یادداشت محدثه حسنی

مادر
        سلام و نور
مادر یک زن رنج کشیده از جبر روزگار ، زنی که هر شب توسط شوهر کارگرش که از کار کردن زیاد برای دولت و نرسیدن به جائی و نداشتن تفریحی جز مست کردن خستست  کتک میخوره، زنی که زیر این مشتها و لگدها دنده هاش شکسته و مغزش از یادآوری گذشته روزهای خوش عاجزه  اما هنوز قلبش گرم عشقه و وجودش سرشار از نیروی زندگی.
زنی که بعد از مرگ‌شوهرش با یک کلامش اجازه نمیده پسرش هم مثل پدرش تو جهل و،نادونی و خشم بپوسه و پسری که با خوندن و مطالعه کردن یاد میگیره خشمش رو چطور درست بروز بده با آگاه کردن مردم نسبت به ظلمی که توسط سرمایه دارها و کلیساها و دولت تزاری  بهشون میشه،  با شروع کردن یک انقلاب در بین توده ی مردم مظلوم.

داستان راجع به شروع یک انقلابه ،فراز و فرود زیادی نداره و بیشتر دیالگ محوره  ولی آدم رو با خودش تا انتها به این بهانه که ببینه سرنوشت مادر ( قهرمان قصه) و پسرش و انقلابی که راه انداختند چی میشه میکشونه.

داستان از ایجاد  اتحاد  بین توده( قشر مظلوم جامعه) به وسیله ی کسب آکاهی  با مطالعه صحیح  و فکر کردن  میگه از تحمل رنج و مصیبت  و نترسیدن در راه رسیدن به اهداف و آرمانها  میگه  از شجاعت  و ایستادگی تا پای جان حرف میرنه.
کتاب پر از جملات و شعارهایی با مضامین عالیه .

من دوستش داشتم .

      
267

21

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.