبانه روز کار کردم و حالا با پول خودم فلان ماشین رو دارم و فلان سفر خارجی رو می‌رم، شما هم اگه پیشرفت نکردین یعنی خودتون تلاش نکردین.

ولی بیاین قبول کنیم این اتفاق برای همه نمی‌افته!
شاید اون آدم، زمانی که کارش رو شروع کرده سرمایه‌ی خوبی داشته، خانواده یا پارتنر حمایت‌گری داشته و حتی  وضعیت سلامت روانش خوب و طبیعی بوده.
این آدم قطعا شرایط بهتری برای پیشرفت تو کارش داشته،
نسبت به آدمی که بدون هیچ پول و سرمایه‌ای، هیچ همراه و حامی‌ای و … کارش  رو شروع می‌کنه و تلاش می‌کنه.

شاید اگه کتاب‌های زیادی با موضوعِ زنان خونده باشید، این کتاب براتون چیز جدیدی نداشته باشه، من مطالعه‌ی خیلی کمی در این موضوع داشتم و برای من ارزش مطالعه داشت.
        

22

چراغ های آبی یوکوهاما
          همه چی از یه تلکابین تفریحی شروع شد...

اولش که شروع کردم خوندن فکر کردم دارم با یه جنایی دیگه رو به رو میشم... پرونده ، کارآگاه ، حقیقت ، مجازات ؛ ولی چند فصل که گذشت فهمیدم قراره با چه داستان سر‌سنگینی سر و کله بزنم !
همونطور که میبینین ، نویسنده ژاپنی نیست ، به همین خاطر فکر کردم اول میاد داستان رو شرح میده و بعد کارآگاه رو وارد پرونده میکنه ( مثل آگاتا کریستی ) ، یا از همون اول با ورود کارآگاه به پرونده شروع میکنه ( مثل کانن دویل و آنتونی هوریتس ) ، ولی دیدم نه خیررر ! نیکولاس خان داره ژاپنی‌الاصل مینویسه ! اونقدر خوب تونسته قلم جنایی نویس های ژاپنی مثل اداگاوا رانپو رو کپی کنه  که باید ازش تقدیر کرد ! خب دیگه ستایش نویسنده بسه بریم سراغ داستان :
ایده پردازی جدید بود و تا حدودی ( خیلی کم ) به داستان قتل های الفبایی شباهت داشت ، شخصیت های فوق العاده ای داشتیم که هر کدوم وجهه ای از انسان بودن رو بهمون نشون میداد و میتونستیم هر تیکه از خودمون رو تو چندین نفر پیدا کنیم.
پلات توییست یا پیچیدگی داستانی یکی از عناصر مهم ژانر میستریه  و خیلی خوب رعایت شده بود، طوری که اصلا نمیتونستی آینده رو حدس بزنی ! و در آخر،  پایان خوب و منطقی ای داشت که تو ذوق نمیزد و خیلی خیلی دوست داشتنی بود ( اگه گریه ها رو فاکتور بگیریم 🙃 )
خلاصه که ، حتما بخونیدش ، همین :))

پ.ن : کاراکتر موردعلاقتون تو کتاب کی بود ؟  
        

34

من زنده ام: خاطرات دوران اسارت
          قبل از هر چیز بگم کتاب رو صوتی گوش دادم و از خوانش خانوم راد خیلی راضی ام.
کتاب های زندگینامه اونم همچین زندگینامه ای به خودی خود ارزشمندن. رنجی که این چهار دختر اسیر کشیدن شنیدنش هم نفس گیره.
 ‌ولی ایده ای که دارم اینه که خانوم آباد باید فصل کودکی رو از کتاب حذف میکرد وبعد از معرفی اعضای خونوادش از زمان روزهای منتهی به انقلاب به بعد روایت زندگیشون رو شروع میکرد چون معلومه که از زمان کودکی جز خاطرات جسته و گریخته چیزی به یاد نداشتن( طبیعیه) . همون خاطرات کم رو هم میتونستن به صورت فلش بک در بخش های دیگه کتاب تعریف کنن . بخش اول کتاب به این دلیل خیلی نمیتونه خواننده رو با خودش همراه کنه و فقط باعث شده حجم کتاب بی جهت زیاد بشه.
این مسئله که این چهار دختر  و بقیه مردهای اسیر تو محدودیت هاشون با وسیله های محدودی که داشتن چه استفاده هایی میکردن رو فقط تو قصه های تخیلی شنیده بودم . انسان چه موجود سخت و غریبیه.
به نظرم یه بار باید برای سرافرازی این چهار دختر اسیر اشک بریزیم یه بار هم برای غیرتمندی مردهای ایرانی که تو اسارت در کنارشون بودن.❤️
        

13

163