شنام: خاطرات کیانوش گلزار راغبشنام: خاطرات کیانوش گلزار راغبکیانوش گلزارراغب3.928 نفر |8 یادداشتخواهم خواندنوشتن یادداشتبا انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.در حال خواندن0خواندهام49خواهم خواند20توضیحاتمشخصاتنسخههای دیگرکتاب شنام: خاطرات کیانوش گلزار راغب، نویسنده کیانوش گلزارراغب.ادبیات ایران تاریخ ایران خود زندگی نامه ادبیات واقع گرایانه جنگی کتاب مصورلیستهای مرتبط به شنام: خاطرات کیانوش گلزار راغبمحدثه تقوی راد۱۴۰۲52 کتاب۱۴۰۲ خواندم016پستهای مرتبط به شنام: خاطرات کیانوش گلزار راغبعطیه عیار قاضی محمد در کریسکان 418نیما اکبرخانی سه گانه اسارت در دست گروهکهای کرد: «شنام»، «عصرهای کریسکان» و «برده سور» 747یادداشتهای مرتبط به شنام: خاطرات کیانوش گلزار راغبمحمدرضا خراسانی زاده1400/11/16 خاطرات کیانوش گلزار راغب از دوران دفاع مقدس. تفاوت خاطرات او با دیگر افراد در این است که آقای گلزار در خاک ایران و توسط کومله ها اسیر شد نه در خاک عراق و توسط رژیم بعث! خاطرات او از این دوران اسارت و اتفاقات مختلف به خصوص دل بسته شدنش به دختری کرد در آن منطقه بسیار جالب و جذاب است 03سقا علمدار1402/01/13 خاطرات یک نوجوان که اسیر کولمه و دمکرات میشه و از داخل زندان هاشون و اتفاقاتی که براش افتاده میگه. ماجرای عاشقانه ش جالب بود هرچند آخرش توی ذوقمون خورد! «شنام» را از طاقچه دریافت کنید https://taaghche.com/audiobook/34796 00امیررضا سعیدینجات15 ساعت پیش بسم الله همین اول کار باید بگویم که هرچه کتاب از کیانوش گلزار راغب پیدا کردید بخوانید. چشم بسته بخوانید. آنقدر که این مرد خوش قلم است. چه داستانهای بکری برای ما تعریف میکند. بی درنگ سراغ کتاب برده سور میروم. سه گانه این مرد (شُنام، عصرهای کریسکان و برده سور) حقیقت کومله و حقیقت آنچه بر کردستان و مناطق غربی کشور رفته و آنچه این مردم غیور داشته و دارند را نشان میدهد. شُنام داستان رزمندهای شانزده ساله به نام کیانوش گلزار راغب است که در عملیاتی در منطقهای به نام شُنام به چنگ کومله افتاده و در زندانهای آنها اسیر شد. کتاب حکایت دوران زندان اوست. از کجای شُنام باید بگویم؟ مگر میشود یک کتاب کوتاه، با این حجم، این مقدار حس و حال و انرژی و مطلب برای گفتن داشته باشد. شما حساب کنید که یک رمان به تمام عیار میخوانید. نوع نگارش کتاب به گونهای است که اصلاً احساس نمیشود که خاطرات یک نفر در زمان جنگ است. آنقدر حرفهای و دقیق و منضبط و بر اساس اصول داستان، پر از افت و خیز و تعلیق و عطف و گره است که مخاطب لحظهای توان زمین گذاشتن کتاب را ندارد. کلمات آنقدر نرم و سلیس و روان است که با خواندن اولین کلمه، بر روی کلمات دیگر سُر خورده و تا انتهای کتاب پیش میروید. سیر کتابهای جناب گلزار راغب از شُنام که خاطرات خودشان است شروع میشود. ایشان از کسی سخن میگوید که سرنوشت ویژهای پیدا کرده است. و بیان میکنند که دیگر خبری از او ندارم. زمان میگذرد و روزی در جلسهای که برای روایت گویی حاضر میشوند، ناگهان گوشی همراهشان زنگ میخورد. فردی که پشت خط بوده بیان میدارد که من سعید سردشتی همان کسی هستم که به دنبالش بودی... او مبهوت از این تماس به سراغ سعید میرود و جریان سعیدِ کتاب شنام، سرآغاز کتاب جدیدی به نام عصرهای کریسکان میشود. در این کتاب هم قلم فوق العاده نویسنده صرفاً خاطره گوی جریان سعید سردشتی نیست، بلکه گویی با رمان زندگی او روبرو هستیم. و اما جلد سوم، طبیعتاً باید بخوانم تا بتوانم دربارهاش نظر بدهم. همین قدر میدانم که داستان برده سور پیرامون شخصیت یدالله است. او کسی است که از کیانوش خواست تا با سعید سردشتی از زندان کومله فرار نکند... یکی از نقاط عطف کتاب جریان عشق کیانوش و شیلان است. غوغایی است این حکایت. شما تصور کنید فردی اسیر کومله شده است و برادرش را همان کومله کشته است. در این میان دختری از همان گروه کومله به نام شیلان، چشم این برادر را میگیرد، دختر به گونهای رفتار میکند که اسباب آزادی این برادر، در حالی که حکم اعدامش آمده فراهم میشود. اما... اصلاً دوست ندارم بیشتر ادامه بدهم. فقط باید قصه این عشق را بخوانید آن هم با قلم کیانوش گلزار راغب... 00سیده زینب موسوی1402/01/12 نویسندهٔ کتاب همون نویسندهٔ کتاب عصرهای کریسکانه و اتفاقا شخصیت سعید سردشتی هم یه حضوری توش داره 00امیر زارعی1401/06/06 ماجرای کتاب "شنام" مربوط به سالهای 61 -60 از عملیات شنام است که در مریوان به فرماندهی شهید احمد متوسلیان انجام شد. کیانوش گلزار راغب در این کتاب به بیان خاطرات خود از چگونگی مجروح شدن و اسارت خود و برادرش توسط گروهگ کومله می پردازد. نویسنده کتاب "شنام" که 14 ماه در اسارت کومله بوده است در این مورد می گوید: اسارتم در این دوران به صورت دوره گردی بود و آنها 40 -30 نفری را که در اسارت داشتند و تعداد آنها هم در طول مسیر تغییر می کرد را از این روستا به آن روستا می بردند و همین طور این روند ادامه داشت 01محمد حسین زاده1402/12/09 عاشقانه ای در میانه جنگ، از قساوت کومله دموکرات تا مظلومیت مردمان کرد و رزمندگان زیبا و خواندنی 00علی1402/05/05 داستان زیبایی بود ولی به نظرم متن کتاب عصرهای کریسکان روان تر و ساده تر هست. به هرحال انشاءالله در آینده کتابهای زیباتری از ایشان به چاپ برسد و در این مسیر موفق باشند. الان میخوام مطالعه کتاب برده سور و بعدش سیطره رو شروع کنم. امیدوارم که جالب باشن 01نیما اکبرخانی1401/04/28 نسل متفاوت ، جنگ متفاوت و صد البته عاشقانه های متفاوت . داستان عشق پاسداری جوان به دختری با گرایشات خانوادگی به کومله آن هم در دل زندان کومله و زیر تیغ اعدام . عجیب تر از همه آنکه این ها داستان نیست ، خاطرات یک آدم زنده است ! لعنت به جنگ که شنام را اسیر ساخت و نبات را شهید کرد و شیلان را ..... بخوانید خیلی زیباست . 010