بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

افسانه عزیزی

@af.azizi92

44 دنبال شده

30 دنبال کننده

                       
                    

یادداشت‌ها

نمایش همه

فعالیت‌ها

"مردم سر و سرداری نداشتند. رهبری نمی شدند؛ فعالیت مشترکی در میان نبود؛ مشتی واکنش‌های متضاد، خودخواهی هایی که در رنج بودندو نمی توانستند با هم متحد گردند؛ درهم شکستن ‌شان آسان بود. روح انقلاب در عصیان ‌های جدا جدا از هم می پاشید " صفحه ۷۰۰

            بنام خدا

از رضا جولایی اولین کتابی است که می خوانم، نتوانستم با قلمشان ارتباط بر قرار کنم، نمی دانم؛ شاید موقع خواندن حال مساعدی نداشتم.
دوتا حُسن در نظرم آمد که بگویم:
۱. مُغلق گویی نداشت و جملاتش طوری بود که دریافت معنا را راحت می کرد
۲. جولایی آنطور که منتقدین می گویند در بیرون کشیدن ماجراها و اشخاص از کِشو تاریخ ایران استاد است،
آنها را به یک داستانِ خون گرم کنِ با چاشنی تخیل تبدیل می کند و به خورد مخاطب می دهد.

در ماه غمگین، ماه سرخ به میرزاده ی عشقی پرداخته و روزهای پایانی عمرش را به تصویر می کشد.
به خوابی که الهامی از قتل اوست.
نویسنده مقتول را نشان داده، اما من بیشتر قاتل یا قاتلین را دیدم
عشقی شاعر کم باوری است و کاری به دین و آخوند و شرعیات ندارد، با این حال، رضا قلدر میرپنج و کارچاق کن هایش دست از سرش برنمی دارند و در نهایت از میان برش می‌دارند.

شاید این حرفم به ضرر آقای جولایی تمام بشود
ولی تصمیم دارم این کتاب را هدیه بدهم به کسانی که با شعار رضاخان روحت شاد مانوس اند
          
در مورد ویراستاری کتاب های دکتر بهتر است با بنیاد شریعتی صحبت بشه و کتاب‌ هایی که اونا چاپ می کنند بخونیم
جرئتِ نوشتن و دیگر هیچ!

سالی که گذشت از کتابش پیداست! (بهار تا نیمۀ تابستان)

کتاب‌های مرتبط 22

جالب بود البته من مطالبی که در مورد کتاب‌هایی که خوندم بود و مطالب کتاب های دکتر شریعتی رو دقیق خوندم در کل کارخوبیه یاداشت نوشتن در مورد کتاب‌ هایی که می خوانیم
جرئتِ نوشتن و دیگر هیچ!

سالی که گذشت از کتابش پیداست! (بهار تا نیمۀ تابستان)

کتاب‌های مرتبط 22