موقع امتیاز دادن داشتم فکر میکردم چرا ۳.۵؟ چرا ۵ نه؟ چرا ۴ نه؟ فکر کنم سیستم امتیازدهیم رو از دست دادم. قبلا آسونتر بود، نبود؟ همهچیز. میشه بهم بگین چطوری امتیاز میدین به کتابا؟
دیدین بعضی وقتها به مداد توی دستتون خیره میشین و یادتون میآد که وقتی کلاس چهارم بودین همکلاسیتون به جای نقطهها توی تکلیفهاش از ستاره استفاده میکرد و بعد یادتون میآد کلاس اول که بودین بین دو نفر دیگه مینشستین و یکیشون یه کاپشن نارنجی خیلی خوشگل داشت و اون کاپشن نارنجی رو خیلی خوب تا میکرد و رنگ نارنجی رنگ موردعلاقهی خواهر دوست صمیمی سابقتونه و چقدر جالب که فکر میکردین سه تایی با هم قراره تا ۲۵ سالگی عمر کنین و الان خواهر دوست صمیمی سابقتون ازدواج کرده و براتون سوال میشه که بچهدار شده یا نه و بعد به این فکر میکنین که چرا دوست صمیمی سابقتون تبدیل شد به یه آدم غریبه و دیگه دوست نیستین و نکنه که دیگه نتونین اون ارتباطی که با اون داشتین رو با هیچکس دیگهای تجربه کنین و همهی اینها از نگاه کردن به مداد توی دستتون شروع شد؟
سیر افکارتون رو تا حالا تلاش کردین برای کسی توضیح بدین؟ این کتاب سیر افکار رو خیلی خوب نشون میده.
واقعا داره از این نویسنده خوشم میآد.
داستان کتاب تو یه تابستون پرماجرا و بیاتفاق میگذره و شاید بدتون نیاد اگه الان که تابستون پرماجرای بیاتفاقی دارین بخونینش.