بریده‌ای از کتاب جنگ و صلح (جلد اول از مجموعه چهارجلدی) اثر لی یف نیکالایویچ تولستوی

yegane

yegane

3 روز پیش

بریدۀ کتاب

صفحۀ 419

چه آرامشی، چه صلحی و شکوهی! ابرها بر سینه‌ی این آسمان بلند و بی کرانه به نحو دیگری حرکت می کنند. من چطور پیش از این هرگز این آسمان بلند را نمی‌دیدم؟ چه سعادتی که عاقبت آن را شناختم آری از این آسمان بی پایان که بگذری همه چیز جز فریب و کبر توخالی نیست. از آن که بگذری دیگر هیچ چیز ارجمندی وجود ندارد.

چه آرامشی، چه صلحی و شکوهی! ابرها بر سینه‌ی این آسمان بلند و بی کرانه به نحو دیگری حرکت می کنند. من چطور پیش از این هرگز این آسمان بلند را نمی‌دیدم؟ چه سعادتی که عاقبت آن را شناختم آری از این آسمان بی پایان که بگذری همه چیز جز فریب و کبر توخالی نیست. از آن که بگذری دیگر هیچ چیز ارجمندی وجود ندارد.

21

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.