کنکوریشون》

کنکوریشون》

@sharghigha
عضویت

دی 1402

2 دنبال شده

43 دنبال کننده

                نجات‌دهندگان گاهی کتاب‌هایی‌اند که هنوز نخوانده‌ام. دلایلی کافی برای زنده ماندن و خط کشیدن روی اسمشان در فهرست کتاب‌هایم.
              

یادداشت‌ها

نمایش همه
کنکوریشون》

کنکوریشون》

1 ساعت پیش

        یادداشتی برای وقتی باران می بارد:
  این اولین کتابی بود که از لیزا د یانگ خواندم؛و بنظرم تنها یک زن می تواند این طور عشق را لا‌به‌لای ورق های کتابش به تصویر بکشد.من با این کتاب گریه کردم؛با صدای بلند و از ته دلم گریه کردم،با هرچیزی که به آشر مربوط بود گریه کردم؛معدود کتاب هایی در کتابخانه ام هستند که این گونه اشکم را درآورده باشند ولی من طوری برای آشر و عشقش گریستم که انگار روح از تنم جدا می شد.
  کتاب،عاشقانه ی نسبتاً طولانی ای است و طبق باور غلط عموم اصلاً مناسب نوجوانان نیست!چون یک نوجوان اصلاً درکی از مفهوم عشق و مسائل دیگر اشاره شده در این کتاب ندارد!!
  واقعاً متاسفم که این کتاب تجدید چاپ نمی شود و متاسف تر هستم که امتیازش در به‌خوان این قدر کم است.نمی دانم ما مردم از یک کتاب خوب چه انتظاری داریم؟قرار نیست که همه ی کتاب ها شاهکار ادبی باشند؛قرار نیست که همه ی کتاب ها سنگین باشند.من به‌شخصه گاهی نیاز دارم یک عاشقانه ی لطیف مثل وقتی باران می بارد بخوانم.
  در انتها آشر همیشه در قلبم می ماند.همیشه وقتی به یادش بیفتم می گریم و همیشه در بخشی از قلبم می ماند،جزو زیباترین مردهای کتابی که آرزو می کنم کاش واقعی بود،کاش در دنیای ما هم تعداد آشرها خیلی زیاد بود...

  اسپویل:⛔️⛔️
  علت کم کردن یک ستاره این بود که کیت خیلی ساده از این عشق به آن عشق پرید،فکرش را نمی کردم انقدر ساده عاشق شود و انقدر ساده آشر را فراموش کند.حداقل من عشق را این جوری یاد نگرفته ام.واقعاً متاسف شدم. 

  کتاب را به همه پیشنهاد می کنم؛چه کسانی که عاشقانه می خوانند و چه کسانی که نمی خوانند.وقتی باران می بارد را بخوانید،حسش کنید و از یادش نبرید.و پس از پایان آن یادتان نرود وقتی باران می بارد به آشرِ نازنینِ من فکر کنید...🥲💖
      

2

کنکوریشون》

کنکوریشون》

5 روز پیش

        یادداشتی برای همیشه یک نفر دروغ می گوید:
  این کتاب را چند سالی هست که در لیست خریدم دارم؛دو روز پیش بالاخره تصمیم گرفتم صوتی گوشش کنم و اکنون لحظاتی بعد از پایان آن خوشحالم که کتاب را نخریدم.
  طبق معمول با فاجعه ی کتاب های ترند رو‌به‌رو هستیم.من خودم طرفدار آلیس فینی بودم،دو کتاب دیزی دارکر و سنگ کاغذ قیچی را هم از او به صورت چاپی خریده و خوانده ام،اما تعریف این کتاب را از همه ی کتاب هایش بیشتر شنیده بودم و واقعاً ناامید شدم.ببینید ما دو معقوله داریم:کتابی که بخش های تخیلی دارد،مثل دیزی دارکر،و کتاب هایی که بی منطق اند،مثل همیشه یک نفر دروغ می گوید،من تا حدودی می توانم با دسته ی اول کنار بیایم اما دسته ی دوم متاسفانه مرگ من انند.😑کتاب شروع بسیار کندی دارد و تا نیمه وارد ماجرای اصلی نمی شود،وقتی می شود اما طوفانی وارد می شود،اما بخش پایانی،چنان بی منطق و زشت است که باعث می شود مثل کتاب هیچ وقت دروغ نگو،از کل کتاب بدم بیاید. به علاوه ایده ی اصلی کتاب کپی ای از یک کتابی ست که قبلاً خوانده ام و با اینکه مدت زیادی از خواندنش می گذشت ولی تکراری بودن ایده به چشمم آمد.

  کسانی که کتاب را نخوانده اند این پاراگراف را رد کنند⛔️⛔️
  آخر چطور می شود یک پیرزن ۷۰ ساله،این قدر قتل مرتکب شود؟اصلاً پیرزن ۷۰ ساله چطور توان حرکت دارد که بخواهد اینطوری وحشیانه دختران جوان را به قتل برساند؟یعنی آنها هیچ کدام نتوانستند از خود مقاومت کنند؟با کدام منطقی این قضیه توجیه می شود؟انگار آلیس فینی فقط بخاطر اینکه به مخاطب شوک بدهد،هر چیز غیر منطقی ای را به کار برده تا مثلاً افراد را شگفت زده کند.

  ترجمه ی کتاب خوب بود،اما طبق معمول بخش هایی از داستان بخاطر سانسور حذف شده بود.در آخر این کتاب را پیشنهاد نمی کنم؛از آلیس فینی همان دیزی دارکر و سنگ کاغذ قیچی را بخوانید خیلی بهتر است.
      

1

کنکوریشون》

کنکوریشون》

1404/7/4 - 19:19

        یادداشتی برای دختران بی پروا:
  اولین کتاب پاییز که حس ضد و نقیضی به همراه داشت چون بسیار مناسب تابستان است.روی جلد کتاب اشاره شده که طرفداران روث ور(که بنده هم شاملشان می شوم)این کتاب را از دست ندهند؛راستش این کتاب اصلاً شباهتی به آثار روث ور نداشت،بنظرم تشبیه بسیار غلطی بود.
  اسم کتاب بسیار برازنده ی داستانش است،اما شخصیت پردازی کتاب نسبتاً ضعیف بود،جای کارِ بیشتری داشت؛تقریباً ۷۰ درصد کتاب شرح حال هست و نهایتاً ۳۰ درصد انتهایی کتاب ناگهان کلی اطلاعات بر سر خواننده آوار می شود،که به شخصه این قضیه پسند من نیست.رفتار برخی شخصیت ها اصلاً برایم قابل درک نبود و نخواهد بود.
  از خوبی های کتاب اما بیان گذشته در میانه ی حال و بریده های کتاب ها و نظرات دیگران راجع به جزیره ی مرو بود که حس و حال خوبی به داستان می بخشید.ترجمه ی روانی هم داشت و کم حجم بودن آن به خوش خوانی اش کمک بیشتری می کرد.
  در آخر کتاب را به همه پیشنهاد نمی کنم.اگر دنبال کتابی هستید که تا مدت ها ذهنتان را مشغول کند و قوی باشد،این کتاب انتخاب خوبی نیست؛اما اگر برای سرگرمی دنبال منبعی باشید،انتخاب مناسبی خواهد بود.
      

4

کنکوریشون》

کنکوریشون》

1404/7/2 - 10:59

        یادداشتی برای کاراوال(جلد سوم):
  کتاب را دیشب تمام کردم،اولین حرفی که بعد از اتمام کتاب زدم این بود که انگار با خانواده ام خداحافظی کردم،همینقدر جدایی از این مجموعه برایم دردآور بود؛من با این مجموعه زندگی کردم.خندیدم.ترسیدم.هیجان زده شدم.و در جلد آخر،یک گریه ی مفصل را طلبش کردم.
  با ژانر فانتزی آشناییِ پیشین خاصی نداشتم.ساده این مجموعه به چشمم خورد و با صدای بی نظیر منیره جانم گوش کردم و بسی لذت بردم.
  جلد سوم خداروشکر کاستی های جلد دوم را رفع کرد،این جلد به قولی همه سر و سامان گرفتند؛بزرگترین خوبیِ این جلد بیان داستان از زبان دو شخصیت اسکارلت و دوناتلا بود.اما هنوز هم بنظرم بهترین جلد مجموعه جلد اول خواهد بود.هیچ کدام از دو جلد آخر حال و هوای اولین جلد را نداشتند؛شاید چون جلد اول بیشتر برای من تجلی بخش کلمه ی کاراوال بود.در واقع من ۵ ستاره را به کل مجموعه دادم.این مجموعه باعث شد به عشق حقیقی ایمان بیاورم و امیدوار باشم که روزی عشق واقعی را با تمام وجودم احساس کنم.💖

  کمی اسپویل:⛔️⛔️
  دوست داشتم در جلد آخر اشاره ای به دختر اسطوره و دوناتلا بشود،بنظرم این بزرگترین کاستی جلد آخر بود،و اینکه مشخص نشد اسطوره در قصر چه می کند و آخر انسان شد یا نشد؟

  در آخر این مجموعه را به همه ی عزیزان چه فانتزی خوان و چه علاقه‌مندان به سایر ژانر ها پیشنهاد می کنم.بخوانید و عشق کنید.❤️
      

2

کنکوریشون》

کنکوریشون》

1404/6/28 - 15:24

        یادداشتی برای کاراوال(جلد دوم):
  کتاب دقایقی پیش به اتمام رسید،با خودم کلنجار رفتم که ۳ ستاره بدهم یا ۳ ستاره و نیم.اما دیدم ۳ ستاره منصفانه تر است.طبق هر آن چیزی که از جلد دوم ها انتظار داشتیم افت قلم نویسنده به وضوح در این کتاب قابل رویت بود.بهتر است از پلات توییست ها شروع کنم،که اصلاً نمی شد اسمشان را گذاشت پلات توییست!نویسنده دقیقاً محتمل ترین گزینه را برای هر حدس خواننده در نظر می گرفت.تقریباً هر حدسی زدیم همان درست شد و حتی جاهایی غیر منطقی تر از حدس ها شد،که این اصلاً باب طبع من نیست.مورد دوم کلیشه ای بودن و کسل کننده بودن این جلد بود.جلد اول کتاب حال و هوای کاراوال و جادوی آن به وضوح دیده و حس میشد،کتاب حال و هوای زیبای سیرک شبانه را داشت اما این جلد اصلاً جادوی کاراوال را نشان نداد و حتی خودِ عنصر مکانِ کاراوال انگار که حذف شده بود.شخصیت دوناتلا که در جلد اول دختری سر به هوا بود در این جلد کلاً عوض شده بود که این خود نشان می دهد که نویسنده انگار که خودش هم یادش رفته شخصیت کاراکتر چطور بود.
  مورد بعد اینکه متاسفانه تیغ سانسور بدجور گلوی این کتاب را بریده بود،و استفاده ی نابه‌جا از کلمه ی ابراز محبت به جای تمام احساسات انسانی وصله ی ناجوری برای متن کتاب بود که باعث شد آرزو کنم کاش کلاً این کتاب را ترجمه نمی کردند.

توصیه می کنم کسانی که این جلد را نخوانده اند محض احتیاط پاراگراف بعدی را نخوانند.⛔️⛔️
  مورد آخر هم اینکه این همه ترسناک جلوه دادن اسطوره و در نهایت مشخص شدن اینکه اسطوره دقیقاً همان کسی بود که در جلد دوم به او مشکوک شدیم ضعف مشهود نویسنده در پیش بردن داستان را فریاد می زند!
  و در آخر با وجود تمام توضیحات،کتابِ نسبتاً راحت خوانی بود و زیبایی های اندکی هم داشت(خیلی کمتر از جلد اول) و تصمیم به خواندن یا نخواندن کتاب را به خودتان می سپارم و از صمیم قلبم آرزو می کنم جلد سوم ناتوانی این جلد را جبران کند.
      

5

کنکوریشون》

کنکوریشون》

1404/6/24 - 21:14

6

کنکوریشون》

کنکوریشون》

1404/5/28 - 15:33

        یادداشتی برای ترغیب:
_من بار دیگر خود را به تو می سپارم،با قلبی که متعلق به توست...

   ترغیب آخرین رمان جین آستین هست که پس از فوتش به چاپ رسید؛این بار اما در آخرین کتاب آستین با کاپیتان ونتورث طرف هستیم و ان الیوت،فراز و نشیب و تلاش برای از سرگیری رابطه ای آن هم پس از هشت سال و نیم!
   چیزی که خیلی در کتاب های جین آستین تا به الآن توجهم را جلب کرده است توجه به قشر های مختلف جامعه از فقیر گرفته تا ثروتمند است.در کتاب ترغیب،آستین نگاه ویژه ای دارد به قشر دریانورد و حتی در تلاش است تا ثابت کند یک دریانورد می تواند با افرادی نشست و برخاست کند که فردی از خانواده ای اشراف زاده.
    علت کم کردن یک ستاره اما نبود کشش کافی در نیمه ی اول کتاب است؛به طوری که کل کتاب در بخش دوم آن و فصل های انتهایی خلاصه می شود،که باز هم با وجود این،کشش لازم را در بخش اول دارد آن هم برای کسی که کلاسیک می خواند.
   این کتاب از نظر من به عنوان آخرین کتاب اوج قلم و پختگی مشهود آستین در غرور و تعصب را نداشت و ایده ی اصلی کتاب نسخه ای مشابه و حتی کمی ضعیف شده از غرور و تعصب بود.اما این چیزی از ارزش قلم نویسنده کم نمی کند.
   به عنوان ویژگی های مثبت کتاب اما باید بگویم کتاب پر از جملاتی است که باب خط کشیدن و نشانگذاری کردن هستند،پر از پند اخلاقی و جملات زیبا که برای من زیباتر از عقل و احساس از همین نویسنده بود و بنظرم نقطه ی عطف کتاب نامه ی کاپیتان ونتورث بود که اشک منِ خواننده را درآورد.در این سه کتابی که از آستین خواندم کاپیتان ونتورث بدون شک بهترین شخصیت مردی ست که می توانست خلق شود.در کل قطع به یقین این کتاب را به تمامی علاقه مندان به ژانر کلاسیک و عاشقانه پیشنهاد می کنم.بخوانید و اوقاتتان را خوش کنید.

      

9

کنکوریشون》

کنکوریشون》

1404/5/13 - 16:22

        یادداشتی برای پیدایت می کنم:
    سومین کتابی که از هارلن کوبنِ عزیزم خواندم.بعد از گذشت یک سال از آخرین کتابی که از ایشان خواندم پیدایت می کنم بازگشتی شیرین به دنیای نویسنده ی مورد علاقه ام در ژانر جنایی معمایی بود.
    این کتاب از دو کتاب دیگری که از هارلن کوبن خواندم،یعنی یک بار فریبم بدهی و جنگل،ضعیف تر بود؛کمی ضعیف تر.دلیل یک ستاره ای که کم کردم هم همین بود.
چند ایراد در کتاب هست که به همه اشاره می کنم.
    مشکل اول:شخصیت پردازی ضعیف از لحاظ ظاهر کاراکتر ها بود.از لحاظ افکار و خصوصیات اخلاقی شخصیت پردازی بی نظیر بود اما ظاهر افراد به خوبی توصیف نشده بود که باعث شد من به عنوان خواننده ی کتاب در تصور آنها به مشکل بخورم.
    مشکل دوم:عاقبت یک سری از شخصیت ها مشخص نشد،نفهمیدیم،هدفشان از کاری که کرده اند چه بود؛هرچند که شخصیت های فرعی بودند اما باید به اهداف و عاقبتشان اشاره می شد.
    به علاوه،این کتاب همانطور که اشاره کردم،نسبت به دو کتاب دیگری که از کوبن خواندم هیجان کمتری داشت،مخصوصاً در اوایل کتاب.
یک مشکل هم در ترجمه ی کتاب بود که بنظرم از مترجمی مثل محدثه احمدی بعید بود،آن هم اینکه اسم مکان ها و شهر ها،تنها به فارسی ترجمه شده بود،بدون اینکه در پاورقی نحوه ی تلفظشان ذکر شود یا حتی فهرست نامی در انتهای کتاب باشد،که باعث میشد خواننده ی اثر در خواندن برخی نام ها به مشکل بربخورد.
    اما در کل این اثر جزو آثار قوی در ژانر جنایی معمایی است و پر از غافلگیری است.و نکته ی دیگری که به عنوان نقطه قوت کتاب به آن اشاره می کنم،وجود شخصیت اول مرد و بیان داستان از زبان مرد است که کمتر نویسنده ای شهامت این را دارد که برای بیان داستانش از شخصیت اصلی مرد استفاده کند،که کوبن جزو اندک  نویسندگانی است که چنین شهامتی دارد و خواندن این اثر از این جهت هم برای من لذت بخش بود که داستان را از زبان مرد می خواندم و افکار یک مرد را می فهمیدم.این خیلی زیبا بود.
    در آخر،قطعاً خواندن این اثر را به تمام دوست داران ژانر جنایی و معمایی پیشنهاد می کنم.بخوانید و لذت ببرید.
      

4

کنکوریشون》

کنکوریشون》

1404/5/7 - 14:26

        یادداشتی برای عقل و احساس:
چقدر دوست داشتم.چقدر لذت بردم.و اکنون پس از ۹ روز از شروع این کتاب،دقیقاً وقت آن رسیده که یادداشتی بلند و باجزئیات از آن بنویسم.
کتاب را از نشر نی خواندم با ترجمه ی بی نظیر جناب آقای رضایی،که به نظرم کار فوق العاده ی ایشان نیاز به تعریف بنده ندارد.
این دومین کتابی بود که از جین آستین خواندم،و باز هم مهر و علاقه ام نسبت به این زن بیشتر و بیشتر از قبل شد.این کتاب نسخه ی ضعیف تری از غرور و تعصب بود و به خاطر همین من یک ستاره کم کردم(با ریزبینی و نکته سنجی زیاد)،اما،من به شدت معتقدم که هر کتاب را باید با خودش مقایسه کرد نه با سایر کتاب ها یا حتی سایر کتاب های همان نویسنده.داستان کلاسیک بود که طبق آن چیزی که از کتاب های کلاسیک انتظار می رود باید هیجان زیادی نداشته باشد،اما این کتاب هیجان داشت!هر فصل سرنوشت دو خواهر عوض می شد،همه چیز نابود می شد و از نو ساخته می شد،که این موضوع را به نظر بنده فقط در کتاب های جین آستین شاهد هستیم.
در نظرات دوستان خواندم که کتاب سطحی است و حتی عده ای کتاب را با رمان های به قول خودشان "زرد ایرانی" مقایسه کرده بودند؛که این موضوع واقعاً جای فکری می گذارد بر اینکه عده ای کتاب می خوانند که بگویند خواندیم!وقتی که ما ارزش یک اثر را نفهمیم،قاعدتاً نظری سطحی و نادرست می دهیم؛اما وقتی بدانیم این اثر مربوط به سال های خیلی دور بوده و بدانیم که چه طور دختری ۲۰ ساله شهامت به خرج داده و دنیای اطرافش را این قدر صریح و باجزئیات شرح داده،آن هم در دل داستانی که خیلی ها درکش نمی کنند و فکر می کنند سطحی است،آن وقت می فهمیم که عقل و احساس چه اثر خارق العاده ای است و جین آستین چه خالق جذابی!این کتاب اولین کتاب نویسنده است و من حداقل از اولین کتاب نویسنده انتظار شاهکار نداشتم و خب عقل و احساس یک شاهکار تمام و عیار نبود! ولی باعث شد در نظرم تغییر ایجاد کنم و احترام بیشتری حتی از آنچه قبلاً قائل بودم برای جین آستین قائل شوم.من دوستش داشتم و به تمام دوستان علاقه مند به کتاب کلاسیک و عاشقانه پیشنهادش می کنم.
      

12

کنکوریشون》

کنکوریشون》

1404/4/28 - 16:16

6

کنکوریشون》

کنکوریشون》

1404/4/18 - 20:50

        یادداشتی برای جین در فانوس تپه:
این کتاب را به صورت مجازی از نمایشگاه کتاب امسال خریدم.از آن کتاب های دقیقه نودی که قبلاً حتی در لیستم نبوده اند.وقتی به دستم رسید،سری به معرفی آن در به خوان زدم و با دیدن امتیاز ۴/۳ به خودم بابت انتخابم تبریک گفتم.
قبلاً از این نویسنده کتاب قصر آبی را خوانده بودم و دوستش داشتم.توصیفات قصر آبی بسیار ملموس و زیبا بودند اما این کتاب هیچ چیزی نداشت.دقیقاً هیچ چیزی.حتی نمی دانم در چه ژانری قرار می گیرد.توصیفات آن حتی قابل مقایسه با قصر آبی نیست.انگار که مونتگمری عصر یک تابستان روی نیمکتی در حیاطش نشسته و گفته بگذار یک رمان بنویسم.داستان یک خط صاف بود که نه بالا می رفت و نه پایین.در رابطه با خود داستان هم باید بگویم جین کارهایی می کرد و حرف هایی می زد که در دنیای واقعی برای یک دختر ۱۲ ساله دور از انتظار است!به نظرم اگر به جای ۲۵۶ صفحه،در ۱۰۰ صفحه کار را جمع می کرد خیلی بهتر می شد.
ترجمه ی نه چندان حرفه ای آقای برجیسیان هم کمکی به ما نکرد؛اینکه داستان تک کلمه ای ترجمه شده بود که باعث شده بود کلماتی مثل ملکه کنار،جوان جان و ... به چشم بخورد اصلاً دوست داشتنی نبود.
در کل با تمام این تفاسیر خواندنش خالی از لطف نیست و من بابت حس کودکانه و خالص و ساده ای که داستان داشت و مدتی که سرگرمش بودم سه ستاره دادم اما به نظرم امتیازی که برای این کتاب در به خوان ثبت شده،مقداری اغراق آمیز است.
      

8

کنکوریشون》

کنکوریشون》

1404/4/2 - 11:48

        یادداشتی برای هیچ وقت دروغ نگو: (شاید حاوی کمی اسپویل)
من کتاب های زیادی از فریدا مک فادن خوانده ام؛اما همیشه می دیدم هنگامی که از کسی پرسیده می شد بهترین اثر او کدام است،همه یا حتی ۹۵ درصد هیچ وقت دروغ نگو را می گفتند.
آثاری که از فریدا خواندم برخی قوی(مثل یکی پس از دیگری)و برخی ضعیف(مثل دروغ پنهان شوهر بیوه زن)بودند.به علاوه کتاب های زیادی در ژانر جنایی_معمایی خوانده ام که صحنه های قتل،خون ریزی،کشتار فراوان و حتی ترسناک داشته اند.اما آنها حداقل منطق داشتند!! اما این یکی واقعاً نوبر بود!یکی نبود دکمه ی توقف شخصیت اصلی را بزند و خلاصمان کند!! افراد مثل مور و ملخ می مردند و هیچکس دنبال باعث و بانی نمی گشت!به صورتی شده بود که انگار انسان ها مورچه بودند که می مردند و انگار ما میان صحنه ای از یک تئاتر مضحک و غیر قابل باور بودیم.راستش را بخواهید حالم بد می شود وقتی یک کتاب هیچ منطقی برای کار هیچ کاراکتری ندارد!!
پیچش داستان و معمای اصلی اصلاً من را غافل گیر نکرد،از بس که فضای کتاب تیره و زشت بود.
آنقدر کتاب سنگین و بدی بود که با اینکه ۲۶۰ صفحه داشت نزدیک به ۷ یا شاید ۸ روز از من زمان گرفت.جان کندم تا تمام شود.به نظرم این کتاب شاید پایانی برای سفر در کتاب های فریدا مک فادن بود.در آخر،اصلاً پیشنهادش نمی کنم.
      

39

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

لیست‌ها

بریده‌های کتاب

نمایش همه

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.