یادداشت الهه

الهه

1403/7/28

مادر
        آتش دوباره با قوت بیشتری روشن گشت. سایه ها دوبار گریختندبرای اینکه از نو روی شعله ها بجهند و دور آتشدان بصورت رقص گنگ خصمانه ای لرزیدند.
 چوب بی جان صدا میکرد و در زیر گزش شعله می نالید. برگها را موجی از هوای گرم تکان داده خش خش و پچ پچ میکردند . زبانه های ارغوانی و زرین ،آتش شاد و با روح، مشغول بازی بودند همدیگر را در آغوش می کشیدند،جرقه زده بلند میشدند.در آسمان، ستارگان به جرقه ها لبخند میزدندو آنها را بطرف خود می کشیدند
      
68

10

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.