Melika_ Ghanami

تاریخ عضویت:

دی 1403

Melika_ Ghanami

@melika_ghanami

12 دنبال شده

123 دنبال کننده

                کتابفروش سابق
              
Melika_ghanami
Melikaghanami1

یادداشت‌ها

نمایش همه
        این رمان ازدو بخش تشکیل شده که هر کدام روایتی متفاوت و تأمل برانگیز ارائه میدهند 
بخش اول:  
بخش اول کتاب از زبان یک فرمانده نظامی روایت میشود که در سال ۱۹۴۹، یعنی یک سال پس از تشکیل رژیم صهیونیستی، در منطقه فلسطین حضور دارد. این شخصیت به اقدامات خشونت آمیز و تجاوزگرانه دست میزند و نویسنده با جزییاتی تکاندهنده، فضای وحشت و اضطراب حاکم بر آن دوران را به تصویر میکشد.  
یکی از ویژگیهای بارز این بخش،تکرارهای عمدی و توصیفهای دقیق است؛ مثلاً زخمِ روی بدن فرمانده که هر روز با تشریحی موشکافانه شستوشو و پانسمان میشود. این تکرارها نه تنها بر سنگینی فضای داستان میافزاید، بلکه گویی بازتابی از یک  روزمرهگی آکنده از خشونت و رنج است.  
بخش دوم: 
در بخش دوم، راوی داستان تغییر میکند و این بار با خانمی روبه رو میشویم که در پی خواندن یک خبر تاریخی در روزنامه، دست به تحقیقی عمیق میزند. این بخش نیز با نثری دقیق و جزیینگر،پیوندی نامرئی اما پرتنش با بخش اول برقرار میکند و مخاطب را به تأملی جدی درباره  تاریخ، حافظه و روایتهای رسمی فرامیخواند
      

4

        داستان از  جایی  شروع می شود که "برتراند"، دختری ساده و وفادار، با مارتن گر ازدواج میکند. زندگی آنها تحت سلطهٔ پدر مستبد مارتن گر میگذرد؛ مردی که با خودخواهی، مانع پیشرفت پسرش میشود. پس از سالها تحمل محدودیت، مارتن گر ناگهان خانه را ترک میکند و به برتراند قول میدهد به زودی بازگردد. اما این "زودی" به هشت سال تنهایی تبدیل میشود.
در این سالها، پدر و مادر مارتن گر میمیرند و مالکیت زمینها به برتراند میرسد. تا اینکه روزی، عموی مارتن گر با مردی ریشو و لباس رزم پوش به خانه میآید و ادعا میکند او مارتنِ بازگشته است. برتراند در اولین نگاه، با وجود تغییرات فیزیکی شدید، شوهرش را میپذیرد، اما به زودی متوجه رفتارهای عجیب او میشود:
برتراند کمکم به هویت او شک میکند، اما هر چه بیشتر سوال میپرسد، جامعه بیشتر او را طرد میکند: کشیش او را متهم
 به بیماری و جنون  میکند، خواهران مارتن گر میگویند دوری از شوهرش عقلش را پریشان کرده، و دهکده پشت مرد ادعایی را میگیرد. سه سال بعد، حقیقت توسط یک سرباز فاش میشود: مارتن گر واقعی در جنگ یک پا از دست داده، و این مرد یک کلاهبردار است...
      

24

        کتاب مرگ در ونیز اثر توماس مان ، با ترجمه‌ی روان و دقیق محمود حدادی، اثری است که از همان ابتدا توجه خواننده را به خود جلب می‌کند. این رمان کوتاه اما عمیق، داستانی درباره‌ی گوستاو آشنباخ، یک نویسنده‌ی میانسال در آستانه‌ی ۵۰ سالگی است که برای یافتن آرامش و الهام‌بخشی جدید به آثار هنری‌اش به سفر می‌رود. او در هتلی در ونیز اقامت می‌کند و در آنجا با تادزیو، یک پسر نوجوان ۱۴ ساله، مواجه می‌شود که زیبایی و ظرافت او توجه آشنباخ را به شدت جلب می‌کند.
آشنباخ به تدریج شیفته‌ی تادزیو می‌شود و این شیفتگی به حدی می‌رسد که می‌توان گفت او تقریباً عاشق پسرک شده و مدام به دنبال دیدن او و نزدیک شدن به اوست. این احساسات شدید و پیچیده، در کنار فضای مرموز و زیبای ونیز، داستان را به سمت یک تراژدی روان‌شناختی پیش می‌برد
توماس مان برای خلق شخصیت گوستاو آشنباخ، ازگوستاو مالر، آهنگ‌ساز بزرگ معاصر خود، الهام گرفته است. مالر که در زمان نوشتن این رمان به تازگی درگذشته بود، به نوعی نماد هنرمندی است که در جست‌وجوی کمال و زیبایی است، اما در نهایت با مرگ مواجه می‌شود.
مرگ در ونیز نه‌تنها یک داستان درباره‌ی عشق و مرگ است، بلکه اثری است که به مفاهیم فلسفی و روان‌شناختی عمیقی می‌پردازد. این کتاب با ترجمه‌ی عالی محمود حدادی و نقدهای پایانی‌اش، اثری است که پس از خواندن، همچنان در ذهن شما باقی می‌ماند و شما را به تفکر وامیدارد
      

9

        کتاب «هنر مردن» اثر پل موران، کتابی کم‌حجم اما عمیق و تأمل‌برانگیز است که با مقدمه‌ای از بابک احمدی آغاز می‌شود. این مقدمه به خواننده کمک می‌کند تا با نویسنده کتاب، پل موران، بیشتر آشنا شود. موران نویسنده‌ای است که متأسفانه حتی در فرانسه، زادگاهش، تا حدی به دست فراموشی سپرده شده است. با این حال، او نویسنده‌ای است که بزرگان ادبیات مانند سلین و مارسل پروست درباره‌اش سخن‌ها گفته‌اند و او را تحسین کرده‌اند.
کتاب از دو بخش اصلی تشکیل شده است:
بخش اول با عنوان «هنر مردن»، به بررسی مرگ‌های تاریخی و شهادت‌های مختلف درباره لحظات پایانی زندگی افراد مشهور می‌پردازد. موران در این بخش، مرگ‌هایی مانند مرگ سقراط را روایت می‌کند و به شیوه‌های مختلف مردن در طول تاریخ اشاره می‌کند. برای مثال، او به مرگ اسکار وایلد اشاره می‌کند که در لحظات آخر زندگی‌اش، وقتی پزشکان بزرگی را به بالینش می‌آورند، با طنز تلخی می‌گوید: «دلم نمی‌خواهد فراتر از توان مالی‌ام بمیرم.» این بخش از کتاب، با نگاهی فلسفی و گاه طنزآمیز، به خواننده نشان می‌دهد که مرگ چگونه می‌تواند بازتابی از زندگی و شخصیت افراد باشد.
بخش دوم کتاب به موضوع خودکشی در ادبیات اختصاص دارد. موران در این بخش، به ویژه به ادبیات روسیه و آثار نویسندگان بزرگی مانند فئودور داستایوفسکی می‌پردازد. او با بررسی شخصیت‌ها و موقعیت‌هایی که در ادبیات روس به خودکشی منجر می‌شوند، به تحلیل روان‌شناختی و فلسفی این پدیده می‌پردازد. این بخش از کتاب، خواننده را به تفکر درباره مرگ، زندگی، و انتخاب‌های انسان وامیدارد.
      

10

        داستانی کوتاه اما عمیق و تأمل‌برانگیز است که حول محور هویت و درک ما از خودمان می‌چرخد. داستان از زبان مردی روایت می‌شود که پس از سال‌ها داشتن سبیل، یک روز تصمیم می‌گیرد آن را بتراشد. این تصمیم ساده، به ظاهر بی‌اهمیت، اما به طرز عجیبی زندگی او را دگرگون می‌کند.
وقتی همسرش به خانه بازمی‌گردد، هیچ واکنشی به نبود سبیل او نشان نمی‌دهد. او سپس به سر کار می‌رود، اما همکاران و دوستانش نیز هیچ توجهی به تغییر ظاهرش ندارند. این بی‌تفاوتی عمومی او را به شدت آشفته می‌کند. شب که به خانه برمی‌گردد، از همسرش می‌پرسد: «این شوخی مسخره‌ای که با همه هماهنگ کردی و داری اجرایش می‌کنی، تمامش کن! شاید من بدون سبیل زشت شده باشم، اما می‌توانی این را مستقیم به من بگویی، به جای این مسخره‌بازی‌ها!» همسرش با تعجب پاسخ می‌دهد: «چه می‌گویی؟ تو اصلاً تا حالا در زندگی‌ات سبیل نداشته‌ای!»
این جمله ساده، اما شوک‌آور، باعث می‌شود مرد داستان به کلی هویت خود را گم کند. او که فکر می‌کرد سبیل بخشی جدایی‌ناپذیر از وجودش است، حالا با این واقعیت مواجه می‌شود که شاید هیچ‌وقت سبیل نداشته است. این اتفاق ساده، اما عمیق، او را به سمت بحرانی هویتی سوق می‌دهد.
پایان شاهکار کتاب یکی از نقاط قوت اصلی اثر است. این پایان به قدری قوی و تأثیرگذار است که در اقتباس سینمایی از کتاب نتوانستند آن را اجرا کنند..
      

8

        یکی از آثار کلاسیک ادبیات روسیه در قرن نوزدهم است که به بررسی پیچیدگی‌های روابط انسانی و مسئولیت‌های فردی و جمعی می‌پردازد. این رمان از دو بخش اصلی تشکیل شده است که هر کدام به شکلی جذاب و عمیق، داستان شخصیت‌های مختلف را روایت می‌کنند.
بخش اول کتاب با ورود یک معلم به خانواده‌ای ثروتمند و چهارنفره آغاز می‌شود. این معلم قرار است به پسر خانواده درس بدهد. در فصل‌های بعدی، نویسنده به شکل ماهرانه‌ای پیشینه این خانواده ثروتمند و نحوه شکل‌گیری آن را شرح می‌دهد. سپس، زندگی فقیرانه و ساده معلم را می‌خوانیم که در تضاد آشکار با زندگی اشرافی خانواده قرار دارد. در فصل چهارم، یک داستان عاشقانه زیبا و پراحساس روایت می‌شود که به جذابیت داستان می‌افزاید. در فصل پنجم، با یک شخصیت جدید و ثروتمند آشنا می‌شویم که نقش مهمی در ادامه داستان ایفا می‌کند.
بخش دوم کتاب به ارتباطات و تعاملات بین این شخصیت‌ها می‌پردازد. هرتسن با مهارت خاصی، روابط متقابل بین شخصیت‌ها را به تصویر می‌کشد و خواننده را به تفکر درباره مسئولیت‌های فردی و جمعی دعوت می‌کند. یکی از نقاط قوت کتاب، شخصیت‌پردازی قوی و واقع‌گرایانه آن است که باعث می‌شود خواننده به راحتی با کارکترها ارتباط برقرار کند.
هرتسن در این رمان، جامعه روسیه قرن نوزدهم را به شکلی انتقادی روایت می‌کند. او به مسائلی مانند نابرابری اجتماعی، تأثیر نیروهای خارجی (مانند افراد دیگر و جامعه) بر تصمیم‌گیری‌های شخصی، و مسئولیت اخلاقی افراد در قبال اعمالشان می‌پردازد. نویسنده به‌طور خاص بر این موضوع تأکید دارد که چگونه افراد باید در برابر اعمال خود پاسخگو باشند، حتی زمانی که عوامل خارجی بر آن‌ها تأثیر گذاشته‌اند.
      

14

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

بریده‌های کتاب

نمایش همه

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.