Agnes Grey

Agnes Grey

Agnes Grey

3.0
41 نفر |
19 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

71

خواهم خواند

32

ناشر
شابک
9789897171291
تعداد صفحات
286
تاریخ انتشار
_

توضیحات

        Agnes Grey é um retrato gritante do isolamento, estagnação intelectual e apatia emocional que rodeava muitas das governantas de meados do século XIX.

Uma novela em tom muito intimista, escrita a partir da experiência da própria autora, afirmou-se como um marco da literatura que lida com a evolução social e moral da sociedade inglesa.
      

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

اگنس گری

تعداد صفحه

30 صفحه در روز

پست‌های مرتبط به Agnes Grey

یادداشت‌ها

من معلمم(ی
          من معلمم(یعنی تا قبل تولد پسرم بودم)، برای همین خوندن از احوالات معلم‌‌ها برای من با تجربه‌ی یک ساله‌ی شیرین سالِ گذشته‌م به شدت دلچسبه. 🧁🤌🏻
شاید علت این‌که به "اگنس گری" با وجود نظرات منفی که کاربرا نسبت بهش داشتند، فرصت شنیدن دادم  این بود که " آن برونته" یک معلم سر خونه بوده و اگنس گری رو با تجربیاتی که داشته نوشته.
باید بگم از فرصتی که دادم به کتاب راضی ام. 
اگنس دختر منطقی آروم و عاقلیه‌. وقتی خانوادش دچار مشکل مالی می‌شن تصمیم می‌گیره با معلم شدن، کمک خرجشون باشه.
 اون معلم سرخونه‌ی یک خانواده‌ی پولدار تازه به دوران رسیده می‌شه و تجربه‌ی اولش چندان موفقیت آمیز از آب در نمیاد. ولی  اون دست از تلاش بر نمی‌داره و  این بار  وارد خانواده "ماری ها" می‌شه...
مواجهه اگنس با بچه‌ها و تلاش‌هایی که داشت برای من جالب بود. اتفاقات تلخ و شیرین و روزمرگی‌های یک دختر که سعی می‌کنه عاقلانه تصمیم بگیره و رفتار کنه. 
راستش خداروشکر  کردم که  تجربه ی من و اگنس زمین تا آسمون فرق داره و همچین شاگردای عجق و وجقی به پستم نخورده. دخترای کلاس من گوگولی و مهربون و فوق العاده احساساتی بودن. به شدت دوستم داشتن و دوسشون داشتم. راستش دلم برای اگنس سوخت با این شاگردای عتیقه‌ش.
خلاصه که این داستان روند آرومی داره، اگه دنبال پیچ و تاب و هیجان هستید مناسبتون نیست.
 اما اگه از روند ملایمی که به عشق و عاشقی می‌رسه خوشتون میاد پیشنهاد می‌کنم بخونید.
البته من به نسخه صوتیش گوش دادم☺️🌱
        

36

          به نام خالق کلمات
شاهکاری دیگر از خواهران برونته.آن برونته کوچکترین عضوخانواده برونته هاست و با وجودی که ۲۹ سال بیشتر نزیست، دو شاهکار خلق کرد به نام های مستاجروایلدفل هال و اگنس گری. به جرات میتوان گفت اگنس گری زندگی نامه ی خود اوست. دختر کشیشی فقیر که در جوانی معلم سرخانه می شود با مشقت فراوان سالهای ابتدایی جوانی را سپری می کند و دست آخر مدرسه ای تاسیس می کنند با این تفاوت که در واقعیت مدرسه خواهران برونته شاگردی به خود نمی بیند.
داستان در عین سادگی جذاب است به طوری وقتی در سطور آن غرق می شدم قادر به درک زمان نبودم. لحن داستان و نحوه بیان و انتخاب کلمات در عین سادگی خواننده را به دنبال خود می کشد.
بیان سختی های زندگی و فقر و تنگدستی و تلاش اعضای خانواده برای بقا و دوام به خوبی بیان شده است.
دختر کوچک و عزیز کرده خانواده به سرعت احساس بزرگی می کند و به مبارزه با زندگی برمی خیزد و بی هیچ تجربه و همراه و کمکی به جنگ با مشکلات می رود و در این راه صبر و استقامت می آموزد.
همیشه خواندن آثار خواهران برونته روح زندگی و تلاش و مبارزه برای بقا را بر می انگیزد...
        

2

نرگس🐚

نرگس🐚

1403/6/20

          🌺 روزمرگی‌های دختر جوانی از خانواده یک کشیش که هنگام دچار شدن خانواده به فقر، به عنوان معلم‌سرخانه مشغول به کار می‌شود.
🌺 من این کتاب رو با علم به این که گره و فراز و فرود خاصی نداره، بعد از چند کتاب پرهیجان، مطالعه کردم و از انتخابم راضیم. اما این یکنواخت بودن رمان، بیشتر از حد بود طوری که داستان رو غیرطبیعی می‌کرد. یعنی داستان حتی مواقعی که شخصیت به گفته خودش بسیار حال بدی داشته هم یکنواخت بود و هیچ احساس عمیقی رو منتقل نمی‌کرد. این حجم از نبود هیجان و احساس غیرطبیعی و عجیبه‌.
🌺 شخصا با خواندن روزمرگی افراد هیچ مشکلی که ندارم هیچ، به این موضوع علاقه هم دارم اما نه در قالب رمان و نه به این سبک و زبان. ترجیح خودم به خوندن روزمره‌ها بصورت ناداستان هست اما داریم رمان‌های خوبی که کاملا از دل روزمره‌ها بیرون اومدن و بسیار قوی‌تر بودن.
🌺 اگر بخوایم کتاب رو با ۲تا اثر قوی‌تر و موفق‌تر که داستان و روند مشابهی داریم مقایسه کنیم، می‌تونیم به کتاب "پروفسور" اثر شارلوت برونته و کتاب "چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم" اثر خانم زویا پیرزاد اشاره کنیم.
🌺در کتاب پروفسور توجه به جزئیات و توصیفشون نقطه قوت کتاب محسوب می‌شه. چیزی که این کتاب ازش خالی بود. توصیفات کم و کلی حقیقتا مشکل اصلی من با کتاب بود.
🌺 در کتاب خانم پیرزاد، زبان شیوا و توصیفات دقیق همین نقش رو داشت که باز هم این کتاب ازش بهره‌ای نبرده بود.
🌺 بخش‌هایی که اگنس از انجیل و آیاتش حرف می‌زد یا توصیفاتی که از فرهنگ طبقاتی انگلستان ارائه می‌داد، جزو جالب‌ترین و بهترین بخش‌های کتاب بود.
🌺 ترجمه آقای رضایی از نقاط قوت کار بود.
🌺 درنهایت خوندن این کتاب برام تجربه خوبی بود اما کتابی نیست که دوستش داشته باشم و یا دوباره بخونمش.
        

24

مهسا

مهسا

1403/8/26

          یادداشتی بر اگنس گری:

حجم کمی دارد، ساده است و خط داستانی پیچیده‌ای ندارد. راوی آن دختری به نام اگنس است و می‌خواهد در سن کمی که دارد معلم سرخانه شود. اگر درباره‌ی زندگی نویسنده بخوانیم، تقریبا یقین پیدا می‌کنیم که بخش بسیار زیادی از رمان تجربی است. 
نویسنده با شفافیت و وضوح کامل وضعیت یک معلم سرخانه را شرح می‌دهد. شغلی که در رمان‌های زیادی از آن نام برده شده است اما هیچ جایی به مشغله‌های آن، این‌گونه اشاره نشده است. درواقع موضوع و هدف اصلی رمان سختی‌های معلم سرخانه بودن است.
اگنس دختری درون‌گراست. دختری «بسیار» درون‌گرا. به‌طوری که در روند خواندن، باید شناختی نسبت به او پیدا کنیم تا از وضعیت درونی‌اش باخبر شویم. درک کردن و نزدیک شدن به شخصیت اگنس کار سختی نیست، تجربه‌های حسی او برای ما آشناست. او کاراکتری است که به خودش باور دارد اما اطرافیانش او را این‌گونه نمی‌بیند، و بیش از آن‌که بخواهد به دیگران خودش را ثابت کند، این کار را برای خودش انجام می‌دهد. 
توصیفات مناظر و آب و هوا کاملا متناسب با حال روحی اگنس است. ان برونته به خوبی در ذهن خواننده تصویر می‌سازد و فصل ۱۷، اعتراف، احتمالا یکی از به‌ترین و لذت‌بخش‌ترین فصل‌هایی است که امسال خواندم. 
«این بود شمه‌ای از فکرهای من در آن برهه. می‌توانم باز هم بنویسم، می‌توانم قلم‌فرسایی کنم، می‌توانم به اعماق بروم و غوطه بخورم، فکرهایی دیگر را افشا کنم، سوال‌هایی پیش بکشم که خوانندگان از پاسخ دادن به آن‌ها در بمانند، به نتیجه‌هایی برسم که شاید خلاف پیش‌داوری‌های خوانندگان باشند، یا شاید هم تمسخر خوانندگان را برانگیزم، چون از درک‌شان عاجز خواهند بود. اما همین شمه بس است و من حد خود را نگه می‌دارم.»
شاید زیاد بودن جنبه‌ی مذهبی آن کمی خسته‌کننده باشد اما این رمان را دوست دارم، آرام و ساده است با این حال در سادگی‌اش جزئیات زیادی دارد. 
خواندن‌ش مانند حرکت دادن آرام پا در رودی جاری است. لطیف، آرام، با نسیمی خوش که می‌وزد.
        

2