یادداشت ش کاظمینی

                پستچی روایت عاشقانه ای ساده در دل جنگ است. روایت رقابت بین عشق به صلح و عشق به یک زن. روایت رقابت بین عشق به قلم و عشق به یک مرد.

پستچی با توجه به آنکه خرد خرد نوشته شد و با نظرات خوانندگان کامل می شد ، حالتی پست مدرن به خود گرفت.

پستچی عشق را دوباره به ما یادآوری کرد. عشقی که نویسنده توی سرش زد تا همه باور کنند که عین واقعیت است. نویسنده حاضر شد بخاطر این کتاب به زندگی اش شلیک کند اما این کتاب چاپ شود. و مردم ... مردمی که در این زمانه تشنه ی شنیدن همچین عشقی بودند ، این کتاب را جزو پرفروش ترین کتاب ها قرار دادند.

شخصیت پردازی خوب :: 
چیستا : دختری بی پروا و شجاع و صبور ، نویسنده و اهل هنر ، به شدت احساساتی ، طالب متفاوت بودن ، صادق و رنج کشیده
علی: مردی عاشق و شجاع و طالب صلح و جان فشا و رنج کشیده با موهای طلایی (توصیف موهای طلایی اش به زبان چیستا مرا یاد کتاب شازده کوچولو می انداخت)
پدر چیستا : مردی صبور و عاشق و بچه دوست و اهل کتاب . یک عاقل ِعاشق ، دلسوز و مهربان
مادر چیستا : زنی افسرده بخاطر رقابت بین عشق به قلم و عشق به خانواده اش...

اما......
من آرزوی چنین عشقی را ندارم. من وصال و دوام و ثبات و حرف زدن درباره سیب زمینی و تخم مرغ و همراهی را دوست دارم.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.