خوشا اتلاف وقت

خوشا اتلاف وقت

خوشا اتلاف وقت

آلن لایتمن و 3 نفر دیگر
3.7
16 نفر |
10 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

3

خوانده‌ام

26

خواهم خواند

24

شابک
9786227808124
تعداد صفحات
88
تاریخ انتشار
1400/1/2

نسخه‌های دیگر

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        در ستایش اتلاف وقت نگاه نویی است به زمان و زندگی مدرن. دکتر آلن لایتمن در این کتاب پرمطلب، به موضوع رسانه های ارتباطی و دنیای «پر از تجهیزات» امروز می پردازد و تلقی  کمّی  از زمان را که امروزه سیطره پیدا کرده، تحلیل می کند. .به عقیده ی او ما در میان انبوه تجهیزات، از خودمان و خلاقیت های فردی مان دور شده ایم. منظور او از «اتلاف وقت» به  دست  آوردن بخش هایی از وجودمان است که در میان شلوغی  و زمان محوریِ دنیای مدرن گم شان کرده ایم. در ستایش اتلاف وقت را مؤسسه ی تِد در سال 2018 منتشر کرد . دکتر آلن لایتمن، فیزیک دان و نویسنده ای امریکایی است. او تا به حال پنج رمان و چندین کتاب در زمینه ی علم نوشته است.
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به خوشا اتلاف وقت

نمایش همه
در ستایش اتلاف وقت
بریدۀ کتاب

صفحۀ 23

ویرجینیا و هاروارد آزمایشی را روی دانشجویان انجام دادند. از تمام ۱۴۶ نفر شرکت‌کننده در این آزمایش خواسته شده بود در اتاقی آرام دوازده دقیقه تنها روی صندلی بنشینند. همه‌ی وسایل الکترونیکی خارجی از جمله گوشی‌های هوشمند و ساعت را از آن‌ها گرفتند. با این‌حال، یک نوع محرک بیرونی مجاز بود. کنار صندلی دکمه‌ای بود که وقتی فشارش می‌دادند شوکی الکتریکی به شرکت‌کننده وارد می‌کرد. پیش از شروع آزمایش از شرکت‌کنندگان خواسته شده بود «فقط برای تمرین» آن را فشار بدهند. همه‌ی آن‌ها اعلام کردند که شوک الکتریکی ناخوشایند بود و اگر امکان داشت از آن پرهیز می‌کردند. سپس آزمایش شروع شد. از افراد یکی‌یکی خواسته می‌شد «ده یا بیست دقیقه» روی صندلی بنشینند (آن‌ها نمی‌دانستند دقیقاً چه‌قدر طول می‌کشد، چون وسایل‌شان از آن‌ها گرفته شده بود)؛ فقط دو قانون وجود داشت نباید می‌خوابیدند و نباید از صندلی بلند می‌شدند. ولی می‌توانستند آن دکمه را فشار دهند. پژوهشگران متوجه شدند که شصت و هفت درصد مردها و بیست و پنج درصد زن‌ها به جای این‌که آرام بنشینند و فکر کنند، طی دوازده دقیقه‌ی آزمایش به خودشان شوک وارد کردند.

12

یادداشت ها

          " در ستایش اتلاف وقت" نه. من با خواندن این کتاب وقت خود را تلف نکردم. کتاب جذابی بود. اگر عنوانش به شوخی می‌ماند اما حرف این کتاب جدی است. 
"طاقچه" در معرفی این کتاب آورده است: 
"لایتمن در این کتاب کم‌حجم  اما پرمطلب، به موضوع رسانه‌های ارتباطی و دنیای پر از تجهیزات امروز می‌پردازد و تلقی کمّی‌ای را که امروزه راجع‌به زمان گسترش پیدا کرده، نقد و تحلیل می‌کند. 
او عقیده دارد ما در میان انبوه وسایل و تجهیزات از خود و خلاقیت‌های فردی‌مان دور شده‌ایم: «من معتقدم پشت فناوری، کل شیوه تفکر ما، شیوه بودن‌مان در جهان و خصلت‌های اجتماعی و روانی ما تغییر کرده. خیلی از ما نمی‌توانیم یک ساعت را هم بدون برنامه‌ریزی بگذرانیم؛ نمی‌توانیم ده دقیقه بدون انگیزش بیرونی، تنها در اتاقی بنشینیم؛ نمی‌توانیم بدون گوشی هوشمند در جنگل قدم بزنیم. این عارضه رفتاری، بخشی از مختصات پرصدا، پرسرعت، تکه‌تکه و یا زیادی متصل جهان مجهز است.»
لایتمن با فناوری مخالف نیست و از فناوری‌های جدید هم به نوعی استفاده می‌کند. منظور او از اتلاف وقت هم دور ریختن فرصت‌های زندگی نیست. بلکه به دست آوردن بخش‌هایی از وجود خود است که در میان شلوغی و زمان‌محوریِ دنیای مدرن گم‌شان کرده‌ایم. به تعبیر جیمز بری، نویسنده اسکاتلندی، حتما به شما درباره ساعات طلایی، که از دست‌تان می‌گریزند، هشدار داده‌اند، اما بعضی از آن‌ها فقط به این دلیل طلایی‌اند که اجازه می‌دهیم از دست‌مان بگریزند.
بعضی‌ها اگر گرسنه باشند، به ساعت نگاه می‌کنند که آیا «زمان» همیشگی و متداول غذا خوردن رسیده یا نه؛ درحالی‌که زمان درونی به آن‌ها اعلام می‌کند که وقت غذا خوردن است. لایتمن می‌گوید وقتی به خود درونی‌ام گوش می‌دهم، صدای نفس کشیدن روحم را می‌شنوم. آن نفس‌ها آن‌قدر ظریف و لطیف‌اند که برای شنیدن‌شان نیاز به سکوت و آرامش دارم؛ نیاز به خلوت دارم. نیاز به فضاهای وسیع و ساکت در ذهنم دارم. نیاز به حریم خصوصی دارم. بدون تنفس و شنیدن صدای خودِ درونی‌ام، زندانی دنیای مجهز و شلوغ اطرافم هستم.
درباره اهمیت زمان و طلا بودن آن زیاد شنیده‌ایم. در ستایش اتلاف وقت نگاه جدیدی به زمان و زندگی مدرن دارد و از اهمیت «کیفی» زمان برای شما می‌گوید.
خواندن کتاب در ستایش اتلاف وقت را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم
این کتاب زمان را جور دیگری به شما نشان می‌دهد و می‌تواند به شما کمک کند ارزش وجودی خود را بیش از پیش بشناسید و برای حفظ آن بیشتر تلاش کنید. خواندن این اثر را به همه علاقه‌مندان به کتاب‌های فلسفه و زندگی پیشنهاد می‌کنیم."
        

6

          بعضی‌ها ساعتِ مچی می‌بندند تا از این‌که ظاهراً بر وقت مسلطند آرامش پیدا کنند. ولی خیلی‌ها فقط دوست دارند چیزی روی مچشان باشد محضِ زینت.

یونانی‌ها به دو نوع زمان باور داشتند: کرونوس و کایروس. کرونوس زمانی کَمّی است که بدونِ اعتنا به زندگیِ انسان‌ها پیش می‌رود. اما کایروس زمانی کیفی است که رویدادهای انسانی آن را پدید می‌آورند.

غربی‌ها زمان را خطی می‌بینند اما آن‌ها که هنوز به جهانِ شرق تعلق دارند نگرانِ از دست دادنِ زمان نیستند. برای آن‌ها زمان مثلِ رودخانه است نه مثلِ پول. پس عجیب نیست که با یک مکزیکی یا ایرانی یا مصری یا هندی قرار بگذارید و او دقیقاً سرِ وقت نیاید. برای آن‌ها زمان یک بازه است نه یک نقطه.

غربی‌ها تلاش کردند که با اختراعِ وسایلِ جدید، زمانِ بیش‌تری را ذخیره کنند. جاروبرقی و تلفن و ماشین‌لباسشویی نه تنها باعثِ  بهینه شدنِ وقت و رسیدگی به زندگی نشدند بلکه کمک کردند که وقتِ بیش‌تری را به کار اختصاص دهیم.

دنیای جدید دنیای 《دستاورد》 است. مهم نیست مذهبی باشید یا نه. دنیای جدید به شما فشار می‌آورد تا همه چیز و همه کس را در چهارچوبِ 《نتیجه》 ببینید. در این دنیا کودکان باید زود و فشرده بزرگ شوند و پیرها باید زود و بی‌صدا بمیرند؛ چون وقتِ ما را بیخود تلف می‌کنند.

اگر احساس می‌کنید که این دنیای مکانیکی و چاق و مصرفی و بزرگسالانه و بی‌هیجان بابِ میلتان نیست و حالتان از این نظمِ سیاه و نابودگر به هم می‌خورَد این کتاب برای شما نوشته شده.

        

22