یادداشتهای زینب بهرامی (68) زینب بهرامی 1404/5/21 بافته لاتیتیا کلمبانی 3.8 38 به نام او... بافته تموم شد ولی یه چند تا نکتهی مهم داشت، اول اینکه زبان متن فقط گزارشیه. وسطای کتاب از شدت گزارش نویسی سر درد میگرفتم و دوست داشتم بگم لائیتسیا محض رضای خدا یکم حداقل دیالوگ بنویس خفه شدیم بابا. اما محتوای جذاب و پر کششی داشت. به خصوص اسمیتای طفلی. به حدی شرایط اسمیتا رو خوب تصویرسازی کرده بود که با بخشهای مختلفش عق میزدم و دلم میخواست گریه کنم و وقتایی که سوار مترو یا ماشین میشد احساس خفگی میکردم. ولی خب جولیا خیلی داستان تینیجری و فانتزی داشت. سارا هم که کلاً یک بانوی یهودیه اشکنازی بود که به نظر خودش همهی عالم باهاش مشکل دارن و میخوان اذیتش کنن ولی ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کار میافتن تا سارای یهودی اشکنازی ما در کمال آرامش دوران بیماریش رو سپری کنه. حالا مثلاً اگر سارا مسیحی ارتدوکس بود نمیشد؟ یا مثلاً وسط داستان بیخودی هی به هولوکاست و یهودستیزی و این مسخره بازیهای جایزه دار در مجامع بینالمللی اشاره نمیشد مشکلی پیش میومد؟ خلاصه که خوب بود و خواندنش خالی از لطف نیست ولی با حواس جمع باید خوند دیگه/: 0 9 زینب بهرامی 1404/5/20 مردن به زبان مادری (مجموعه شعر) روجا چمنکار 3.5 1 به نام او... داشتم توی طاقچه دنبال کتاب دیگه ای میگشتم یکدفعه دیدمش. احساس کردم نیاز دارم یکم شعر بخونم پس خوندمش شعرهای خوبش: قاب بسته هلاک میشوم نشانه در حاشیه مثل حرف توی دلم ماندهای چهارشنبه سوری تکثیر 0 6 زینب بهرامی 1404/5/16 بابا لنگ دراز جین وبستر 4.4 146 به نام او... با اینکه تا آخرش میدانستم چه خبر است و موضوع از چه قرار است اما خیلی چسبید. نوستالژی محض... هی خواندم و هی دلم ضعف رفت برای کودکی آمیختهام با جودی 🥹 0 3 زینب بهرامی 1404/5/12 بندها دومنیکو استارنونه 4.1 134 به نام او... به نظرم این کتاب رو همونطور که مترجم انگلیسی در پایان یادآوری کرده باید دوبار خوند. و اگر از این به بعد از من بخوان در رابطه با انحطاط فرهنگ اومانیستی غربی و خودخواهی و تفکرات نفرتانگیز فرویدی و از بین رفتن کانون خانواده و آثار منفی رفتار تربیتی والدین بر فرزندان و از همه مهمتر تبعات آزادی این موجود مورد افتخاری که غرب بهش مینازه و معتقده جهان سوم که ما باشیم از این موجود افتخارآفرین بیبهره است حرفی و سخنی بزنم. خودمو خلاص میکنم و میگم بندها رو بخون تا بفهمی منظور غرب از آزادی چیه! دوست دارم آدمها بدونن اگر آزادی غربی با اون شکل و شمایل شیکش رو میخوان باید در آینده دنبال دختر گمشدهاشون بگردن که به پدر و مادرش هیچ افتخاری نمیکنه و برای بودنش و زندگیش قدردان پد و مادرش نیست. 0 3 زینب بهرامی 1404/5/7 مار و پله: داستان زندگی مدینه، ادمین کانال داعش در ایران فائقه میرصمدی 3.6 56 به نام او... به نظرم بعضی کتابهایی که آدم دوست داره بفهمه توش چه خبره اما حال نداره بخوندشون باید صوتی گوش بده. من اولین بار بود با کتاب صوتی پیش میرفتم راستش قبلاً هر چقدر تلاش میکردم ارتباط نمیگرفتم ولی الان دیدم کتابهای سادهای مثل این کتاب رو چقدر راحت میشه گوش داد. موقع ظرف شستن موقع دستمال کشی به کابینتهای آشپزخونه جاروبرقی کشیدن رانندگی (البته من رانندگی نمیکنم (: ) کلا موقع هر کار زمانبری که نیاز به تمرکز عمیق نداره یه نفر یه داستان برات بخونه خیلی خوبه... انصافاً گوینده اش خانم فاطمه سلیمانی هم خیلی خوب بود. 0 4 زینب بهرامی 1404/4/30 پرتگاه پشت پاشنه مجید اسطیری 3.1 18 به نام او... کتاب را با بر و بچههای مبنا در حلقهی کتاب خواندیم. خواندنش باعث شد شهیدی را بشناسیم که از قعر چاه تا آسمانها بالا رفت. در زمینهی فرم کمی اذیت کننده است و باعث میشود هر چند روز یکبار عکس و فیلم شهید را ببینی تا یادت بماند که قصه، قصهی دلاوری این مرد است تا آخر بخوان اما حیف، کاش جور بهتری بود. هر چند باز هم نسبت به خیلی از کتابهایی که در محور شهید و شهادت نوشته میشود خوب عمل کرده بود. 0 3 زینب بهرامی 1404/4/26 پس از سقوط آرتور میلر 3.9 4 به نام او... من نمایشنامه سقف کلیسای جامع و مرگ فروشنده رو بیشتر دوست داشتم. نمیدونم این یکی خیلی سختخوان بود. تصور فضای نمایش برای من خیلی سخت شروع شد. اما رفته رفته نسبت به فضای نمایش درک بهتری برام به وجود اومد و اتفاقاتی که کوئنتین با مگی داشت خیلی نسبت به اوایل نمایشنامه برای من ملموس بود. در مجموع کلا من از نوشتههای آرتور میلر لذت میبرم و خب برعکس خیلی از آدمها که از فضای فلسفی نمایشنامههاش خوششون نمیاد من از فلسفهبافیها خوشم میاد. 0 2 زینب بهرامی 1404/4/21 کتاب آه: بازخوانی مقتل حسین ابن علی (ع) یاسین حجازی 4.6 113 به نام او... تا که پرسیدم ز قلبم عشق چیست؟ درجوابم این چنین گفت و گریست: لیلی و مجنون فقط افسانه اند… عشق در دست حسین ابن علیست… کتاب را با بغض و اشک و آه و حسرت خواندم. بعضی از کلمات را که میخواندم بغضم میشکست. روضهی خانگی بود برای من در این ایام محرم. (از حجم زیاد کتاب خوف نکنید. آنقدر خوشخوان و روان هست که اصلاً نفهمید کی تمام میشود. بعلاوه که بعضی صفحات کوتاهند و حجم زیاد کتاب همه پر از کلمه نیست. هر چند که تمام حجم کتاب پر از درد است و بیوفایی و تنهایی...) 0 3 زینب بهرامی 1404/4/10 یانگون گی دولیل 3.8 19 به نام او... خب من تنها چیزی که از برمه (میانمار) میدونستم تصاویر دردناکی بود که چندین سال پیش از زنده سوزی کودکان مسلمان توسط بوداییهای افراطی اون منطقه صورت میگرفت. یادمه حضرت آقا هم یه پیامی دادن مبنی بر اینکه داره به مسلمانان روهینگیایی در میانمار ظلم میشه. ولی خب طبیعتاً هیچی از ساختار حاکمیتی اونجا نمیدونستم. خوبی کتابهای دولیل اینه که در حین خواندن کتاب همینطور یه بند تو گوگل در حال بالا و پایین کردن و مطالعههای حاشیهای هستی تا ببینی قضیه چیه و چه خبره. خلاصه که دوست دارم همهی کتابهای این مرد مصور نویس رو بخونم. برای من بسی شیرین و جذاب است. البته کتاب اورشلیم یا همون سرزمین مقدس هم تازهتر بود و هم فکر کنم به خاطر حس عمیقی که من نسبت به اون سرزمین دارم برام شیرینتر بود. پیش به سوی شنژن البته بعد از محرم (: 4 21 زینب بهرامی 1404/4/7 آب نبات پسته ای مهرداد صدقی 0.0 95 به نام او... جلد یک رو بیشتر دوست داشتم؛ البته شاید به خاطر این باشه که کتاب رو بکوب نخوندم و بین مطالعه یه وقفههای طولانی مدت به وجود اومد. اینجور وقتا قدیمیها میگفتن اصطلاحاً برای کاری که تموم نمیشه، چلّه افتاده. خلاصه که روی این کتاب بنده هم چلّه افتاد و هر کار میکردم تموم نمیشد. ولی بلاخره تمومش کردم. الحمدلله 0 13 زینب بهرامی 1404/4/1 خرده جنایت های زناشوهری اریک امانوئل اشمیت 3.9 80 به نام او... قشنگ بود اما من نمیدونم چرا به دلم ننشست😶🌫️ 0 9 زینب بهرامی 1404/3/27 سرزمین مقدس: سفری به فلسطین گی دولیل 4.1 80 به نام او... به نظرم که خیلی چسبید. به حدی که فکر کردم همهی کتابهای مصور میتوانند دوست داشتنی باشند. کمی بررسی کردم. دیدم مصور خوانی کیف نمیدهد، گی دولیل خوانی کیف میدهد. خواندنش باعث شد بدانم موشکهای قشنگ و دلبرانه سپاه وسط کجا و در دل چه موجوداتی میخورد. پیش به سوی یانگون🥲 0 8 زینب بهرامی 1404/3/18 بازمانده روز کازوئو ایشی گورو 3.9 63 به نام او... استیونز عزیز سلام برای من یکی، تو شخصیت خیلی متشخصی بودی و آن حیثیت و تشخصی که انجمن هیلز و دیگران هیچوقت درکش نکردند را من حسابی درکش کردم. فقط اینکه میس کنتن بیچاره چه کاری باید میکرد تا تو میفهمیدی دوستت دارد؟ این سوال را هزار بار از خودم پرسیدم و دیدم آدم متشخصی مثل تو اصلاً فکر نمیکنم در فاز عشق و عاشقی بوده باشد اما بعد به خودم دوباره میگویم ته دلت چقدر خدا خدا میکردی بعد از آن نامهی آخر میس کنتن با تو بیاید. راستی اینکه دعا کردی میس کنتن در کنار همسرش خوشبخت باشد هم نهایت تشخص بود هم نهایت عشق. 1 5 زینب بهرامی 1404/3/6 روی ماه خداوند را ببوس مصطفی مستور 3.5 164 به نام او... فکر میکنم بعضی از کتابها رزق معنوی هستند برای لحظاتی که به آنها نیاز داری. شاید هفت یا هشت سال است که میخواهم «روی ماه خداوند را ببوس» را بخوانم اما درست جایی خواندمش که به آن با تمام وجود نیاز داشتم. حالا که در سوگ نشستهام و کنج خانه درد میکشم. خدایا بیا روی ماهت را ببوسم. تو بیش از آنکه من تو را صدا زدم، بیش از آنکه من به تو باور داشتم، بیش از آنکه من بفهممت، و بیش از تمام هر آنچه میشد گفت و من نتوانستم بگویم، وجود داری! 3 8 زینب بهرامی 1404/2/31 کاهن معبد جینجا، داستان سفر ژاپن یامین پور 4.0 108 به نام او... ناتسومه سوسه کی: « ما بابت وامگیریِ فرهنگیِ ماتریالیستیِ غربی هزینهی گزافی پرداختهایم. همه چیز حتی آدابمان، رفتارمان... تغییر کرده است... نتیجهی همهی اینها آن شده که ما خود را هماورد غرب نمیبینیم و گمان میکنیم در همه چیز باید از آنها بیاموزیم و تقلید کنیم.» سفرنامههایی که آقای یامینپور مینویسد از آن حیث که زاویهی دیدی عمیقاً نزدیک به خودم دارند، باعث میشود خودم را درست وسط آن نقطهای احساس کنم که ایشان هستند. و چشمشان درست چشمهای من است که به آن نقطه و آن آدمها مینگرد. با این حساب الان من یک سفر به ژاپن رفتهام و به اندازهای برای این جهان کوچک نگرانم که ایشان در نهایت به آن نگرانی اشاره کردند. « گویی آماتراسو -الههی آفتاب تابان ـ واپسین کیمونوی ابریشمی را از تن سیمینش بیرون آورده و آن را بر آسمان خراشی در میانهی توکیو آویخته، با دشنهای آخته میآید تا سر سنت و شرافت بیوفای ژاپن را گوش تا گوش ببرد و بر گوشهی عرش در انتهای اقیانوسی که دیگر آرام نیست، بیاویزد.» 3 4 زینب بهرامی 1404/2/28 دیلماج حمیدرضا شاه آبادی 3.6 78 به نام او... دیلماج را در حلقهی کتاب مبنا خواندیم و خب هر کس نظری داشت. بعضیها مثل من دوستش داشتند و بعضیها اصلاً با آن ارتباط نگرفتند و می خواستند رهایش کنند اما به خاطر حلقه ادامه دادند. کلی هم بحث پیش آمده بود برایمان در گروه در مورد اینکه اصلاً این میرزا یوسف خان خیالی چطور میتواند وسط تاریخ این طرف و آن طرف برود و تاریخ را برای خودش بسازد. کتاب که برای من شیرین بود اما با حلقه خواندنش هزار برابر شیرینتر بود و به جانمان نشست یک جلسهای هم گذاشتند با استاد شاهآبادی و شیرینیاش هزار برابر شد. و چقدر جمعخوانی میچسبد. 2 4 زینب بهرامی 1403/12/21 پیامبر بی معجزه محمدعلی رکنی 4.2 65 به نام او... قبول دارم که یه جاهاییش رو دوست نداشتم و به نظرم یه جوری بود، مثلاً هی تأکید بر صدای خوش لعیا و آواز خواندنش، به نظرم اینقدر لازم نبود مدام در موردش حرف بزنه ولی خب در مجموع خیلی به دل مینشست و برای من شیرین و دلنشین بود. عطر خوش آشنایی... 0 8 زینب بهرامی 1403/12/17 عربیکا یامین پور 4.2 68 به نام او... عربیکا را کش دادم، آنقدر کش دادم که طعمش رسوخ کند وسط قلب و روحم. هی بغض کردم. هی بغضهایم ترکید. هی اشکم درآمد. هی غصه خوردم. اصلاً بعضی جاها عاشق شدم. مثل اینکه یک وقتهایی بروی وسط یک کتاب، چادر بزنی. آوارهاش بشوی. دم و دستگاهت را کوچ بدهی وسط کتاب و نخواهی به کتاب دیگری کوچ کنی. کتاب را به شدت شخصی سازی کردم. زیر کلماتش را خط کشیدم. بعضی جاها با یک خط قانع نمیشدم و هایلایتر را برمیداشتم و همینطور سبز و آبی و رنگ و وارنگ. فصل شهادت یحیی را کلاً قرمز کردم چند بار خواندم و هی فکر میکردم جا دارد بیشتر رنگ قرمز بزنم به کلماتش. اصلاً یحیی مرا دیوانه کرد. اصلاً عربیکا مرا دیوانه کرد. قلبم را شکست و خدا در قلبهای شکسته است. 0 11 زینب بهرامی 1403/12/3 نقطه های آغاز در مدیریت اسلامی علیرضا چیت سازیان 4.0 1 به نام او... در باب مدیریت اسلامی حرف برای گفتن زیاد است. در اینجا هم با هفده فصل مواجه هستیم که هر کدام از فصلها یا یک مصاحبه با بزرگان رشتهی مدیریت است یا یک مقاله از صاحب نظران این عرصه. مطالب بسیار است اما برخی از آنها که در نگاه من جا خوش کرد این موارد بود: بخش اول) علوم اسلامی در دیدگاه اندیشمندان مفاهیم گوناگونی را دارد، گروهی علومی را اسلامی میدانند که از متن اسلام استخراج شود، و گروهی آن دسته از علوم را اسلامی میدانند که همسو با اسلام باشد، اما آن دیدگاهی که به نظرم از همه جذابتر آمد نگاه آیتالله جوادی آملی بود که اشاره داشت به این موضوع؛ و هر علمی را که هدف آن الهی باشد و در راستای الله باشد، علوم اسلامی میدانند. با این تعریف میتوانیم علوم تجربی را هم در سیطرهی علوم اسلامی وارد کنیم. مثلاً فیزیک اسلامی. بخش دوم) در بخش دوم پیشینهی مدیریت اسلامی در گسترهی تمدن اسلامی مورد توجه قرار گرفته است که، تاریخچهی آکادمیک طولانی مدتی ندارد اما از دیدگاه عملیاتی اگر به مدیریت نگاه کنیم میتوان سیرهی پیامبر اکرم و دوران حکومت امام علی ع را نمونههای مدیریت اسلامی دانست و از آنها دریافتهای عمیقی داشت. بخش سوم) مدیریت اسلامی پس از انقلاب و فراز و فرودهای آن مورد توجه قرار گرفته است. بخش چهارم) روش شناسی پژوهش در مدیریت اسلامی را بررسی و مورد بحث قرار داده است. بخش پنجم) این بخش نیز آسیب شناسانه به موضوع مدیریت اسلامی نگریسته و آسیبهایی که تا امروز در مسیر مدیریت اسلامی وجود داشته را بررسی میکند که یکی از مهمترین این آسیبها فاصلهی بین حوزه و دانشگاه بوده، و شکل مطلوب ارتباط بین حوزه و دانشگاه نیز در این فصل به خوبی ترسیم شده بود. دیگر آسیب مورد توجه نیز وجود التقاط در پژوهشهای مدیریت اسلامی میباشد که پژوهشگران این عرصه صرفاً در صدد آن بودهاند که علوم غربی مدیریتی را به زور با علوم قرآنی تطبیق دهند و لباسی اسلامی به قوارهی مدیریت غربی بدوزند. بخش ششم) این قسمت از کتاب اشاره به فاصلهی نظریه تا عمل مدیریت اسلامی میپردازد که متأسفانه این فاصله بسیار بسیار زیاد است و صرفاً مباحث مدیریت اسلامی در شکل نظریهی صرف باقی ماندهاند و پا به عرصهی عمل نگذاشتهاند. بخش هفتم) بخش پایانی نیز نگاهی آینده پژوهانه به موضوع مدیریت اسلامی دارد. مجموعاً برای ایجاد یک نگاه جامع و بررسی کلی مدیریت اسلامی توصیه میکنم مورد مطالعه قرار بگیرد. 0 5 زینب بهرامی 1403/12/1 نه داستان جی. دی. سلینجر 3.8 28 به نام او... نمیدونم شاید من در مورد این نویسنده گیج زدم اما فقط سه تا از داستان های کوتاه رو درک کردم و این درک هم شاید درک درستی از اون داستانها نبوده باشه یه روز عالی برای موز ماهی تقدیم به ازمی با عشق و نکبت تدی بقیهاش از فهم من خارج بود🙂 0 4