معرفی کتاب هیس! گل ها خواب اند اثر مرتضی امیری اسفندقه کتابعمومیادبیاتشعر هیس! گل ها خواب اند حسین جلال پور و 1 نفر دیگر 4.4 6 نفر | 2 یادداشت خواهم خواند نوشتن یادداشت با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید. در حال خواندن 0 خواندهام 6 خواهم خواند 5 ناشر شهرستان ادب شابک 9786008145929 تعداد صفحات 168 تاریخ انتشار 1397/2/19 توضیحات کتاب هیس! گل ها خواب اند، شاعر مرتضی امیری اسفندقه. شعر ایرانی شعر معاصر بریدۀ کتابهای مرتبط به هیس! گل ها خواب اند علی عقیلی نسب 1402/9/16 هیس! گل ها خواب اند حسین جلال پور 4.4 2 صفحۀ 28 در بهاران همه شادند و همه شاداباند و بَد است اینکه کسی غم بخورد بدتر آن است که با مرگ کسی شادی این همه برهم بخورد 0 20 علی عقیلی نسب 1402/9/17 هیس! گل ها خواب اند حسین جلال پور 4.4 2 صفحۀ 29 و زمستان هم هیچ! حیف اگر مرگ کسی خلوت ساکت و پیرانهی این چلهنشین را به شلوغی بکشد فصل پاییز اما آه! آری پاییز فصل شوریدهی مرگ برگ است فصل پاییز اما آه! آری پاییز بهترین فصل برای مرگ است 0 17 یادداشتها محبوبترین جدیدترین محمد خزائی 1400/11/17 از بهترین مجموعه هایی که خوانده ام، پر از احساس، قرص و محکم و متواضع. چیزی شبیه منظره طلوع خورشید از بالای کوه! لطیف و اعجاب برانگیز. مهمانید به پاره ای از یک نیمایی و یک غزل از این مجموعه: 1. وقتی که می گویی کبوتر از لبت ناچار یک بوسه می افتد آواز گنجشک از جیم و شین واژه ی گنجشک می ریزد موسیقی هر واژه انگاری معنای آن واژه است! 2. در جذر و مد حادثه سنگین نبینمت بالا نبینمت من و پایین نبینمت سر تا به پا دهان پر از نقل خنده باش پیشانی گرفته ی پر چین نبینمت با روی باز مثل نسیم سحر بخند ای شادی مغازله! غمگین نبینمت تنهاترین ستاره ی شب های شهر باش در اجتماع خوشه ی پروین نبینمت دست کسی به شاخه ی سبزت نمی رسد ای میوه ی رسیده! سبدچین نبینمت دنیا وفا نداشت اگر داشت کرده بود هم دست این عجوزه ی بی دین نبینمت معشوقه ای فراخور این قرن تلخ باش فرهاد قصه بود، نه! شیرین نبینمت سرشار از درود و دعا باش نازنین آلوده ی تنفر و نفرین نبینمت از من چه گفته اند به تو؟ هرچه گفته اند ای دختر سکوت! دهن بین نبینمت نصف شب است و باز دوباره من و تو آه! ای باد صبح زود! خبرچین نبینمت 0 8 سید محمدباقر ابراهیمی 1402/12/11 آقای اسفندقه! اشعار شما قلب مرا رقیق میکند و رخوت را از جان من میبرد و طراوت میبخشدش و نشانهی این طراوت و حال خوب، اشک هاییست که با بعض از اشعارتان از چشمانم جاری میشوند... خدا، شما را برای ما حفظ کند. امیدوارم بتوانم روزی شاعری شاید شبیه شما بشوم؛ که مثل شما بسیار کم است... 0 9