یادداشت
1403/6/15
من معلمم(یعنی تا قبل تولد پسرم بودم)، برای همین خوندن از احوالات معلمها برای من با تجربهی یک سالهی شیرین سالِ گذشتهم به شدت دلچسبه. 🧁🤌🏻 شاید علت اینکه به "اگنس گری" با وجود نظرات منفی که کاربرا نسبت بهش داشتند، فرصت شنیدن دادم این بود که " آن برونته" یک معلم سر خونه بوده و اگنس گری رو با تجربیاتی که داشته نوشته. باید بگم از فرصتی که دادم به کتاب راضی ام. اگنس دختر منطقی آروم و عاقلیه. وقتی خانوادش دچار مشکل مالی میشن تصمیم میگیره با معلم شدن، کمک خرجشون باشه. اون معلم سرخونهی یک خانوادهی پولدار تازه به دوران رسیده میشه و تجربهی اولش چندان موفقیت آمیز از آب در نمیاد. ولی اون دست از تلاش بر نمیداره و این بار وارد خانواده "ماری ها" میشه... مواجهه اگنس با بچهها و تلاشهایی که داشت برای من جالب بود. اتفاقات تلخ و شیرین و روزمرگیهای یک دختر که سعی میکنه عاقلانه تصمیم بگیره و رفتار کنه. راستش خداروشکر کردم که تجربه ی من و اگنس زمین تا آسمون فرق داره و همچین شاگردای عجق و وجقی به پستم نخورده. دخترای کلاس من گوگولی و مهربون و فوق العاده احساساتی بودن. به شدت دوستم داشتن و دوسشون داشتم. راستش دلم برای اگنس سوخت با این شاگردای عتیقهش. خلاصه که این داستان روند آرومی داره، اگه دنبال پیچ و تاب و هیجان هستید مناسبتون نیست. اما اگه از روند ملایمی که به عشق و عاشقی میرسه خوشتون میاد پیشنهاد میکنم بخونید. البته من به نسخه صوتیش گوش دادم☺️🌱
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.