معرفی کتاب جنگ و صلح اثر لی یف نیکالایویچ تولستوی مترجم داریوش شاهین

جنگ و صلح

جنگ و صلح

4.4
44 نفر |
20 یادداشت
جلد 1

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

25

خوانده‌ام

91

خواهم خواند

135

ناشر
نظاره
شابک
9786008394532
تعداد صفحات
624
تاریخ انتشار
1396/5/16

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        کتاب جنگ و صلح، رمانی نوشته ی لئو تولستوی است که نخستین بار در سال 1867 وارد بازار نشر شد. این رمان به شکل کلی به ماجرای یورش ناپلئون به روسیه در سال 1812 می پردازد و ماجرای سه تن از شناخته شده ترین شخصیت های دنیای ادبیات را پی می گیرد: پی‌یِر بزوخوف، فرزند نامشروع یک کُنت که در حال نبردی برای به دست آوردن ارث و میراث است و آرزوی رسیدن به آرامش روحی و معنوی را دارد؛ شاهزاده آندرِی بالکونسکی، که خانواده اش را ترک می کند تا در نبرد علیه ناپلئون شرکت داشته باشد؛ و ناتاشا روستوف، دختر زیبا و جوانِ مردی نجیب زاده که هم پی‌یِر و هم آندرِی را شیفته ی خود کرده است. تولستوی در این شاهکار بی بدیل، شخصیت هایی متعدد و مختلف را خلق کرده که هر کدام با مشکلات منحصر به فردِ فرهنگ و پیشینه ی مختص به خودشان مواجه می شوند.
      

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

تعداد صفحه

20 صفحه در روز

پست‌های مرتبط به جنگ و صلح

یادداشت‌ها

Calla_Lily

Calla_Lily

1402/5/30

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        برخی از خوانندگان این کتاب معتقند که این کتاب اصولا حوصله سر بر است و حوصله ی آدم را سر می برد، شاید به دلیل قطر بسیار زیبای کتاب که از نظر من بسیار جذاب جلوه می کند نشات می گیرد یا به دلیل آن است که تولستوی هر بخش از این اثر تاریخی بسیار جذاب و جالب توجه کلاسیک را آنچنان عمیق و فلسفی نوشته و تجزیه و تحلیل کرده است که اگر در یک روز چهارصد صفحه ی اول آن که حدودا نصف جلد اول است را بخوانید عاقبت از خواندن آن عاجز شده و کتاب را کنار می گذارید، به همین دلیل است که باید این کتاب را آرام و پیوسته خواند چرا که آنچنان نویسنده هنرمندانه و ماهرانه این کتاب را نوشته که درک آن در یک روز و حتی در یک هفته برایمان مقدور نیست. من عاشق مکالمات بین ناپلئون و فرمانده ی فرستاده ی روسی شدم، چرا که ناپلئون چنان با عظمت و شکوه با وی رفتار کرد که دقیقا واضح نیست چگونه باید اخلاق و رفتار این مرد را بسنجیم آیا دقیقا یکی از جنایتکاران تاریخ بود و یا یکی از بزرگ مردان تاریخ؟ برای هیچ یک از شخصیت های بزرگ تاریخ نمی توان به این دو سوال پاسخ قطعی داد چرا که به قول برخی از آدمها ما همه خاکستری هستیم ترکیبی از سپید و سیاه!  همچنین برخی دیگر از افراد از بی شماری شخصیت های این اثر ناله می کنند که من خود جزو یکی از آنان هستم اما ما چطور می توانیم از یک کتاب کلاسیک که نویسنده داستان و تاریخ را در آن در هم تنیده است انتظار شخصیت های اندکی که در کتابهای جین آستین و ژول ورن می بینیم را داشته باشیم؟ در ابتدا قصد من بر آن بود که تک تک شخصیت های این داستان را در دفتری نوشته و خلاصه ای از خلق آنان و بطور کلی آنچه در داستان بودند را یادداشت کنم اما خب نشد! آخرش از دستم در رفت و دقیقا نتوانستم بشمارم که آیا حقیقتا تنها ۵۷۰ شخصیت که در مقدمه ی آن توسط ناشرین نوشته شده نقش وجود دارد یا ارقامی بالاتر از اینها؟ از اینها که بگذریم تنها اشکالاتی که می توان از این کتاب گرفت همین ها هستند و به همین دلیل چهار ستاره برایش امتیاز خوبی بنظر می رسید، البته من به محض اینکه قطر کتاب را دیدم هیجان زده شدم خب چه کسی هست که با دیدن کتابی به این اندازه جالب و طولانی هیجان زده و شادمان نشود؟ خیلی از ما بهخوانی ها هرچه کتاب طولانی تر باشد برایمان جالب تر است و اگر احیانا کتاب جالبی مثل سووشون آنطور ناگهانی و ناتمام و کم به پایان برسد غصه مان می گیرد، از اینها که بگذریم من از شخصیت هایی همچون پی یر، راستوف، شاهزاده آندره و شاهدخت ماریا خیلی خوشم آمد از شخصیت پی یر بخاطر انسانی که گناهان خود را به چشم دید و در تلاش برای رفع آنها برآمد، از شخصیت راستوف بخاطر جوان فداکار و مهربانی که بود، از شاهزاده آندره که هرچند بسیار دیر قدر زندگی را دانست اما در لحظات آخر به آن ایمان آورد و از شاهدخت ماریا بخاطر ایمان و صداقت و مهربانی ای که تحت هر شرایطی سعی داشت داشته باشد، بطور کلی تولستوی در این اثر زندگی پنج خانواده ی روس که همه شان در یک کشور زندگی می کنند نشان می دهد، شاید به دلیل اینکه تفاوت آنها را به ما نشان دهد مثلا خانواده ی شاهزاده واسیلی خانواده ای مکار و بی قید و شرط بودند که پیوسته در پی جاه و مقام بودند، خانواده ی راستوف ها گرچه دلسوز و خوب بودند اما ولخرج بودند و گمان می کردند که تا ابد جایگاهشان میان خانوادگان ثروتمند روسیه قرار دارد، پی یر داستان زندگی مرد تنها و بدون خانواده ای است که مشکلات نداشتن حامیانی همچون مادر، پدر، برادر و خواهر و یا دوستی خوب و مهربان را نشان می دهد و...  در آخر بنظر من مهم ترین درس هایی که می توان از این کتاب گرفت اینها است: 
۱-انسان تا چیزی را از دست دهد هرگز آنقدری که باید بداند قدر نمی داند. 
۲-تنها نتیجه ای که انسان از طمع و مکاری می گیرد تباهی است. 
۳-هرکسی در هر زمانی می تواند به بهترین خودش برسد اما پیوسته و با احتیاط. 
۴-غرور بیجا نتیحه ی خودکامی و بلعیدن خودمان در پوسته ی شیرین من بهترینم است. 
۵-تاریخ داستان زندگی گذشتگان ما نیست، زمان گذشته ی حال امروز ماست که در آن زندگی می کنیم.  
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

30

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

14

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          «جنگ و‌صلح» 
لئو تولستوی
جلد اول
وقتی با بزرگی یک کتاب مواجه می شوید مجبورید با احترام راجع به آن سخن بگویید، دقیق از آن‌نقل کنید و در نهایت بی آنکه خود بخواهید مبلغ آن  شوید!
جنگ و صلح همانطور که از اسمش‌پیداست حکایت روسیه دوران الکساندر، اوضاع نخبه گان،فضای اجتماعی سیاسی دربار و‌ درباریان و نبرد روسیه با ناپلئون است. 
چیزی که موجب اعجاب مخاطب می شود تسلط کامل نویسنده در ترسیم هر دو فضا (جنگ و صلح)آن هم با قلمی سحر انگیز است، سحر انگیز ! چراکه تولستوی چنان شما را غرق در جزئیات شخصیت ها می کند که اگر نخواهید هم نمی توانید در جای خود ثابت بمانید و در زمان حال زندگی کنید. صدای غرش توپ ها،چکاچک شمشیرها، فریادها، دود باروت،حس انتقام و افتخار طلبی نیروها چیزهایی است که آنی رهایتان نمی کند.
کتاب به نقلی بیش از۵۰۰ شخصیت دارد ولی این به هیچ وجه باعث سردرگمی نمی شود چرا که بعد از مدتی شخصیت های محدود و اصلی داستان را پی میگیرید و از خود سوال می کنید: مگر می شود حماسه نوشت و از صدها شخصیت سخن نگفت؟!

از داستان چیزی نمی گویم فقط به شخصه عاشق آن‌دست لحظاتی شدم که به قول برخی امضای ناپیدای نویسنده در یک داستان است،این یکی از آن لحظات است؛ وقتی که جنگ مغلوبه می شود و«پرنس آندره» در کوران گرم نبرد شجاعانه و به دل گرمی تهور جوانی اش دل به دشمن می زند، نیروها پشت سرش جانی می یابند و به سرعت از او پیشی میگیرند، سرعت اتفاقات،صداها،جوشش خون در رگ همه واحساسات شدید پیش زمینه این لحظه است ...ناگهان ضربه ای به «پرنس» وارد می آید و زمین میخورد،زنده است، نگاه به آسمان دارد، همه چیز آرام می شود،صداها کمتر به گوش می رسند،مبهوت زیبایی آسمان می شود و اینک قطعه از کتاب تقدیم نگاه شما:
... در دل گفت:چه آرامشی،چه صلحی و چه شکوهی! هیچ‌شباهتی به وقتی که می دویدم ندارد!به هیچ روی به شتابیدن و نعره کشیدن و زد و خورد ما نمی ماند، هیچ شباهتی به رفتار آن توپچی و آن سرباز که با چهره هایی وحشتزده و خشمگین سنبه ی توپ را از دست هم می کشیدند ندارد. من چطور پیش از این هرگز این آسمان بلند را نمی دیدم؟ چه سعادتی که عاقبت آن را شناختم.آری، از این آسمان بی پایان که بگذری، همه چیز جز فریب و کبر توخالی نیست. از آن که بگذری دیگر هیچ چیز ارجمندی وجود ندارد.هیچ چیز!
        

2

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        رمان «جنگ و صلح» اثر لئو تولستوی، تنها یک داستان تاریخی نیست؛ روایتی ژرف از زندگی، عشق، مرگ، قدرت و معنای انسان بودن است.

در این شاهکار، تولستوی نشان می‌دهد که تاریخ را نه ژنرال‌ها، بلکه انسان‌های عادی با انتخاب‌ها و رنج‌هایشان می‌سازند. جنگ، چهره‌ی بیرحم و بی‌رحم بشر است؛ اما در دل همان ویرانی، عشق، رشد و آگاهی جوانه می‌زند.

شخصیت‌هایی مانند پیر، ناتاشا و آندری، آینه‌هایی از جست‌وجوی انسان برای معنا هستند. تولستوی با نگاهی انسانی و فلسفی، می‌گوید:
صلح، نه در پایان جنگ، بلکه در دل فهم عمیق از خویشتن آغاز می‌شود.

این کتاب، دعوتی است برای تفکر، صبوری و دیدن عظمت روح انسان در طوفان تاریخ.

      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

7

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

0

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

«همه چیز ر
          «همه چیز را که بفهمی آسان عفو می‌کنی.»

📌 قبل از شروع یادداشت نکته مهمی هست که به نظرم کسانی که قصد خواندن این کتاب را دارند باید به آن توجه کنند: «جنگ و صلح» اثر سترگی است. نه فقط بخاطر حدود ۵۰۰ شخصیتی که دارد بلکه حدود ۱۷۰۰ صفحه کتاب خواندن هم خیلی راحت نیست. بهتر است که این کتاب حداقل جزو ۵۰ تجربه اول شما از کتاب خوانی و به طور ویژه کلاسیک خوانی نباشد.

🔹مدت ها بود که آرزوی خواندن «جنگ و صلح» را در سر داشتم و این تابستان بالاخره این تجربه شیرین برایم پیش آمد. چیزی که برای بیشتر افراد(همچنین خودم) باعث می‌شد که این تجربه را مدام عقب بیاندازند حجم کتاب و آوازه سخت بودن آن است. اما روایت داستان ابداً سخت و پیچیده نیست. عمده مشکلی که ممکن است پیش بیاید گیج شدن خواننده بین این همه شخصیت است.

▪️خانم ایران زندیه (همسر آقای سروش حبیبی) در مقدمه این نسخه بسیار جامع و کامل شخص تالستوی، آثارش و همچنین «جنگ و صلح» را تشریح کرده‌اند اما بخش هایی که درباره شخصیت ها نوشته‌اند داستان را لو می‌دهد.

🔸هنر نمایی تالستوی این است که از هر فرد کم اثری شخصیتی به یادماندنی می‌سازد. از یک خدمتکار تا ناپلئون همگی شخصیت هایی می‌شوند که به خوبی آنها را می‌شناسیم. ترکیب شخصیت های خیالی و افراد حقیقی تاریخ هم بسیار دلچسب است؛ کاری که تالستوی از «بینوایانِ» هوگو به خوبی آموخته و حتی آن را ارتقا داده است.

▫️بعد از حدود دو سال که «جنایت و مکافات» و بعدتر «یادداشت های زیرزمینی»را خواندم دیگر نتوانسته بودم نویسنده‌ای را از نظر روایت، شخصیت پردازی، ساخت محیط و... با داستایفسکی همقدر بدانم و همیشه برایم این سوال برجا بود که چرا خیلی ها تالستوی را برتر از داستایفسکی می‌دانند؟ آثار کوتاه تالستوی پاسخ کافی و مناسبی به این پرسش نبودند. اما همین جلد اول جنگ و صلح مرا وادار کرد که کم کم به جایگزینی تالستوی به جای داستایفسکی در مقام مورد علاقه‌ترین نویسنده فکر کنم:)

پ.ن: عکس این یادداشتْ مربوط به جنگ آستِرلیز است که فصل های پایانی جلد اول با روایت جذاب و بی‌نظیر این جنگ و خلق حماسه از شکست به اتمام می‌رسد.

        

48

sajede

sajede

1403/11/14

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

0

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

4