عنوان کتاب برگرفته از یکی از اصول  حکومت کره شمالی است که هر روز در سر مردم فرو می کند=
با اینکه چندین ساعت برق نداریم ولی توجه داشته باشید آمریکایی ها هرگز برق ندارند! و مثال هایی از این قبیل، شما باید ممنون دار حکومت باشید!
کتاب، نشان دهنده  زندگی روزمره کسالت آور و خفقان آور کره شمالی هاست که از دید دنیا پنهان مانده
      

        اگر شما هم جزو افرادی هستید که هربار تصمیم گرفته اید عادات مفیدی به روتین خود اضافه کنید ولی به بهانه های مختلف و اهمال کاری نتوانسته اید، این کتاب به کارتان می آید!
* بیشتر مطالب کتاب کلیشه ای هستند و ما از قبل آنهارا میدانیم اما یکبار خواندن آن ضرری ندارد!
دستور العمل های افزودن عادات خوب و حتی مراقبه در لابه لای صفحات این کتاب پنهان شده اند، لذت ببرید!
      

        مارک رکلاو نویسنده ایست که تنها به توضیحات و بیان علت ها بسنده نمیکند! راهکارهای عملی در جای جای کتاب وجود دارند. او نشان میدهد کیفیت بر کمیت ارجحیت دارد:
کمتر داشته باش اما چیزهایی را داشته باش که واقعا مفید هستند
      

        هر بار که کتابی  درباره کره شمالی میخوانم، بیشتر از قبل دچار ترس و نفرت میشوم!
زندگی داخل زندانی به اسم کشور، بدون هیچ روزنه امید و تنها چیزی که برایشان وجود دارد : قحطی، کمبود منابع و ستایش رهبران کبیر است.
چیزی که بیشتر ناراحت کننده است، این است که مردم کره شمالی نمیدانند کشورشان زندانشان است و گمان میکنند بهترین و بی نقص ترین کشورند و آمریکا را به زانو دراورده اند!
مردم کاملا شست و شوی مغزی داده شده اند و حتی نویسنده کتاب سعی میکند کمی به آنها بفهماند کشورشان چه جهنمی است، آنها باور نمیکنند و اخم میکنند
      

        در این کتاب به تاریخچه و افراد کلیدی و مهم گشتاپو، یکی از قدرتمندترین سازمان های امنیتی جهان پرداخته میشود.
گشاتوها در رسانه ها مردانی با بارانی های بلند سیاه بودند که در خدمت به هیتلر از چیزی فروگذار نمیکردند!  برای آشنایی با این مردان مخوف و سرانجام آنها خواندن این کتاب ضروریست
      

        کتابی ملموس که هرجای کتاب را بخوانی احساس میکنی همراه امیلی در حال زندگی کردن در نیومون هستی
امیلی را میتوان نسخه آپدیت شده آنه دانست، امیلی هم به زوایای خوب توجه دارد هم زوایای منفی ! او دختریست که عقل و احساساتش را در کنار هم به کار میگیرد، به دیگران کمک میکند اما حواسش به خودش هم هست و خود را فدای دیگران نمیکند بر خلاف آنه
      

        موسولینی در مقایسه با هیتلر، استالین، چرچیل و دیگر اشخاص موثر در جنگ جهانی دوم اغلب در تاریخ نادیده گرفته میشود
بعد از خواندن کتاب، اولین بار بود که برای مرگ یک دیکتاتور ناراحت شدم به نظرم کشته شدنش خیلی تلخ بود و اینکه خود موسولینی هم به پوچی و ناامیدی رسیده بود تلخ تر....
      

        جلال آل احمد، تصویری که از جامعه ایران و آموزش پرورش ایران نشان داده ،پس از گذشت نیم قرن همچنان برای وضعیت الان هم صدق می کند و میتوان گفت تغییر رژیم که ایده آل  اکثریت آن زمان بوده در عمل راه به جایی نبرده و مشکلات ما همان مشکلات قدیم است
تیکه های طنز کتاب خیلی با نمک بودن
      

        موضوع کتاب در مورد گفت و گوی نویسنده با مردم درباره حکومت شورویه بعد از فروپاشی!
نظرات دو دسته هستند:
۱) افسوس میخورند و اعتقاد دارند کمونیسم و حکومت استالین باعث پیروزی و اقتدار آنها بوده و بعد از فروپاشی جلال و شکوه کشور هم از بین رفته
۲)مردمی که اردوگاه های کار اجباری و جنایت و کشتار مردم رو به دست دولت شوروی هیچ وقت فراموش نمیکنند و معتقدند عامل تمام بدبختی ها کمونیسم و شوروی بوده
      

        متن ممکنه کمی سخت خوان باشه 
از زندگی مجردی ماری شروع به روایت میکنه تا هنگام اعدام
با خوندن این کتاب ممکنه دلتون برای ماری بسوزه چون شتصیت ها سیاه یا سفید مطلق نیستند،
و چند سری  داستان هم وجود داره که نشون میده بر علیه ماری توطئه شده
      

        اولین باری که اسم الیزابت هولمز به گوشم خورد فکر کردم ارتباطی میان الیزابت و شرلوک هلمز معروف و نابغه هست!
الیزابت وقتی ۳۰ ساله بود به عنوان یکی از برجسته ترین شخصیت های دنیا شناخته میشد؛ او از دانشگاه انصراف داد و شرکت ترانوس رو ساخت که به خاطر نوآوری هایی در زمینه تشخیص بیماری ها شناخته میشد
اما وجه ترسناک داستان کجاست؟
الیزابت با حقه و کلک سعی داشت دستگاه ناقص و پر از عیب خودش رو به مردم بفروشه
      

        معمولا زمانی که زندگی نامه استالین یا هر شخصیت دیگه ای رو میخونیم، از زمان موفق شدن یا قدرتمند شدنشون به بعد روایت میشه!
من خیلی کنجکاو بودم در مورد زندگی استالین قبل از به قدرت رسیدنش بدونم،
این کتاب از زمان ازدواج پدر مادر استالین شروع میشه و تا مبارزه استالین و تروتسکی بر سر تصاحب قدرت ادامه داره
      

        اولین بار کتاب اگنس گری از کوچکترین خواهر برونته هارو خونده بودم و خیلی عجیبه برام که با اون کتاب بیشتر ارتباط گرفتم تا با جین
از یه جا به بعد کلا روند خواندن رو زوری ادامه میدادم ! ولی توصیفات و وایب کلاسیک قشنگش رو خیلی دوست داشتم
      

        ما تاریخ میخوانیم،کتاب های تاریخی مارو آشنا میکنن با سرنوشت دولتها، احزاب، ارتشها و... 
اما در لا به لای صفحات تاریخ این مردم هستن که سیاه لشکرن و در گرد باد تاریخ گم میشن!
کتاب حاضر، شرح فاجعه چرنوبیل رو با کمک همین مردم سیاه لشکر روایت کرده

      

        کتاب جالبیه، برای مرور  اطلاعات جنگ های جهانی
ولی بیشتر انگار ویکی پدیا رو باز کردی اونو داری میخونی کلیات رو توضیح میده