معرفی کتاب پستچی اثر چیستا یثربی

پستچی

پستچی

3.2
167 نفر |
46 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

403

خواهم خواند

43

ناشر
قطره
شابک
9786001198717
تعداد صفحات
120
تاریخ انتشار
1398/9/19

توضیحات

        
چهارده ساله که بودم، عاشق پستچی محل شدم. خیلی تصادفی رفتم در را باز کنم و نامه را بگیرم، او پشتش به من بود. وقتی برگشت قلبم مثل یک بستنی، آب شد و ریخت رو زمین! انگار انسان نبود، فرشته بود! قاصد و پیک الهی بود، از بس زیبا و معصوم بود! شاید هجده، نوزده سالش بود. نامه را داد. با دست لرزان امضا کردم و آن قدر حالم بد بود که به زور خودکارش را از دستم بیرون کشید و رفت. از آن روز، کارم شد هر روز برای خودم نامه نوشتن و پست سفارشی! تمام خرجی هفتگی ام، برای نامه های سفارشی می رفت. تمام روز گرسنگی می کشیدم، اما هر روز یک نامه سفارشی برای خودم می فرستادم که او بیاید و زنگ بزند، امضا بخواهد، خودکارش را بدهد و من یک لحظه نگاهش کنم و برود.
.
      

لیست‌های مرتبط به پستچی

نمایش همه

یادداشت‌ها

فاطمه

فاطمه

1401/3/12

          نازنین پستچی من♡

برایِ من؛منی که با پستچی بارها با چشم گریستم و با دل لبخند زدم؛پستچی قاب شده گوشه دلم
برای فاخر‌خوانان ادبیاتی نه گزینه خوبی نیست؛زردنبو باشد شاید.
اما برای فراغت،برای اینکه بار یک کامیون شکلات آب شده را 
توی دلتان سرازیر کنید و کیفور بشوید و توی دلتان ریسه‌های رنگی آویز بشود و چراغ‌های صورتی و ابی‌اش چشمک بزند،میشود ده صفحه اولش را امتحان کرد.
عشق است دیگر؛
مزه‌اش می‌رود زیر زبانت؛حتی وقتی هنوز عاشقی را زندگی نکرده باشی و قصه عشقِ آبیِ دیگری را بخوانی
قلم چیستا عجیب روان است،ساده‌ است و همین سادگیش تو را می‌اندازد توی تورش.
انقدری که به خودم می‌آیم می‌بینم نمیدانم دفعه چندم است که می‌خوانمش،و نمیدانم که دقیقا به چند نفر پستچیِ نازنینم را هدیه کردم...
پستچی یادگار سال.های پیش من است،
مزه شکلاتِ صورتیِ تلخ می‌دهد 
که مانده زیر زبانم.
روایت یک عشق است 
عشق دریاصفتِ میان چیستا و علی.یک روایتِ واقعیِ واقعی است.
تاکید می‌کنم که واقعی.
وگرنه این همه اشک را برای قصه خیالی دلم نمی‌آمد که بریزم...
        

25