sohaei ✨️

تاریخ عضویت:

فروردین 1404

sohaei ✨️

@sohaei

29 دنبال شده

23 دنبال کننده

یادداشت‌ها

 sohaei ✨️

sohaei ✨️

5 روز پیش

        حس اولیم به کتاب~
یادداشت نویسنده رو میخونیم متوجه می‌شیم کتاب مال سال ۱۹۵۸ئه و این برام جالب نبود، چیزی که برام جالب بود اینکه حتی اون سال‌ها هم سیستم ساعت و قطارهای ژاپن به شدت دقیقن و حتی یک دقیقه اینور اونور شدن هم ندارن(مثل ایران👩‍🦯)
کلیت ماجرا اینکه یه خودکشی‌ای رخ میده که توی دیدگاه اول یه خودکشی عاشقانه جلوه میکنه ول هر چی جلوتر میره ماجرا بازتر میشه و معلوم میشه قتل بوده ولی اثبات اینکه قاتل واقعا اینکارو کرده به سیستم قطار و ساعت رفت آمد اونا ربط داره....
داستان جمع و جوری داره (۱۶۸ صفحه‌‌اس) و جای ابهام‌ نمیذاره. ذهن نویسنده و در واقع سیستم ریلی ژاپن رو معرفی میکنه. با ذهن یک کارگاه همراه میشین و مدل و موقعیت های مختلف رو پیش می‌کشه. پیچیدگی خاصی  نداره و آخر داستان جالب بود 

🔖 بریده ای از کتاب
"گاهی یک پیش‌فرض باعث می‌شود بدیهیات را ناديده بگیریم. این مسئله خیلی وحشتناک است. اسمش را می‌گذاریم عقل سلیم، ولی اغلب اوقات یک نقطه کور برای ما به وجود می‌آورد."

پایان کتاب/کتاب‌فروشی تندیس

نمره ۳از۵ 🌟
      

1

 sohaei ✨️

sohaei ✨️

5 روز پیش

        حس میکنم بخشی از قلبم رو توی کتاب جا گذاشتم~
داستان با دختری(لورا) شروع میشه که بخاطر مجروح شدن از جنگ برگشته (پرستار بوده) و بخاطر حادثه ای که توی شهرشون اتفاق میوفته پدر و مادرش رو هم از دست میده و براش بسته از جنگ میاد که نشون میده برادرش هم کشته شده...
کاملا ناامید میشه ولی بخاطر یسری اتفاقاتی که رخ میده از جمله نامه هایی که از پرستار و فرمانده برادرش میگیره تصمیم میگیره دوباره به عنوان پرستار برگرده و خودش از ماجرای مرگ برادرش سر دربیاره
از طرف دیگه داستان از زبان فردی بیان میشه که نشون میده چه اتفاقاتی افتاده و چرا براش اون بسته فرستاده شده...
داستان یه روند معقول و آرومی رو طی میکنه که کاملا به جا و نیازه و از اتفاقات سرسری رد نمیشه. فضاسازی خوبی داره و به خوبی درک میشه، تمام فضای بیمارستان، فضای جنگ، فضای هتل و....
برای درک فانتزی داستان باید کتاب بخونین چون شاید تا حدودی اسپویل محسوب بشه
شخصیت پردازیش واقعا خوب بود، دختره رو واقعا درک میکردم. عشقی که به برادرش داشت، تمام تلاشش، دوستیش با پیم، رابطش با جیمز... از اون طرف دلیل رفتارای فردی، از خودگذشتگیش و عشقی که به خواهرش داره، ارتباط با وینتر و....
و فلند، یه شخصیت مرموز و خاص. به شخصه دوسش داشتم و اصلا کارش و رفتارش و همه چیش
و پایانش...
هم خوشحالم و هم ناراحت، واقعا دوسش داشتم و یکی از کتابای محبوبم شده
و این پایان کتاب دستان گرم ارواح

🔖 بریده ای از کتاب
پیم به آرامی نقل قولی بر زبان آورد: "در راه خود به سمت پرتگاهی تاریک قدم بگذار." "گر توانستی با صدایت خشم و دیوها و مرگ بی‌رحم را رام کنی، باشد که محبوب خود را باز پس گیری."

پایان کتاب/نمایشگاه کتاب 

نمره ۵از۵🌟
      

1

 sohaei ✨️

sohaei ✨️

1404/3/25

        دومین کتاب از خریدِ پربار نمایشگاه 📚
یه کتاب فراکیوت، تینیجری، مدرسه ای و هر چی توی این مورد می‌گنجه
داستان راجبه یه دختر به اسم سیدیِ که متوجه میشه یه روز هرچی ایمیل راجب بقیه نوشته توی کل پایه و مدرسه پخش شده و آبروش رفته....
حالا محتوای ایمیلا چی بوده؟ هر چی دلخوری و دق‌ و دلی و ناراحتی از هر کی داشته، حتی معلم پخش شده...
و بیشترین ناراحتی و دق و دلی مال رقیب عزیزش، ژولیوس بوده~
حالا چرا رقیب؟ سیدی و ژولیوس کاپیتان های مدرسه ان و عملا توی تک تک درسا، ورزشا، فعالیت ها باهم رقابت دارن
سیدی یه شخصیت مرتب و منظم داره، نسبت به همه احساس مسئولیت میکنه و کلا همیشه خودخوری میکنه و از حقش میگذره
دغدغه و نگرانی‌هاش، تلاشی که میکنه، کل‌کل‌هایی که با ژولیوس داره و.... به شدت کیوته
انتظار یه چیز خارق‌العاده یا یه چیز خاصی نباید داشته باشین ، کاملا شبیه سریال کره ای مدرسه ایه‌‌ 
و توی این اوضاع با اینکه صد بار وسطش رفتم و اومدم، هزار مدل نگرانی اومد سراغم، هر وقت کتابو دستم میگرفتم یه صدا میومد، دوستم مجبور شد ازش عکس بگیره تا یسری جاهارو بخونم....
ولی خوشم اومد و توی این اوضاع حالمو بهتر کرد
*یادم نمیره که پرتقال love رو ارادتمند ترجمه کرد و تا آخر عمرم عمرا یادم بره و تا میتونم مسخرش میکنم 
ارادتمند 
س.ب 

🔖 بریده ای از کتاب 
"چرا تو... چرا تمام انرژی‌ت رو صرف مشقت‌بار کردن زندگی من می‌کنی؟ چرا همیشه روی من زوم می‌کنی؟"
"چون... چون تو تنها کسی هستی که ارزش توجه کردن داره."

پایان کتاب/نمایشگاه کتاب 

نمره ۳.۷۵از۵ ⭐️
*حس میکنم ۴ زیاده ولی ۳.۵ کمه برای همین نتیجه این است🫴🏻
      

11

 sohaei ✨️

sohaei ✨️

1404/3/22

        اولین کتابی که از خریدِ پربار نمایشگاه خوندم 📚
از وقتی الکس چاپ شده همه ازش تعریف می‌کردن و فقط برای این گرفتم که ببینم چیه که همه انقدر ازش تعریف می‌کنن
بنظر خودم روند کتاب اوایل خیلی کند بود یعنی جذابیت های خودشو داشت ولی من برای این شروع کردم که از اسلامپ در بیام و اسلامپم بدتر شد 🚶‍♀(قبل از فریدا شروع کردم)
داستان راجبه دختریه که دزدیده و زندانی میشه و چون یه فردی زمان آدم ربایی اونجا حضور داره گزارش آدم ربایی دختر داستان رو میده و ما داستان رو از دیدگاه الکس و کامیل(مسئول پرونده) داریم....
داستان سه بخشه و تا اواسطش نظرم واقعا راجبش خوب نبود ولی از اواسط بخش دو تا آخر، یسری اتفاقاتی رخ داد که واقعا شوکه کننده بود، بخصوص آخر بخش دوم که کلا یه علامت سوال گنده توی مغزم بود و هی میگفتم چرا و جواب سوالام رو میخواستم 
و بخش سوم....
بنظرم بخش سوم نجات دهنده داستان بود چون بشخصه حتی اینکه بخوام ۱ یا ۲ ستاره ام بدم زور داشت ولی بخش سوم 🤌🏻 داستان به بهترین شکل جلو رفت پایان درخوری داشت
خیلی دوسش داشتم مخصوصا یسری اتفاقاتی که رخ میداد (میتونین خصوصی ازم بپرسین)، در حدی که دلم میخواد برم دایره جنایی کار کنم 😔🤣

🔖 بریده ای از کتاب 
"اوه، حقیقت، حقیقت... کی میتونه بگه چی حقیقته و چی حقیقت نیست، سربازرس؟ برای ما چیزی که مهمه حقیقت نیست، عدالته... درسته؟"

پایان کتاب/نمایشگاه کتاب

نمره ۴.۵از ۵ ⭐️ 
*نیم ستاره کم دادم چون اسلامپم کرد و یسری بخش ها شاید نیاز نبود که انقدر توضیح داده بشن و عصبیم می‌کرد
      

6

 sohaei ✨️

sohaei ✨️

1404/3/17

        یک کتاب دیگه از مک‌فادن...
اول از همه اینکه این کتاب رو جهت رفع اسلامپ خوندم و میتونم بگم فریدا توی اینکار جدا خوبه، مهم نیست داستان راجب چی باشه، قدیمی باشه، تکراری باشه، کپی یه کار دیگه باشه، هر چی باشه داستانش کشش لازم برای ادامه دادن رو داره و من از این جنبه دوسش دارم 
حالا راجب خود داستان...
اول، داستان کتاب تا حدی منو یاد مهمانی شکار از لوسی فولی انداخت، با این تفاوت که اون زمان گذشته و حال داره و میدونی کسی مرده ولی اینجا از هیچی خبر نداری (داستان اصلی شبیه مهمانی شکار نیست و متفاوته)
داستان از یه سفر دوستانه شروع میشه و هتل توی یه منطقه جنگلیه و از شروع منطقه جنگلی تا خود هتل آنتن قطع میشه، حالا ماشین توی جنگل خراب میشه و این ۶ نفر مجبورن تا هتل پیاده برن
توی روند داستان تقریبا همش شک میکنی و اینو دوست دارم
و دلیل اینکه این اتفاقات میوفته...
به این نتیجه میرسی که همیشه برای یه کار نیاز به دلیل خوب نداری با مسخره ترین چیزها میتونی هر کاری دلت میخواد بکنی 😔💅
بعدم خودم کرمم گرفت وسط خوندن کتاب رفتم یه چیزی از اخر در حد یه اسم دیدم، بعد اینجوری بودم که اره میدونم اینجوری میشه اونجوری میشه ولی نشد 
داستان بی نقص نیست، قرار نیست بهترین کتاب باشه، قرار نیست ایرادی نداشته باشه ولی من دوسش داشتم و باهاش حال کردم 
همین که لذت بردم برام کافیه.

🔖بریده ای از کتاب
"دو نفر نمی‌تونن یه راز رو نگه دارن؛ مگه اینکه یکی از اون‌ها بمیره!"

پایان کتاب/طاقچه

نمره ۳از۵ ⭐️
      

23

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

بریده‌های کتاب

نمایش همه

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.