یادداشت sohaei ✨️
1404/3/22
اولین کتابی که از خریدِ پربار نمایشگاه خوندم 📚 از وقتی الکس چاپ شده همه ازش تعریف میکردن و فقط برای این گرفتم که ببینم چیه که همه انقدر ازش تعریف میکنن بنظر خودم روند کتاب اوایل خیلی کند بود یعنی جذابیت های خودشو داشت ولی من برای این شروع کردم که از اسلامپ در بیام و اسلامپم بدتر شد 🚶♀(قبل از فریدا شروع کردم) داستان راجبه دختریه که دزدیده و زندانی میشه و چون یه فردی زمان آدم ربایی اونجا حضور داره گزارش آدم ربایی دختر داستان رو میده و ما داستان رو از دیدگاه الکس و کامیل(مسئول پرونده) داریم.... داستان سه بخشه و تا اواسطش نظرم واقعا راجبش خوب نبود ولی از اواسط بخش دو تا آخر، یسری اتفاقاتی رخ داد که واقعا شوکه کننده بود، بخصوص آخر بخش دوم که کلا یه علامت سوال گنده توی مغزم بود و هی میگفتم چرا و جواب سوالام رو میخواستم و بخش سوم.... بنظرم بخش سوم نجات دهنده داستان بود چون بشخصه حتی اینکه بخوام ۱ یا ۲ ستاره ام بدم زور داشت ولی بخش سوم 🤌🏻 داستان به بهترین شکل جلو رفت پایان درخوری داشت خیلی دوسش داشتم مخصوصا یسری اتفاقاتی که رخ میداد (میتونین خصوصی ازم بپرسین)، در حدی که دلم میخواد برم دایره جنایی کار کنم 😔🤣 🔖 بریده ای از کتاب "اوه، حقیقت، حقیقت... کی میتونه بگه چی حقیقته و چی حقیقت نیست، سربازرس؟ برای ما چیزی که مهمه حقیقت نیست، عدالته... درسته؟" پایان کتاب/نمایشگاه کتاب نمره ۴.۵از ۵ ⭐️ *نیم ستاره کم دادم چون اسلامپم کرد و یسری بخش ها شاید نیاز نبود که انقدر توضیح داده بشن و عصبیم میکرد
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.