معرفی کتاب در ستایش اتلاف وقت اثر آلن لایتمن مترجم شهاب الدین عباسی

در ستایش اتلاف وقت

در ستایش اتلاف وقت

آلن لایتمن و 2 نفر دیگر
3.3
34 نفر |
19 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

5

خوانده‌ام

60

خواهم خواند

42

شابک
9786007405598
تعداد صفحات
104
تاریخ انتشار
1399/9/17

توضیحات

        در ستایش اتلاف وقت نگاه نویی است به زمان و زندگی مدرن. دکتر آلن لایتمن در این کتاب پرمطلب، به موضوع رسانه های ارتباطی و دنیای «پر از تجهیزات» امروز می پردازد و تلقی  کمّی  از زمان را که امروزه سیطره پیدا کرده، تحلیل می کند. .به عقیده ی او ما در میان انبوه تجهیزات، از خودمان و خلاقیت های فردی مان دور شده ایم. منظور او از «اتلاف وقت» به  دست  آوردن بخش هایی از وجودمان است که در میان شلوغی  و زمان محوریِ دنیای مدرن گم شان کرده ایم. در ستایش اتلاف وقت را مؤسسه ی تِد در سال 2018 منتشر کرد . دکتر آلن لایتمن، فیزیک دان و نویسنده ای امریکایی است. او تا به حال پنج رمان و چندین کتاب در زمینه ی علم نوشته است.
      

لیست‌های مرتبط به در ستایش اتلاف وقت

یادداشت‌ها

          " در ستایش اتلاف وقت" نه. من با خواندن این کتاب وقت خود را تلف نکردم. کتاب جذابی بود. اگر عنوانش به شوخی می‌ماند اما حرف این کتاب جدی است. 
"طاقچه" در معرفی این کتاب آورده است: 
"لایتمن در این کتاب کم‌حجم  اما پرمطلب، به موضوع رسانه‌های ارتباطی و دنیای پر از تجهیزات امروز می‌پردازد و تلقی کمّی‌ای را که امروزه راجع‌به زمان گسترش پیدا کرده، نقد و تحلیل می‌کند. 
او عقیده دارد ما در میان انبوه وسایل و تجهیزات از خود و خلاقیت‌های فردی‌مان دور شده‌ایم: «من معتقدم پشت فناوری، کل شیوه تفکر ما، شیوه بودن‌مان در جهان و خصلت‌های اجتماعی و روانی ما تغییر کرده. خیلی از ما نمی‌توانیم یک ساعت را هم بدون برنامه‌ریزی بگذرانیم؛ نمی‌توانیم ده دقیقه بدون انگیزش بیرونی، تنها در اتاقی بنشینیم؛ نمی‌توانیم بدون گوشی هوشمند در جنگل قدم بزنیم. این عارضه رفتاری، بخشی از مختصات پرصدا، پرسرعت، تکه‌تکه و یا زیادی متصل جهان مجهز است.»
لایتمن با فناوری مخالف نیست و از فناوری‌های جدید هم به نوعی استفاده می‌کند. منظور او از اتلاف وقت هم دور ریختن فرصت‌های زندگی نیست. بلکه به دست آوردن بخش‌هایی از وجود خود است که در میان شلوغی و زمان‌محوریِ دنیای مدرن گم‌شان کرده‌ایم. به تعبیر جیمز بری، نویسنده اسکاتلندی، حتما به شما درباره ساعات طلایی، که از دست‌تان می‌گریزند، هشدار داده‌اند، اما بعضی از آن‌ها فقط به این دلیل طلایی‌اند که اجازه می‌دهیم از دست‌مان بگریزند.
بعضی‌ها اگر گرسنه باشند، به ساعت نگاه می‌کنند که آیا «زمان» همیشگی و متداول غذا خوردن رسیده یا نه؛ درحالی‌که زمان درونی به آن‌ها اعلام می‌کند که وقت غذا خوردن است. لایتمن می‌گوید وقتی به خود درونی‌ام گوش می‌دهم، صدای نفس کشیدن روحم را می‌شنوم. آن نفس‌ها آن‌قدر ظریف و لطیف‌اند که برای شنیدن‌شان نیاز به سکوت و آرامش دارم؛ نیاز به خلوت دارم. نیاز به فضاهای وسیع و ساکت در ذهنم دارم. نیاز به حریم خصوصی دارم. بدون تنفس و شنیدن صدای خودِ درونی‌ام، زندانی دنیای مجهز و شلوغ اطرافم هستم.
درباره اهمیت زمان و طلا بودن آن زیاد شنیده‌ایم. در ستایش اتلاف وقت نگاه جدیدی به زمان و زندگی مدرن دارد و از اهمیت «کیفی» زمان برای شما می‌گوید.
خواندن کتاب در ستایش اتلاف وقت را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم
این کتاب زمان را جور دیگری به شما نشان می‌دهد و می‌تواند به شما کمک کند ارزش وجودی خود را بیش از پیش بشناسید و برای حفظ آن بیشتر تلاش کنید. خواندن این اثر را به همه علاقه‌مندان به کتاب‌های فلسفه و زندگی پیشنهاد می‌کنیم."
        

7

          بعضی‌ها ساعتِ مچی می‌بندند تا از این‌که ظاهراً بر وقت مسلطند آرامش پیدا کنند. ولی خیلی‌ها فقط دوست دارند چیزی روی مچشان باشد محضِ زینت.

یونانی‌ها به دو نوع زمان باور داشتند: کرونوس و کایروس. کرونوس زمانی کَمّی است که بدونِ اعتنا به زندگیِ انسان‌ها پیش می‌رود. اما کایروس زمانی کیفی است که رویدادهای انسانی آن را پدید می‌آورند.

غربی‌ها زمان را خطی می‌بینند اما آن‌ها که هنوز به جهانِ شرق تعلق دارند نگرانِ از دست دادنِ زمان نیستند. برای آن‌ها زمان مثلِ رودخانه است نه مثلِ پول. پس عجیب نیست که با یک مکزیکی یا ایرانی یا مصری یا هندی قرار بگذارید و او دقیقاً سرِ وقت نیاید. برای آن‌ها زمان یک بازه است نه یک نقطه.

غربی‌ها تلاش کردند که با اختراعِ وسایلِ جدید، زمانِ بیش‌تری را ذخیره کنند. جاروبرقی و تلفن و ماشین‌لباسشویی نه تنها باعثِ  بهینه شدنِ وقت و رسیدگی به زندگی نشدند بلکه کمک کردند که وقتِ بیش‌تری را به کار اختصاص دهیم.

دنیای جدید دنیای 《دستاورد》 است. مهم نیست مذهبی باشید یا نه. دنیای جدید به شما فشار می‌آورد تا همه چیز و همه کس را در چهارچوبِ 《نتیجه》 ببینید. در این دنیا کودکان باید زود و فشرده بزرگ شوند و پیرها باید زود و بی‌صدا بمیرند؛ چون وقتِ ما را بیخود تلف می‌کنند.

اگر احساس می‌کنید که این دنیای مکانیکی و چاق و مصرفی و بزرگسالانه و بی‌هیجان بابِ میلتان نیست و حالتان از این نظمِ سیاه و نابودگر به هم می‌خورَد این کتاب برای شما نوشته شده.

        

25

فاطمه معروفی

فاطمه معروفی

17 ساعت پیش

           آیا واقعاً وقتمون رو تلف می‌کنیم؟ یا فقط داریم زندگی می‌کنیم؟
کتاب «در باب اتلاف وقت» از مجموعه‌ی فلسفه‌ی زندگی روزمره، نوشته‌ی الن لایتمن، اثریه کم‌حجم ولی درخشان، که با دیدی فلسفی، روان‌شناختی و حتی اجتماعی به یکی از مدرن‌ترین اضطراب‌های زندگی امروز می‌پردازه: ترس از اتلاف وقت.

⸻

🔍 دغدغه‌ی اصلی کتاب:
ما آدم‌ها دائم زیر فشارِ این ایده هستیم که باید مفید باشیم، باید پیشرفت کنیم، باید نتیجه تولید کنیم. اگر نه، وقت‌مون رو تلف کردیم.
اما هیتمن این فرضیه رو به چالش می‌کشه. او با نگاهی انسانی، و نه بهره‌ورانه، از ما می‌خواد یه قدم عقب بریم و بپرسیم:
📌 اصلاً «اتلاف وقت» یعنی چی؟
📌 کی این معیارها رو تعیین کرده؟
📌 آیا همیشه باید هدفمند باشیم؟ یا زندگی‌کردن خودش می‌تونه هدف باشه؟

⸻

🧠 نکات برجسته و تحلیلی:
	1.	اتلاف وقت در نگاه جامعه‌محور:
جامعه‌ی مدرن، مخصوصاً سرمایه‌داری، ارزش رو با خروجی می‌سنجه. هر لحظه‌ای که صرف لذت‌بردن، تنبلی، خیال‌پردازی، یا حتی بی‌حوصلگی بشه، از نظر فرهنگ غالب «تلف‌شده» محسوب می‌شه.
	2.	اما از منظر انسانی…
هیتمن می‌گه بسیاری از لحظات معنادار ما در همین «اتلاف وقت‌»ها شکل می‌گیرن. پیاده‌روی بی‌هدف، زل‌زدن به آسمون، وقت‌گذرونی بی‌برنامه با دوستان… همین‌ها هستن که ما رو انسان‌تر می‌کنن، نه فقط چک‌لیست‌ موفقیت‌هامون.
	3.	زمان و کنترل:
ما فکر می‌کنیم اگر زمان‌مون رو کنترل کنیم، پس زندگی‌مون رو کنترل کرده‌ایم. ولی این فقط یه توهمه. زمان نمی‌شه «مدیریت» کرد؛ می‌شه فقط باهاش بود.
	4.	ریشه‌های اضطراب زمان:
بخش‌هایی از کتاب به خوبی نشون می‌ده که اضطراب از دست دادن زمان، بیشتر ریشه در ترس از مرگه. چون هر لحظه‌ی «بی‌فایده» ما رو به یاد مرگ نزدیک‌تر می‌کنه، انگار باید با بهره‌وری به جنگ مرگ بریم. اما شاید «پذیرش» زمان بهتر از «استثمار» اون باشه.

⸻

🌿 نقاط قوت کتاب:
	•	نثر ساده و در عین حال تأمل‌برانگیز
	•	تلفیق فلسفه، روان‌شناسی، جامعه‌شناسی
	•	مثال‌های ملموس از زندگی روزمره
	•	جسارت در بازبینی ارزش‌های مدرن

📌 نقطه‌ی ضعف (اگر بخوایم سخت‌گیر باشیم):
برای خواننده‌ای که به دنبال راهکارهای دقیق و تکنیکی برای «مدیریت زمان»ه، این کتاب گیج‌کننده خواهد بود. چون اصلاً دنبال تکنیک نیست، دنبال بازنگری نگرشه.
و اینکه ممکنه ک مطالب به نظرتون تکراری بیان ولی خب من از دید یاداوری بهش نگاه کردم.
⸻

🪞 برای چه کسانی مناسبه؟
	•	اون‌هایی که احساس می‌کنن همیشه باید مفید باشن
	•	افرادی که از «تنبلی» خودشون احساس گناه دارن
	•	کسانی که دنبال بازتعریف زمان و معنا در زندگی هستن
	•	و البته همه‌ی ما، که گاهی فراموش می‌کنیم زندگی کردن خودش کافیه.

⸻

📌 جمع‌بندی:
«در باب اتلاف وقت» مثل نشستن زیر آفتاب در یک روز ساکته. قراره کاری نکنه، فقط تو رو یاد زندگی بندازه.
شاید بعد از خوندنش، کمی بیشتر به خودت اجازه بدی بی‌برنامه باشی، نفس بکشی، و به جای «استفاده کردن» از زمان، باهاش زندگی کنی.
        

12

emir hafez

emir hafez

1404/2/5

          انتخاب این کتاب در واقع به درگیری شخصی من با مسئله مرکزی کتاب مرتبط است. و آن این که در این عصر و زمانه‌ی پرشتاب که کوچک‌ترین مجالی را برای آسودن و رها بودن نمی‌دهد و حتی اگر هم زمانی را به اینگونه سپری کنیم، عذاب وجدان بخاطر مفید نبودن وقتمان به سرعت هر خوشی را تلخ می‌کند، چگونه زیستنی است؟ پاسخ کتاب همچنان در همان منطق کمی و علمی است. و سعی می‌کند نشان دهد که چگونه رها و ناهشیار پرسه زدن یا فقط نشستن و رشته‌های اندیشه را رها کردن چقدر به خلاقیت و سلامت روان و ذهنمان مرتبط است. زمانی که در آن به وسایل الکترونیکی و اینترنت و برنامه‌ریزی‌های کاری و تحصیلی هیچ اعتنایی نکنیم، در زندگی امروزه ما که بهره‌وری را هرچقدر افزایش بدهی کم است، عملا به لحظات ناممکنی بدل شده‌اند. از این منظر من هم دلم برای روزگار کودکی تنگ می‌شود. برای وقتی که همه چیز معطوف به اکنون بود. برای زمان بازی که نام و مضمون یکی از بهترین فصل‌های کتاب هم هست. و من هم معتقدم که چنین چنین رها زیستن، زندگی بهتری است. درحالی که همزمان به فهرست کارهای انجام نگرفته‌ام نگاه می‌کنم و احساس بدی دارم که از انجام دادنشان عقب مانده ام. اما می‌دانم که در واقع به چیزی دیگر نیاز دارم. به اتلاف وقت بدون فکر کردن به بعدش.
        

12