Fahrenheit 451

Fahrenheit 451

Fahrenheit 451

3.8
54 نفر |
21 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

6

خوانده‌ام

101

خواهم خواند

93

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب می‌باشد.

خون در سرش جمع می شود و دستانش تبدیل به دستان مسحور کننده رهبر ارکستری می شوند که تمام سمفونی های اندوهناک و سوزان برجسته تاریخ را می نوازند. کلاه خودش که عدد 451 را بر تن سر و بی روح خود می بیند را بر سر دارد . چشمانش آتشی سرخ در خود دارند و آکنده از اندیشه آینده هستند . مرد تلنگری بر آتش زنه می زند و خانه آتش افکن پر می شوند تا آسمان عصر گاهی را سرخ و زرد و سیاه بسوزاند . انگار که همراه دسته ای کرم شب تاب شده است .درست مثل خمیری که بر تن داغ و گرگرفته تنور می چسبد ، کتاب های از هم باز شده و سوزان را بر ایوان این خانه به چنگال مرگ می سپارد . باد کتاب های سوزان و درخشان را در آسمان و درخشان را در آسمان به رقص در می آورد و با خود به دور دست های دور می برد و تاریکی چسبناک شب را روشنی می بخشد.