معرفی کتاب دوستدار اثر فریدا مک فادن مترجم نشاط رحمانی نژاد

دوستدار

دوستدار

فریدا مک فادن و 1 نفر دیگر
3.9
38 نفر |
15 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

9

خوانده‌ام

57

خواهم خواند

54

ناشر
نون
شابک
9786228172484
تعداد صفحات
320
تاریخ انتشار
1403/10/20

توضیحات

        زن به دنبال یک همسر بی‌نقص است و مرد به دنبال یک قربانی.
سیدنی شاو مثل هر زن مجرد دیگری در نیویورک شانس بدی در دیدارهایش دارد. دیدگاه ساده و سرراستی هم نسبت به ماجرا دارد: آن‌هایی که در پروفایل‌شان دروغ می‌گویند، آن‌هایی که می‌خواهند پول شام‌شان را به گردنش بیندازند و از همه بدتر، مردهایی که نمی‌توانند دهانشان را ببندند و در مورد مادرشان حرف نزنند. دوستدار جدیدش کاملاً عالی و بی‌نقص است. جذاب و خوش‌تیپ است و به عنوان یک پزشک در بیمارستان شهر کار می‌کند. سیدنی رسماً در آسمان‌ها سیر می‌کند.
در همین روزها قتل وحشیانۀ زنی جوان که آخرین مورد از قتل‌هایی زنجیره‌ای در سرتاسر منطقه محسوب می‌شود، پلیس را گیج و سردرگم می‌کند.  مظنون اصلی؟ مردی مرموز که با قربانیانش پیش از به قتل رساندن آنها قرار آشنایی می‌گذارد. سیدنی باید احساس امنیت داشته باشد. هرچه نباشد با مرد رویاهایش سر قرار می‌رود. اما نمی‌تواند شک‌هایش را کنار بگذارد. به نظرش این مرد عالی نمی‌تواند در این حدی که به نظر می‌رسد، بی‌نقص باشد. چون کسی تک‌تک حرکاتش را زیر نظر دارد و اگر حقیقت را پیدا نکند، ممکن است قربانی بعدی خودش باشد...
دوستدار داستانی وهم‌انگیز است در مورد وسواس‌ها و تلاش‌هایی که برای عشق به خرج می‌دهیم. و ثابت می‌کند که جنایات ناشی از اشتیاق اغلب خونبار‌ترین جنایت‌ها هستند...
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به دوستدار

نمایش همه

لیست‌های مرتبط به دوستدار

نمایش همه
حنا

حنا

1404/4/6

کاج هاکلکسیونربیمار خاموش

به هیچکس اعتماد نکن

33 کتاب

دنیایی از توطئه، خیانت و رازهای مرگبار! در این لیست، با تاریک‌ترین گوشه‌های ذهن بشر روبرو می‌شوید... جایی که هر لبخند پشت نقابی از دروغ پنهان شده، هر قربانی رازی دارد که با مرگش دفن می‌شود و هر شاهد بی گناه ممکن است تیغ تیز بعدی را در دست گرفته باشد. داستان هایی از خانه‌های متروکه با دیوارهایی که فریاد های خاموش را در خود نگه داشته‌اند، تا خیابان‌های تاریک شهری که هر چراغ روشن، سایه‌ای مشکوک را آشکار می‌کند. از قاتلی که با چهره‌ای دوست‌داشتنی در جمع حاضر می‌شود و قربانی‌ای که شاید به اندازه جلادش بی‌رحم باشد... ‼️هشدار‼️عوارض جانبی: در حین و یا بعد از خواندن این کتاب‌ها، ممکن است دچار: - واکنش های غیرقابل کنترل - فحاشی به شخصیت ها، روند داستان و یا حتی شخص شخیص نویسنده - تحسین یا شک کردن به مغز و هوش خودتان بابت حدس های درست و غلطی که در طول داستان زدید - نیاز سریع به ‌پیدا کردن قربانی بعدی و اسپویل کردن داستان برای او - میل شدید به قرار گرفتن جلوی آینه و صبحت کردن با فرد مقابلتان(که احتمالا تصویر خودتان است) " تموم شد؟ یه لحظه صبر کن؟ اصلا اخرش چی شد؟ یعنی....؟؟؟ پس.... اره خودمم حدس زده بودم ... ولی اخه.... اصلا مگه..... نه نه نه نه" پ.ن: بروز این عوارض پس از خواندن کتاب های موجود در لیست کاملا طبیعی و قابل درک می‌باشد و در صورت نداشتن هیچکدام از عوارض و علائم اشاره شده نیاز است در سلیقه‌ و سبک مورد علاقه‌تان تجدید نظر کنید.

154

یادداشت‌ها

          " دوستدار"

داستان در دو زمان گذشته و حال در حال رخ دادنه .
گذشته ای که عشق تام نسب به دیزی رو شرح می‌ده و در زمان حال ؛
سیدنی سر یک قرار اینترنتی می‌ره تا کوین رو ببینه و متوجه می‌شه که این آدم هیچ شباهتی با عکس پروفایلش نداره...

داستان جدیدی از مک فادن ؛
نویسنده ای که کتاب‌های خوبی ازش خوندم
یکی پس از دیگری
هیچ وقت دروغ نگو و
بخش دی
البته که با خوندن داستانی مثل خدمتکار هم ازش نا امید شدم اما خب اعتماد کردم و دوباره رفتم سر وقت کتابش.

تقریبا کتاب خوبی بود.
از وقتی قتل هایی تو گذشته و حال رخ می‌ده  ،
گره‌ها تو ذهن ایجاد می‌‌شه و مخاطب علاوه بر اینکه دنبال قاتل می‌گرده پی اینه که ارتباط گذشته و حال رو پیدا کنه.
پیچش‌های خوبی هم در داستان وجود داشت و بارها شگفت زده‌ام کرد .
پایانش هم اصلا چیزی نبود که انتظار داشتم.
تنها موردی که می‌تونم ایراد بگیرم ازش این بود که نویسنده هیچ‌گونه اطلاعاتی از گذشته قاتل نمی‌ده و باعث می‌شه مخاطب نتونه هیچ‌جوره درکش کنه.
در کل راضیم از خوندنش.
        

2

          خب...
واقعا نمیدونم چی راجبش بگم 😐🤣
بازم یه شاهکار دیگه از خانم مک فادن، اوایل کتاب کسل کننده بود، ماجراهای ازدواج و قرار که خیلی روی مخ بودن. ولی وقتی درموردگذشته روایت میشد حس کنجکاوی آدمو یه جورایی برای ادامه داستان قلقلک میداد.
اینکه سعی کنی یه جورایی گذشته رو با حال ربط بدی واقعا داستان رو جذاب میکرد.
ارزش خوندن داره و مطمئن باش هر صفحه که میخونی یه مظنون جدید خواهی داشت و هیچ وقت تا لحظه آخر نمیتونی درست حدس بزنی و نمیفهمی که قاتل کیه.
❌اسپویل❌
❌واقعا در مورد قاتل خیلی شکه شدم نمیدونم باید از کی بدم بیاد و از  کی خوشم بیاد.
مطمئنا جیک رو دوست داشتم. و البته بانی...
بانی واقعا دوست خوبی بود.(استفاده از فعل گذشته!!) 
و اما تام و دیزی😐😐 در مورد کشتن دخترا به دست اون دوست عزیزمون واقعا حرفی ندارم😐 بنظرم یه جورایی سادیسم داشت، شایدم عشق بیش از حد کورش کرده بود و دیگه براش مهم نبود. 
ولی درمورد کشتن مردایی ‌که سزاوارش بودن  واقعا چیزی نمیتونم بگم...
یه جورایی بخاطر کشتن افراد بیگناه ازش متنفر شدم ولی از اون طرف با کشتن افراد پستی که دست به کارای مزخرف میزدن ازش خوشم اومد😐😅
امیدوارم که باهم خوشبخت بشن، هرچند، با اون وضعیتی که اون دوتا داشتن حتما این اتفاق میفته. حداقل کاش برای ازبین بردن افراد فاسد اون کارو کنن😐❌
کلا بنظرم فریدا بازهم یه شاهکار خلق کرد...
ارزش خوندن داره، هرچند که من کتاب صوتیشو گوش دادم ولی بازم لذت بردم! 

        

27