یادداشتهای سید محمدباقر ابراهیمی (49) سید محمدباقر ابراهیمی 1403/10/20 ابراهیم خان اشکان عقیلی پور 3.7 3 کتاب ساده ای بود. دوستش داشتم. واقعا خیلی خندیدم و کیف کردم. سر حال و روان بود. از المان ها هم درست و به جا استفاده دوباره شد. صوتیِ کتاب را با صدای خود نویسنده شنیدم و در سه روز تمام شد. نویسندهی کتاب، کتابخوان قهاریست... علاوه بر خندیدن ها، وقتی کتاب تمام شد، چشمان من هم پر از اشک شد. شادی یعنی فضای خالی بین دو غم... و خب این داستان هم مثل داستان زندگی خیلی آدم ها، غم انگیز اما با سر بالا تمام شد... 0 10 سید محمدباقر ابراهیمی 1403/10/17 روابط متکامل زن و مرد علی صفایی حائری 4.2 24 کلمات عین صاد، کلمات این ولی خدا شفا بخش است. مشکل گشا است. زندگی بخش و آرامش دهنده است... این کتاب با حجم بسیار کمش به شدت راه گشا است و ذهن انسان را چه برای ارتباط با همسر و چه برای ارتباط با بقیه افراد زندگی آماده و منبسط میکند تا انسان بفهمد که مهم نیست چه پیش میآید، مهم این است که من در برابر پیشامد ها چه واکنشی دارم و چه موضعی میگیرم... این کتاب را واقعا باید حداقل دو سه بار خواند تا به قول استاد ما قشنگ دم بکشد... عین صاد شفا بخش و روح فزا ست... 0 15 سید محمدباقر ابراهیمی 1403/10/10 دختر پیامبر: وقایع زندگی حضرت زهرا (س) بعد از رحلت پیامبر (ص) محمدعلی جاودان 4.1 26 موجز و متقن و دقیق. اطلاعات و تحلیل های تازه ای به من افزود و داشته هایم را یادآوری و محکم تر کرد. سقیفه عجب ماجرای ساده و مضحک و در عین حال عجیب و پیچیده و دهشتناکیست... 0 13 سید محمدباقر ابراهیمی 1403/9/27 ده بچه زنگی آگاتا کریستی 4.4 78 درخشان، درخشان و درخشان... هیجان و جذابیت و معما و وهم و انسانیت و عدالت و عذاب وجدان و جنایت در بالاترین حد ممکن... بعید بدانم که داستان جنایی بهتر از این تا آخر عمرم پیدا کنم و بخوانم حقیقتا که برای هوش و خلاقیت آگاتی کریستی ملکه جنایت باید کلاه از سر برداشت و ساعت ها کف مرتب زد... به نظرم برای شروع کتاب خواندن و چشیدن لذت کتاب خواندن یکی از بهترین انتخاب ها کتاب های ملکه جنایت و خصوصا همین کتاب است یک سال خریده بودم و نخوانده بودم و الان از خودم میپرسم که چه فکر میکردم با خودم که این همه مدت به دنیای این کتاب پا نگذاشتم؟! درود بی کران بر بانو آگاتا کریستی، ملکه جنایت بخوانید آقا. حرف گوش کنید... پ.ن: داستانو ببین جون بابا!!! ذهن نویسنده رو ببین جوووون باباااا :))))) 0 13 سید محمدباقر ابراهیمی 1403/8/18 بیابان تاتارها دینو بوتزاتی 4.1 19 زمانی که در اردیبهشت ۱۴۰۱ رفتم نمایشگاه کتاب و وقتی رفتم غرفه نشر ماهی و کتابفروش، این کتاب را به من معرفی کرد و من هم به خاطر توضیح جذاب کتابفروش و مهم تر، ترجمه سروش حبیبی، این کتاب را خریدم، به هیچ عنوان فکر نمیکردم که با خواندن این اثرِ عجیب و غریب، اینقدر اشک از چشمم جاری شود و از گذران عمر خودم و جووانی دروگو حسرت ها بخورم و این رمان تبدیل به یکی از بهترین آثار زندگی ام شود و یا حتی در سه یا پنج رمان برتری که تا به حال خوانده ام قرار بگیرد ... نثر اثر و قلم نویسنده باشکوه و شاعرانه و مهیب است و سروش حبیبی به بهترین شکل کار ترجمه را انجام داده است. این داستان درباره گذران سریع و بی رحم زمان و امیدها و آرزوهای ما انسان هاست ... پایان اثر بسیار بسیار شاهکار و باشکوه و غافلگیر کننده است و به قول محمدامین اکبری از یاد مخاطب نمیرود. اشک، ناخودآگاه روان بود از چشمم ... چندین جمله نوشتم درباره کتاب و پاک کردم اما با خودم گفتم که بهتر است که فقط به شما که این یادداشت را میخوانید و این کتاب بی نظیر را نخواندهاید به شدت توصیه کنم که بخوانید و بخوانید و بخوانید و بعد به بقیه هم توصیه کنید که بخوانند و لذتی که بردید را با همه تقسیم کنید. از آقایان بوتزاتی و حبیبی و کتابفروش نشر ماهی و محمدامین اکبری و محمدرضا معلمی ممنونم که هر کدام به نحوی باعث مواجهه من با این رمان محشر شدند ... 0 27 سید محمدباقر ابراهیمی 1403/8/15 رساله لقا ء الله جوادبن شفیع ملکی تبریزی 5.0 1 بالاخره. بعد از مدت ها اطناب، خواندن این کتاب مستی آور تمام شد ... بدون شک یکی از مهم ترین و زیبا ترین و تکان دهنده ترین و عجیب ترین و عمیق ترین و شگفتی آور ترین کتاب هایی که خوانده ام یا خواهم خواند ... چقدر اشک ریختم ... کتابی که حجب ظلمانی قلب شما را میدرد و همچنان که شما را به خدا نزدیک میکند و نهیب میزند و جانتان را به رعشه می اندازد، نگاه شما را به ماسوا و وجود و معرفت النفس و معرفت الله به کلی زیر و زبر میکند ... انقدر غنیست این کتاب که از پاورقی هایش هم بسیار مطالب عجیبی دریافت میکنید ... ده صفحه پایانی این نسخه که بنده خواندم چند صفحه از اربعین حدیث امام خمینی را هم آورده بود که درباره لقاءالله بود و جدای از این که همان چند صفحه تکرار نشدنی بود برایم، همان جا هم امام اشاره میکند به این که اگر میخواهید کمی از لقاءالله را متوجه شوید همین اثر استادش یعنی میرزا جواد آقا ملکی تبریزی رحمت الله علیه را بخوانید ... مطمئنم که اگر عمری داشته باشم این کتاب را بار ها و بار ها و خصوصا قبل از ماه مبارک رمضان خواهم خواند و از دریای این اثر عظیم سیراب خواهم شد ... 0 13 سید محمدباقر ابراهیمی 1403/7/23 داستان ملال انگیز (از یادداشت های یک مرد سالخورده) آنتون چخوف 3.6 29 اسمش داستان ملال انگیز است و خودش هم داستانی ملال انگیز و بی هیجان و درام است. نه این که نکته منفی آن باشد؛ ویژگی اش همین است و از عمد است ... پیرمردی دانشمند و دارای مقام های عالی رتبه که وقتی یک سفر ساده به شهر دیگری دارد، روزنامه ها خبرش را چاپ میکنند ولی خودش به پوچی رسیده و همه چیز برایش بی معنی شده و بعضی از رفتار و سکنات آدم های دور و برش که همیشه از آن ویژگی ها تنفر داشته، در او رسوخ میکند ... داستان خشک و بی احساس است و شاید هنوز احساس میکنم خیلی معمولیست. ولی اتفاقی که برای من رخ داد بعد از اتمام داستان این بود که به شدت من را به درون خودم برد و افکار مختلفی در ذهنم چرخ میزدند و به شخصیت های داستان و دیالوگ های پیرمرد و ارتباطش با انسان ها و این چرخه های باطل آخر عمرش و جملات پایانی داستان فکر میکردم ... این به فکر رفتن بعد از خواندن یک کتاب را به شدت دوست دارم ... و خب، چیزی که خیلی روشن بود در ذهنم این بود که، جای خدا، در زندگی این پیرمرد و امثال او و خیلی از انسان های روی زمین خالیست. مفید ترین زندگی تاریخ را هم داشته باشی، اگر خدا در زندگی ات جایی نداشته باشد، نزدیک مرگ به این جمله معروف میرسی: "خب تهش که چی؟" 1 30 سید محمدباقر ابراهیمی 1403/7/5 حماسهی سجادیه؛ جز حکایت دوست جلد 3 سیدمهدی شجاعی 4.4 8 پایان جلد سوم شیرین و دلنشین این کتاب دلبری میکند از خواننده هر سه جلد همینطور بود لذت ها میبرم و چقدر یاد میگیرم ... چند وقت پیش شنیدم که این مجموعه دو جلد دیگر هم دارد و واقعا منتظرم که منتشر شود و بخوانم خدا برکت دهد به قلم سید مهدی شجاعی و خودش را حفظ کند 0 8 سید محمدباقر ابراهیمی 1403/6/29 نازنین فیودور داستایفسکی 4.1 145 چقدر خوب بود این کتاب. چقدر فوق العاده بود ... شاید با همهی کتاب هایی که که تا کنون خوانده ام فرق داشت تمام داستان یه مونولوگ طولانی بود. یک مرد خودخواه و ترسو و پریشان که ما واگویه های ذهنی او را میشنیدیم باعث چه فاجعه هایی میشود، سکوت بین انسان ها و درون ریزی احساساتشان ... و فئودور داستایفسکی. این مرد بزرگ ... اول داستان از صحبت های او فکر میکنیم که گویا میخواهد این نحوه نوشتن (که بسیار هم سخت است) را آزمایش بکند و ببیند که چه از آب در میآید ولی نتیجه شاهکار میشود، گویا که سال هاست داستان هایش را اینگونه نوشته باشد ... میتوان چندین بار خواند و شنیدش تایماز رضوانی هم بی نظیر خوانده ... 0 10 سید محمدباقر ابراهیمی 1403/6/28 نامیرا صادق کرمیار 4.4 189 تنها راه رسیدن به یقین، شک است ... کاش شک ما هم نتیجه ای مثل شک عبدالله ابن عمیر داشته باشد ... قلم بسیار ساده است اما روایت و ریتم تند داستان لذت بخش است و شیرینی آن فراموش نمیشود جزئیات تصاویری که نویسنده ساخته، به خوبی در ذهن خواننده میماند امیدوارم همه این رمان را که عین تمام تاریخ است، بخوانند ... 2 6 سید محمدباقر ابراهیمی 1403/5/9 پاگرد محمدحسن شهسواری 3.2 4 بالاخره اولین رمان استاد شهسواری تمام شد یکی از غصه ها و حسرت هایم این است که هنوز کتاب کامل و جامع و دقیق و بدون مثال حرکت در مه ایشان را نخوانده ام. امیدوارم هر چه زودتر این غم به شادی و لذت خواندن کتاب بدل شود... رمان پاگرد رمان عالی نیست ولی رمان خوب و قابل خواندنی است و قطعا به یک بار خواندنش می ارزد. روایت غیر خطی و نحوه روایت در فصل های مختلف، خصوصا نحوه روایت و فرم مونولوگ های پیرمرد بهیاری را دوست داشتم و لذت میبردم (جدای از محتوای مونولوگ ها). بهترین فصل های کتاب از نظرم فصل های نوجوانی شخصیت اصلیست که به نظرم بسیار هنرمندانه اتفاقات و حس ها کنار هم چیده شده اند و برای شخص من اون فصل ها بودند که در ضربان قلبم تاثیر داشتند. داستان، داستانی سیاسی هست و این که در بسیاری از نقاط اثر این حس شود طبیعیست. اما در بعضی مواقع رمان تبدیل به بیانیه سیاسی شاید میشود و در لفافه تا حد زیادی شعارگونه نوعی از تفکر در این کشور نقد میشود و خب این یکی از ضعف های اثر است. در کل ممنونم از استاد شهسواری عزیز و امیدوارم علاوه بر حرکت در مه، به زودی دیگر آثار ایشون، خصوصا ایرانشهر را بخوانم... 0 19 سید محمدباقر ابراهیمی 1403/4/1 شکارچیان ماه محمدرضا بایرامی 4.5 5 و خواندن دوازدهمین کتاب از اسطوره ام در دنیای ادبیات... و باز هم بازگشت به روایت و ادبیات مردگان باغ سبز و پل معلق و آتش به اختیار سیال و سیال و سیال... پیوند زدن اتفاقات و المان های عجیب به یکدیگر به وسیله ذهن عجیب تر شخصیت اصلی و ایجاد دنیایی از جزئیات زیبا و وصف ناشدنی... داستانی که از نظرم دقیقا مثل اقیانوس است. یعنی یک از هم گسیختگی و یکپارچگی توامان و مسحور کننده... کاری که این اثر با ناخودآگاه میکند و طوری که ذهن را درگیر خود میکند و صحنه هایی که به هیچ عنوان تا آخر عمر خواننده اثر از یاد نمیبرد، شاهکار است... شکارچیان ماه نام اثر گویای همه چیز است... حتی عملیات خیبر و بدری که قسمت مهمی از داستان است و حتی این عملیات مثل شخصیت اصلی داستان به شکار خود نمیرسد و به کوچه بن بست برمیخورد... شخصیت اصلی که سردرگم است در همه چیز حتی وقتی به عشق دوران نوجوانی اش میرسد... گفته بودم سید مهدی شجاعی یکی از معدود نویسنده هایی است که هر چه جلو میرود پخته تر میشود و آثار عجیب تری به مخاطبان عرضه میکند نابغه دیگری یعنی محمدرضا بایرامی را هم به این دسته اضافه کنید... این کتاب را حداقل ۷ سال در حال فیش برداری و نوشتنش بوده است آقای نابغه... ساعت ها میتوانم دربارهاش صحبت کنم ساعت ها... 0 20 سید محمدباقر ابراهیمی 1403/3/9 به قول پرستو کبری ابراهیمی 4.4 12 عالی تر از عالی... چه اندازه روان و ساده و خیلی ساده و خیال انگیز و با طراوت و شاداب... چشم های خواننده برق میزند موقع خواندن اشعار. و کاش نوجوان های ما این کتاب و امثال این کتاب را بخوانند و روح لطیف خود را حفظ کنند و نسبت به خدا و جهان معرفت بیشتری پیدا کنند. خدا رحمتت کند قیصرِ سبزِ شعر... 0 4 سید محمدباقر ابراهیمی 1403/3/6 قسمت 4.0 1 روز محشر که بیاید روضه خوان او خداست اشک ریزش مادرش زهراست، هیات را ببین روی محتاجان همیشه باز بود آغوش او نیزه ها را هم پذیرا شد سخاوت را ببین 0 8 سید محمدباقر ابراهیمی 1403/2/14 بالاخره یه روزی قشنگ حرف می زنم دیوید سداریس 3.4 30 انتهای طنز های دارک مفرح و عجیب و چندش آور😂 با این که سبک روایت اینگونه رو آنچنان دوست ندارم ولی واقعا یکی از خوب های طنز سیاه بود حتما با صدای هوتن شکیبای هنرمند بشنوید 0 6 سید محمدباقر ابراهیمی 1403/1/27 گریه های امپراتور فاضل نظری 4.3 59 مگیر زورق فرسودهی مرا از رود که از خیال رسیدن به آبشار پرم! 0 8 سید محمدباقر ابراهیمی 1403/1/27 اخبات علی صفایی حائری 4.6 48 جدای از نگاه بکر عین صاد، این تشر های تند او و جدی بودن عالم و تمام جزئیات اعمال انسان برای او را بسیار میپسندم... و به این فکر میکنم اگر صدای روح بخش این ولی خدا با این لرزش در آوا و با این قاطعیت در لحن و کلمات وقتی میخواهد منیت پوشالی من را خرد کند، نیز من را تکان ندهد و به جایی که باید برسم نرساند چه خاکی باید به سر بگیرم...؟ 0 10 سید محمدباقر ابراهیمی 1403/1/2 حبس سکوت عبدالجبار کاکایی 3.5 1 شوری که در جهان من افتاد ، این نبود نامی که بر زبان من افتاد ، این نبود آن شعله های سر کش آتش که با وقار در پای دودمان من افتاد ، این نبود دستی که از تلاطم دریا مرا گرفت وقتی که بادبان من افتاد ، این نبود 0 6 سید محمدباقر ابراهیمی 1402/12/11 هیس! گل ها خواب اند حسین جلال پور 4.4 2 آقای اسفندقه! اشعار شما قلب مرا رقیق میکند و رخوت را از جان من میبرد و طراوت میبخشدش و نشانهی این طراوت و حال خوب، اشک هاییست که با بعض از اشعارتان از چشمانم جاری میشوند... خدا، شما را برای ما حفظ کند. امیدوارم بتوانم روزی شاعری شاید شبیه شما بشوم؛ که مثل شما بسیار کم است... 0 9 سید محمدباقر ابراهیمی 1402/11/27 مغازه خودکشی ژان تولی 3.3 450 تا قبل از پایان داستان، نسبتا خوب اما پایانی بد و غیر منطقی کاملا غیر منطقی از چندین جهت یعنی واقعا طرفداران این اثر پایان داستان را دوست میدارند و در ذهنشان دلیل و منطق دارد؟! 14 25