شاید یکی از متفاوت ترین کتاب هایی که تا به حال خواندم... سرگذشتی جالب، عجیب و متاثرکننده از زنی سخت کوش...
        

                زندگینامه ادمین کانال داعش در ایران که توسط خودش در زندان روایت می‌شود؛ زنی که شاید اگر چتر حمایت و محبتی در زندگی داشت، به اینجا کشیده نمی‌شد...
        

                رمانی امنیتی؛ نمایش آشوبی طاقت فرسا در دل پایتخت به ظاهر آرام...

        

                رمانی مذهبی و عاشقانه که بر حقیقتی که در بطن خود دارد شاخ و برگی دوست داشتنی رویانده است... گره خوردن سرنوشت دختری بی اعتقاد در جامعه‌ای بی دین به سرنوشت سربازی جان فدا... 
        

                سرگذشتی متفاوت از زندگی عاشقانه‌ای که فراق ۱۸ ساله روی آن سایه می‌افکند اما عشق در آن افول نمی‌کند.
خاطرات خواندنی همسر آزاده خلبان شهید حسین لشکری از زندگی مشترک پرفراز ونشیب و کوتاه ایشان.
        

                محبت، گم شده‌ی فرزندان ما در دریای متلاطم زندگی مدرن پدر ومادرهاست 💔
شاید نیاز به تذکر و تلنگری در وجوتان داشته باشد... 
        

                کتابی‌ست با قلمی زیبا و روان که به دوره حیات فقیه و فیلسوف برجسته دوران قاجار، حاج ملا هادی سبزواری میپردازد.

        

                حقیقتا زبانم قاصره از بیان این حجم از صبر در دل دردها... نه یک روز، نه دوروز... بیست سال...
روایتی خواندنی آمیخته با عشق، درد و صبر مردی بزرگ که ایمان را به تصویر می‌کشد.
        

                کتاب جذابی بود، گاهی یاس و ناامیدی چیره میشد و گاهی شور وامید بر فضای تاریک غلبه میکرد.
شاید هم بیشتر از یک کتاب بود، تعبیر داستانی جانکاه و منقلب کننده‌ای از این که: اگر انقلاب پیروز نمی‌شد، چه می‌شد؟! شاید تا به حال انقدر عمیق به این مسئله نگاه نکرده باشیم!
در نهایت با پایانی شیرین و حماسی به انتها رسید که البته خود سرآغازی‌ست...
اگر قلم مرحوم نادر ابراهیمی را میپسندید، قلم نویسنده هم برایتان دلچسب خواهد بود.
        

                این کتاب مجموعه‌ای از خاطرات کوتاه قاضی دادگستری است که شاید شمارا به قهقهه واندارد، ولی حتما تبسمی مهمان لب هایتان می‌کند.
شاید برای من بُعد جذاب‌تر کتاب، آشنایی با فضای دادگستری با لحنی دلنشین و خودمانی بود.
البته که گویندگی خوب و حرفه‌ای کتاب صوتی، این لذت را دوچندان کرده بود.

پ.ن: این کتاب، جلد دومِ کتابِ 《از پشت میز عدلیه》 است.
        

                تاحالا شده احساس کنید نیاز به یک تلنگر داشتید؟!
این کتاب یکی از همون تلنگر هاست... 
که بدونیم با خودمون چند چندیم؟! دنبال چی داریم می‌دویم؟! خواسته قلبیمون دنیاست یا آخرت؟! واقعا پای کار ظهور هستیم یا نه؟! و...
واقعیت هایی ک گاهی توی صورتمون میخوره و بهت زده‌مون میکنه، ولی لازمه!
جدا از قلم خاص آقای شجاعی که طبیعتا دوست داران و دوست نداران(!!!) خودش رو داره، به جهت محتوا حتما ارزش یکبار خوندن رو داره 👌🏻
        

                کتاب زیبایی بود.
شاید نه بخاطر قلم خاص و ادبیات آنچنانی نویسنده، بلکه در قدم اول بخاطر چیدمان زیبای وقایع بازخوانی شده در کتاب توسط نویسنده، و در قدم دوم، بخاطر حفظ تعادل داستانی و عدم افراط و تفریط نویسنده در احساسی کردن فضای داستان .
داستان درباره کشیشی مسیحی است که علاقه به نسخ خطی او را پیوند می دهد به انس و محبت نسبت به کسی که روزی فکرش را هم نمیکرده!

        

                مثل نهنگ نفس تازه می کنم، داستان زنی است که ناگهان خودش را در کشاکش انتخاب اولویت ها میبیند و درنهایت با تلاشی جان کاه سعی بر ایجاد تعادل و اولویت بندی میان علایق و وظایف و باید و نباید های زندگی اش دارد...
        

                نگاهی به تاریخ جهان، اثری است قابل تامل که در کنار روان بودن و تفاوت فاحش آن با کتب تاریخی مرسوم، نگاهی کلی و جامع از تاریخ دنیا به شما می دهد... زیبایی و ملموس بودن این اثر، در گرو پیش برد همزمان تمامی زوایای تاریخ است... روایتی از تاریخ اما به شیوه ای که احتمالا تا به حال در مطالعه تاریخ تجربه نکردید!
        

                از چیزی نمی ترسیدم، روایتی است بسیار شیرین و دلنشین از قهرمانی که تاریخ او را فراموش نخواهد کرد... این دست نوشته ها به اندازه ای زیبا، صادقانه و بی تکلف روایت شده است که گویی پدری برای فرزندانش روایت میکند... تنها افسوسی که بر دلم مانده، پایان ناگهانی آن است... کاش بودی و باز هم می نوشتی حاج قاسم.