Melika_ Ghanami

Melika_ Ghanami

@melika_ghanami

11 دنبال شده

105 دنبال کننده

                کتابفروش سابق
              
Melika_ghanami
Melikaghanami1

یادداشت‌ها

        این رمان ازدو بخش تشکیل شده که هر کدام روایتی متفاوت و تأمل برانگیز ارائه میدهند 
بخش اول:  
بخش اول کتاب از زبان یک فرمانده نظامی روایت میشود که در سال ۱۹۴۹، یعنی یک سال پس از تشکیل رژیم صهیونیستی، در منطقه فلسطین حضور دارد. این شخصیت به اقدامات خشونت آمیز و تجاوزگرانه دست میزند و نویسنده با جزییاتی تکاندهنده، فضای وحشت و اضطراب حاکم بر آن دوران را به تصویر میکشد.  
یکی از ویژگیهای بارز این بخش،تکرارهای عمدی و توصیفهای دقیق است؛ مثلاً زخمِ روی بدن فرمانده که هر روز با تشریحی موشکافانه شستوشو و پانسمان میشود. این تکرارها نه تنها بر سنگینی فضای داستان میافزاید، بلکه گویی بازتابی از یک  روزمرهگی آکنده از خشونت و رنج است.  
بخش دوم: 
در بخش دوم، راوی داستان تغییر میکند و این بار با خانمی روبه رو میشویم که در پی خواندن یک خبر تاریخی در روزنامه، دست به تحقیقی عمیق میزند. این بخش نیز با نثری دقیق و جزیینگر،پیوندی نامرئی اما پرتنش با بخش اول برقرار میکند و مخاطب را به تأملی جدی درباره  تاریخ، حافظه و روایتهای رسمی فرامیخواند
      

3

        داستان از  جایی  شروع می شود که "برتراند"، دختری ساده و وفادار، با مارتن گر ازدواج میکند. زندگی آنها تحت سلطهٔ پدر مستبد مارتن گر میگذرد؛ مردی که با خودخواهی، مانع پیشرفت پسرش میشود. پس از سالها تحمل محدودیت، مارتن گر ناگهان خانه را ترک میکند و به برتراند قول میدهد به زودی بازگردد. اما این "زودی" به هشت سال تنهایی تبدیل میشود.
در این سالها، پدر و مادر مارتن گر میمیرند و مالکیت زمینها به برتراند میرسد. تا اینکه روزی، عموی مارتن گر با مردی ریشو و لباس رزم پوش به خانه میآید و ادعا میکند او مارتنِ بازگشته است. برتراند در اولین نگاه، با وجود تغییرات فیزیکی شدید، شوهرش را میپذیرد، اما به زودی متوجه رفتارهای عجیب او میشود:
برتراند کمکم به هویت او شک میکند، اما هر چه بیشتر سوال میپرسد، جامعه بیشتر او را طرد میکند: کشیش او را متهم
 به بیماری و جنون  میکند، خواهران مارتن گر میگویند دوری از شوهرش عقلش را پریشان کرده، و دهکده پشت مرد ادعایی را میگیرد. سه سال بعد، حقیقت توسط یک سرباز فاش میشود: مارتن گر واقعی در جنگ یک پا از دست داده، و این مرد یک کلاهبردار است...
      

24

        کتاب مرگ در ونیز اثر توماس مان ، با ترجمه‌ی روان و دقیق محمود حدادی، اثری است که از همان ابتدا توجه خواننده را به خود جلب می‌کند. این رمان کوتاه اما عمیق، داستانی درباره‌ی گوستاو آشنباخ، یک نویسنده‌ی میانسال در آستانه‌ی ۵۰ سالگی است که برای یافتن آرامش و الهام‌بخشی جدید به آثار هنری‌اش به سفر می‌رود. او در هتلی در ونیز اقامت می‌کند و در آنجا با تادزیو، یک پسر نوجوان ۱۴ ساله، مواجه می‌شود که زیبایی و ظرافت او توجه آشنباخ را به شدت جلب می‌کند.
آشنباخ به تدریج شیفته‌ی تادزیو می‌شود و این شیفتگی به حدی می‌رسد که می‌توان گفت او تقریباً عاشق پسرک شده و مدام به دنبال دیدن او و نزدیک شدن به اوست. این احساسات شدید و پیچیده، در کنار فضای مرموز و زیبای ونیز، داستان را به سمت یک تراژدی روان‌شناختی پیش می‌برد
توماس مان برای خلق شخصیت گوستاو آشنباخ، ازگوستاو مالر، آهنگ‌ساز بزرگ معاصر خود، الهام گرفته است. مالر که در زمان نوشتن این رمان به تازگی درگذشته بود، به نوعی نماد هنرمندی است که در جست‌وجوی کمال و زیبایی است، اما در نهایت با مرگ مواجه می‌شود.
مرگ در ونیز نه‌تنها یک داستان درباره‌ی عشق و مرگ است، بلکه اثری است که به مفاهیم فلسفی و روان‌شناختی عمیقی می‌پردازد. این کتاب با ترجمه‌ی عالی محمود حدادی و نقدهای پایانی‌اش، اثری است که پس از خواندن، همچنان در ذهن شما باقی می‌ماند و شما را به تفکر وامیدارد
      

9

        کتاب «هنر مردن» اثر پل موران، کتابی کم‌حجم اما عمیق و تأمل‌برانگیز است که با مقدمه‌ای از بابک احمدی آغاز می‌شود. این مقدمه به خواننده کمک می‌کند تا با نویسنده کتاب، پل موران، بیشتر آشنا شود. موران نویسنده‌ای است که متأسفانه حتی در فرانسه، زادگاهش، تا حدی به دست فراموشی سپرده شده است. با این حال، او نویسنده‌ای است که بزرگان ادبیات مانند سلین و مارسل پروست درباره‌اش سخن‌ها گفته‌اند و او را تحسین کرده‌اند.
کتاب از دو بخش اصلی تشکیل شده است:
بخش اول با عنوان «هنر مردن»، به بررسی مرگ‌های تاریخی و شهادت‌های مختلف درباره لحظات پایانی زندگی افراد مشهور می‌پردازد. موران در این بخش، مرگ‌هایی مانند مرگ سقراط را روایت می‌کند و به شیوه‌های مختلف مردن در طول تاریخ اشاره می‌کند. برای مثال، او به مرگ اسکار وایلد اشاره می‌کند که در لحظات آخر زندگی‌اش، وقتی پزشکان بزرگی را به بالینش می‌آورند، با طنز تلخی می‌گوید: «دلم نمی‌خواهد فراتر از توان مالی‌ام بمیرم.» این بخش از کتاب، با نگاهی فلسفی و گاه طنزآمیز، به خواننده نشان می‌دهد که مرگ چگونه می‌تواند بازتابی از زندگی و شخصیت افراد باشد.
بخش دوم کتاب به موضوع خودکشی در ادبیات اختصاص دارد. موران در این بخش، به ویژه به ادبیات روسیه و آثار نویسندگان بزرگی مانند فئودور داستایوفسکی می‌پردازد. او با بررسی شخصیت‌ها و موقعیت‌هایی که در ادبیات روس به خودکشی منجر می‌شوند، به تحلیل روان‌شناختی و فلسفی این پدیده می‌پردازد. این بخش از کتاب، خواننده را به تفکر درباره مرگ، زندگی، و انتخاب‌های انسان وامیدارد.
      

9

        داستانی کوتاه اما عمیق و تأمل‌برانگیز است که حول محور هویت و درک ما از خودمان می‌چرخد. داستان از زبان مردی روایت می‌شود که پس از سال‌ها داشتن سبیل، یک روز تصمیم می‌گیرد آن را بتراشد. این تصمیم ساده، به ظاهر بی‌اهمیت، اما به طرز عجیبی زندگی او را دگرگون می‌کند.
وقتی همسرش به خانه بازمی‌گردد، هیچ واکنشی به نبود سبیل او نشان نمی‌دهد. او سپس به سر کار می‌رود، اما همکاران و دوستانش نیز هیچ توجهی به تغییر ظاهرش ندارند. این بی‌تفاوتی عمومی او را به شدت آشفته می‌کند. شب که به خانه برمی‌گردد، از همسرش می‌پرسد: «این شوخی مسخره‌ای که با همه هماهنگ کردی و داری اجرایش می‌کنی، تمامش کن! شاید من بدون سبیل زشت شده باشم، اما می‌توانی این را مستقیم به من بگویی، به جای این مسخره‌بازی‌ها!» همسرش با تعجب پاسخ می‌دهد: «چه می‌گویی؟ تو اصلاً تا حالا در زندگی‌ات سبیل نداشته‌ای!»
این جمله ساده، اما شوک‌آور، باعث می‌شود مرد داستان به کلی هویت خود را گم کند. او که فکر می‌کرد سبیل بخشی جدایی‌ناپذیر از وجودش است، حالا با این واقعیت مواجه می‌شود که شاید هیچ‌وقت سبیل نداشته است. این اتفاق ساده، اما عمیق، او را به سمت بحرانی هویتی سوق می‌دهد.
پایان شاهکار کتاب یکی از نقاط قوت اصلی اثر است. این پایان به قدری قوی و تأثیرگذار است که در اقتباس سینمایی از کتاب نتوانستند آن را اجرا کنند..
      

7

        یکی از آثار کلاسیک ادبیات روسیه در قرن نوزدهم است که به بررسی پیچیدگی‌های روابط انسانی و مسئولیت‌های فردی و جمعی می‌پردازد. این رمان از دو بخش اصلی تشکیل شده است که هر کدام به شکلی جذاب و عمیق، داستان شخصیت‌های مختلف را روایت می‌کنند.
بخش اول کتاب با ورود یک معلم به خانواده‌ای ثروتمند و چهارنفره آغاز می‌شود. این معلم قرار است به پسر خانواده درس بدهد. در فصل‌های بعدی، نویسنده به شکل ماهرانه‌ای پیشینه این خانواده ثروتمند و نحوه شکل‌گیری آن را شرح می‌دهد. سپس، زندگی فقیرانه و ساده معلم را می‌خوانیم که در تضاد آشکار با زندگی اشرافی خانواده قرار دارد. در فصل چهارم، یک داستان عاشقانه زیبا و پراحساس روایت می‌شود که به جذابیت داستان می‌افزاید. در فصل پنجم، با یک شخصیت جدید و ثروتمند آشنا می‌شویم که نقش مهمی در ادامه داستان ایفا می‌کند.
بخش دوم کتاب به ارتباطات و تعاملات بین این شخصیت‌ها می‌پردازد. هرتسن با مهارت خاصی، روابط متقابل بین شخصیت‌ها را به تصویر می‌کشد و خواننده را به تفکر درباره مسئولیت‌های فردی و جمعی دعوت می‌کند. یکی از نقاط قوت کتاب، شخصیت‌پردازی قوی و واقع‌گرایانه آن است که باعث می‌شود خواننده به راحتی با کارکترها ارتباط برقرار کند.
هرتسن در این رمان، جامعه روسیه قرن نوزدهم را به شکلی انتقادی روایت می‌کند. او به مسائلی مانند نابرابری اجتماعی، تأثیر نیروهای خارجی (مانند افراد دیگر و جامعه) بر تصمیم‌گیری‌های شخصی، و مسئولیت اخلاقی افراد در قبال اعمالشان می‌پردازد. نویسنده به‌طور خاص بر این موضوع تأکید دارد که چگونه افراد باید در برابر اعمال خود پاسخگو باشند، حتی زمانی که عوامل خارجی بر آن‌ها تأثیر گذاشته‌اند.
      

14

        یکی از رمان‌های تحسین‌برانگیز و تأمل‌برانگیز ادبیات معاصر است که از خواندن آن لذت بردم. داستان در یک روستای کوچک و مرزی در کشور لهستان می‌گذرد، جایی که شخصیت اصلی داستان، زنی به نام ژانیا دوشیکو، زندگی می‌کند. ژانیا فردی استثنایی است که به اخترشناسی و ترجمه اشعار علاقه‌مند است و همچنین در فصل زمستان از خانه‌های روستایی مراقبت می‌کند. او فردی گیاه‌خوار و مدافع سرسخت حقوق حیوانات است و به طبیعت و حیوانات احترام زیادی می‌گذارد.
داستان از جایی شروع می‌شود که یکی از همسایگان ژانیا به‌طور مرموزی کشته می‌شود. ژانیا که به حیوانات و طبیعت عشق می‌ورزد، اولین سوءظن خود را متوجه حیوانات، به‌ویژه گوزن‌ها می‌کند. او معتقد است که گوزن‌ها ممکن است در واکنش به شکار بی‌رویه انسان‌ها، دست به انتقام زده باشند. این فرضیه او را به مسیری پرپیچ‌وخم می‌کشاند که در آن مرز بین انسان و حیوان، طبیعت و تمدن، و حتی زندگی و مرگ به‌طور فزاینده‌ای محو می‌شود.
این کتاب نه‌تنها یک داستان جنایی مرموز است، بلکه نگاهی عمیق به رفتار انسان‌ها با طبیعت و حیوانات دارد. اولگا توکارچوک با نثری شاعرانه و تصویری، خواننده را به تفکر درباره رابطه انسان با محیط زیست و پیامدهای اخلاقی این رابطه دعوت می‌کند. کتاب «گاوآهن بر استخوان مردگان» اثری است که هم از نظر ادبی و هم از نظر محتوایی بسیار غنی و تأمل‌برانگیز است.
      

2

        رمانی است که هرگز از خواندنش سیر نمی‌شوید. داستان درباره‌ی یک حشره‌شناس است که به امید ثبت نامش در دایره‌المعارف حشره‌شناسی، به دنبال کشف یک گونه‌ی نادر سوسک می‌رود. او بدون اطلاع دادن به کسی، به منطقه‌ای دورافتاده سفر می‌کند، اما در آنجا ربوده شده و به یک تله‌ی شنی(ریگ روان) برده می‌شود. در آنجا، او را با زن تنهایی رها می‌کنند که مجبور است هر روز با او همکاری کند تا از غرق شدن در شن‌ها جلوگیری کند.

این رمان علاوه بر جذابیت داستانی، به مفاهیم عمیق فلسفه‌ی اگزیستانسیالیسم می‌پردازد. در یک جمله، می‌توان گفت که زندگی به خودی خود معنایی ندارد و این انسان‌ها هستند که با انتخاب‌ها و اقدامات خود به آن معنا می‌بخشند. این مفهوم در طول داستان و از طریق تجربیات شخصیت اصلی به خوبی نمایان می‌شود.

علاوه بر این، کتاب «زن در ریگ روان»یک اقتباس سینمایی نیز دارد که به عنوان یک اثر سینمایی شاهکار
 شناخته می‌شود و توانسته است مفاهیم عمیق و فضای منحصر به فرد رمان را به تصویر بکشد. این اثر نه‌تنها از نظر ادبی، بلکه از نظر فلسفی و سینمایی نیز تأثیرگذار و قابل تأمل است.
      

5

        رمانی سورئال و جذاب است که با فضای عجیب  خود، خواننده را از همان ابتدا مجذوب می‌کند. یکی از اولین نکاتی که در این کتاب توجه را جلب می‌کند، تنهایی عمیق کاراکترها است. این تنهایی نه‌تنها به عنوان یک ویژگی شخصیتی، بلکه به عنوان بخشی از فضای کلی داستان، حس غریب و خاصی به روایت می‌بخشد.
داستان درباره‌ی یک نویسنده است که نوشته‌هایش چندان مورد توجه قرار نمی‌گیرند و او را به حاشیه رانده‌اند. در ادامه، او شروع می‌کند به نوشتن آگهی‌های ترحیم برای افرادی که هنوز زنده هستند. اما جالب اینجاست که هر بار برای کسی آگهی ترحیم می‌نویسد، آن شخص به‌طور مرموزی می‌میرد. این اتفاق، داستان را به سمت موقعیت‌های عجیب و غیرمنتظره‌ای می‌برد ..
در کنار این ماجراها، نویسنده با یک پنگوئن زندگی می‌کند که از یک باغ وحش ورشکسته به او سپرده شده است. رابطه‌ی او با این پنگوئن، که به نوعی تنها همدمش است، به داستان لایه‌ای دیگر ازعجیب‌بودن و تنهایی می‌افزاید. پنگوئن نه‌تنها یک حیوان خانگی، بلکه نمادی از هم‌نشینی با دنیایی است که دیگر قابل درک نیست.
مرگ و پنگوئن با ترکیب سورئالیسم ، نگاه انتقادی به جامعه، اثری است که هم ذهن را درگیر می‌کند و هم احساسات را برمی‌انگیزد. این کتاب به‌گونه‌ای است که پس از خواندن، همچنان در ذهن شما باقی می‌ماند و شما را به فکر فرو می‌برد
      

8

        **«معرکه» اثر لویی-فردینان سلین - روایتی خشن و بیپروا از جنگ**

در میان دود و دم غلیظ سیگار و بوی تعفن پادگان، افسری مست و عصبانی خود را به میز تحریر میاندازد و شروع به نوشتن خاطراتش میکند. این تصویر گویایی از فضای «معرکه» است - کتابی که سلین در آن، جنگ را نه با نگاهی قهرمانانه، بلکه از دریچه چشمان سربازی خرد شده و مستأصل روایت میکند.

فضای داستان در پادگان قشون هفدهم میگذرد، جایی که سربازان بریتانیایی کوتاهقد با سبیلهای پرپشت و شمشیرهای بلند، بیشتر به کارتونهای مسخره شبیه هستند تا قهرمانان جنگی. سنگفرشهای خیس از آب و خون، صدای کشیده شدن شمشیرها، و فحشهای پی در پی سربازان، موسیقی پسزمینه این سمفونی پوچی است.

شخصیت اصلی داستان، افسری جزء است که سلین با مهارت بینظیری او را به تصویر میکشد: مردی عصبانی، همیشه مست، و پر از تناقض. در ظاهر دیوانهای است که کارهای خندهدار میکند، اما در باطن انسانی است که از پوچی جنگ به ستوه آمده. او همانند دیگر شخصیتهای سلین، هم قربانی است هم جلاد، هم مضحک است هم تراژیک.

درونمایه اصلی کتاب، پوچی جنگ و نظامیگری است. سلین با زبان بریدهبریده و پر از فحشهای حساب شده - که نه زائد هستند نه تصنعی - حقیقت جنگ را عریان میکند. فحش در این کتاب نه برای توهین، که برای بیان واقعیتی است که دیگران جرئت گفتنش را ندارند.

طنز سیاه سلین در جای جای کتاب موج میزند: سربازانی که اسلحههایشان را گم میکنند، افسرانی که مست از پا درآمدهاند، و دستوراتی که هیچکس معنایشان را نمیفهمد. این تصاویر در عین خندهدار بودن، عمق فاجعه را نشان میدهند.

«معرکه» بیش از آنکه توصیف جنگ باشد، حضور جنگ است. سلین موفق شده با نثری انقلابی و بیپروا، خواننده را مستقیم به قلب پادگان ببرد - جایی که بوی عرق و ترس در هوا میپیچد و صدای فحشها از دیوارها میآید. این کتاب سندی زنده از جنون جنگ است، روایتی که پس از گذشت دههها همچنان تازه و تأثیرگذار باقی مانده است.
      

4

        "تنهایی پر هیاهو" رمانی عمیق  از بهومیل هرابال است که داستان هانتا را روایت می کند؛ مردی پنجاه ساله که سی و پنج سال از عمرش را در زیرزمین یک مرکز بازیافت در چکسلواکی کمونیستی گذرانده، مشغول خمیر کردن کتب ممنوعه و کاغذهای باطله با دستگاه پرس هیدرولیک. اما هانتا رابطه ای عجیب با کتاب ها دارد - در همان حال که آنها را نابود می کند، بسیاری را می خواند و نجات می دهد، تا جایی که خانه اش انباشته از کتاب های نجات یافته شده است.
سال ها مطالعه ناخواسته، هانتا را به انسانی فرهیخته اما آشفته بدل کرده که دیگر نمی داند کدام افکار از آن خودش و کدام از کتاب هاست. او که همزمان هم جلاد کتاب هاست و هم منجی آنها، در تنهایی پر هیاهوی خود با نویسندگان آثار گفتگو می کند و فلسفه می بافد. اما این تعادل شکننده با ورود دستگاه پرس اتوماتیک جدید به هم می ریزد - نماد دنیای مدرنی که برای انسان هایی مثل هانتا جایی ندارد.
حالا هانتا در برابر انتخاب دردناکی قرار گرفته: تسلیم ماشین شود یا راهی برای نجات کتاب ها و هویت خود بیابد. رمان با زبانی ساده اما عمیقاً فلسفی، ما را به تأمل درباره ارزش دانش، تنهایی انسان مدرن و مقاومت در برابر نظام های سرکوبگر فرا می خواند؛ داستانی که هم خنده دار است و هم به طرزی غمگینانه زیبا، هم ساده است و هم پر از لایه های معنایی پنهان
      

2

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

بریده‌های کتاب

نمایش همه

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.