یادداشتهای کوثر فیروزآبادی (60)
1403/3/8
بسم الله الرحمن الرحیم،بریم برای نوشتن یادداشت درباره کتابی از نشری که قبولش ندارم و از دسته ای که مدت هاست ازش کتاب نخوندم،اما به شکل یهویی شب قبل امتحان فارسی شروع و همون روز هم تمومش کردم.😁 یادداشتم رو با این توصیه شروع میکنم که اگه جزو این دو دسته هستید،کلا سراغ این کتاب نرید: ۱_افرادی که وقتی رمان میخونن خیلی با داستان درگیر میشن و دل کندن از فضای داستان براشون سخته. ۲_افرادی که سرشون خیلی شلوغه و وقت ندارن همینطوری بشینن پای یه رمانی و بلند نشن تا تموم شه....(اگه جزو این دو دسته هستین،پیشنهادم اینه که کلا یادداشت منم نخونین،چون قراره کلی از کتاب تعریف کنم و ممکنه وسوسه بشید.😂) ❓️چرا کتاب رو به دسته اول پیشنهاد نمیکنم؟ فضای داستان به خصوص آخر کتاب واقعا پر اضطرابه،سناریو پر از گره هاییه که هیچکدوم واقعا کوچیک نیستن،و خواننده به معنای واقعی کلمه جونش بالا میاد تا بفهمه انتهاش چی میشه؟؟!این برای کسی که به داستان ها فقط به چشم داستان نگاه می کنه هم سخت و اعصاب خرد کنه،چه برسه به کسی که خیلی با داستان درگیر میشه و میره داخل کتاب و تمام اون چیز هایی که میخونه رو حس میکنه...و این براش عذاب آور میشه.از الان هشدار چنین چیزی رو به خصوص آخر های داستان بهتون میدم که بدونید. ❓️چرا کتاب رو به دسته دوم پیشنهاد نمی کنم؟ یک کلام،چون جذاب و کشش داره و وقتی بشینید پاش بلند شدن خیلی آسون نیست.اتفاقات با فاصله متعادلی میفتن و سرعت داستان کند و سریع نیست،و داستان به شکلیه که شما تا آخرین صفحه داستان مدام درحال غافلگیر شدن هستید و مهارت نویسنده در نوشتن اتفاقات پیش بینی ناپذیر واقعا قابل تحسینه.این ها همه باعث میشه شما دچار مشکل حاد:《یه فصل دیگه هم بخونم پا میشم》بشید و همینطور یه فصل یه فصل پیش برید تا....😁 ✅️چیزی که درباره این کتاب به نظرم خیلی ارزشمند اومد،این بود که و در عین داستان بودن و جذابیت،اومده بود تا یه رویداد تاریخی در آلمان رو به ما معرفی کنه به شکلی که اگر من دوتا کتاب تاریخی درباره این رویداد میخوندم شاید اصلا انقدر خوب توی ذهنم نمی موند،اما بیان شدنش در قالب داستان و بیان وضعیت سیاسی،فرهنگی و اجتماعی مردم لابهلای داستان باعث میشد من اون زمان و اون مکان رو خیلی خوب درک کنم. ❌️علی رغم تمام لذتی که ازش بردم،اما خب بگذارید از ضعف های کوچکش هم نگذریم.نویسنده در پرداختن به شخصیت هایی مانند پدرشان،دومینیک و تا حدی هم آنا کم گذاشته بود.مثلا،ارتباط من با فریتز به حدی خوب بود که لحنش و حالت بدنش حین حرف زدن توی ذهنم ترسیم می شد،اما آنا...ابتدای داستان درباره آنا توضیح کوچکی داده شد مبنی بر اینکه برعکس گرتا او ترسوست،و من انتظار داشتم در طول داستان رفتاری مطابق با همان توضیح از آنا ببینم،اما به غیر از کمی از ابتدای داستان این انتظار برآورده نشد و من تا آخر هم با شخصیت آنا کنار نیامدم.یا مثلا دومینیک...هر دیالوگی که می گفت توی ذهنم غیر طبیعی و خشک می آمد.نویسنده با بیان چند خاطره از این خواهر و برادران زمانی که با هم بودند،می توانست صحنه اولین برخورد آنها پس از چهار سال را بسیار زیبا تر کند. خلاصه اینکه...کتاب خوبی بود،اگه جزو اون دوتا دسته نیستید پیشنهاد می کنم بخونیدش،چون بدون دچار شدن به هیچ مشکل خاصی ازش لذت می برید و احتمالا خوشتون بیاد.😉
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
1402/10/1
خب،مطمئنا اینکه کتابی رو باز کنی و بعد از چند صفحه جلو رفتن بفهمی داره یکی از معضلات بزرگ ذهنت رو مطرح می کنه اتفاق جذابیه نه؟همون مسئله همیشگی:مرز بین خانواده داری و فعالیت اجتماعی برای زنان کجاست؟ علی رغم ذوق ابتدای کار،از نتیجه چندان راضی نبودم.مسئله خیلی دقیق و تئوری وار طرح شده بود،و برای من مخاطب این توقع ایجاد شده بود که پاسخم رو هم به شکل یه تئوری دریافت کنم.نه اینکه در روایت آخر،یک خانمی به شکل قهرمان پیدا بشه و گفته بشه که ایناهاش،این همه حرف زدیم و طرح مسئله کردیم،انتهاش شد این خانم که با توجه به مبانی و سوالات ما یه نمونه موفق زن فعال در جامعه است و همه اهداف ما رو محقق کرده!خب اگر ما دنبال این بودیم که بفهمیم به چه انسانی باید تبدیل بشیم آیا بیکار بودیم که بشینیم صد و خرده ای صفحه کتاب بخونیم؟آیا پیدا کردن یک نمونه موفق زن در جامعه کار خیلی سختیه؟غیر از اینه که الگوی موفق رو با یه سرچ ساده میشه پیدا کرد؟مخاطب این کتاب دنبال اینکه بفهمه چی باید بشه نیست،دنبال اینه که بفهمه چطور باید به اون تبدیل شد! نکته دیگه این بود که طی نتیجه گیری،حتی یدونه از مسائل ریز و درشتی که در روایات دیگه مطرح شده بود لحاظ نشد.یعنی گفته شد که خب،گره ذهنی من باز شد،من دیگه مسئله حل نشده ای ندارم،اما اینکه توضیح بیشتری داده نشد باعث شد که اون مسائل هنوز در ذهن مخاطب مجهول باقی بمونه.یعنی که ما فهمیدیم اوکی،این مشکل الان حل شد،خب چگونه؟بر چه اساس؟اصلا چرا باید پاسخش این باشه؟مثل اینکه معلم دو خط سوال ریاضی بنویسه،بعد جلو جوابش یک کلام بنویسه ۵،هیچیم راجع به اینکه چطور جوابش رو به دست آورد نده.این باعث میشه مخاطب حس کنه همه مدت درحال وقت تلف کردن بوده و هیچ فرقی با زمانی که کتاب رو نخونده بود نکرده. در هر صورت ایده داستان خوب و نوع پرداختش جالب بود،اما افسوس که یه نتیجه گیری پر باگ میتونه اثر همه اونا رو خنثی کنه....
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
1402/8/12
دوست داشتم پیش از اتمام آذرگان،نقد تند و آتشینم درباره آبانگان رو بنویسم،اما فرصت نشد و آذرگان شد آبی روی آتش.نسبت به دو جلد قبلی بسیار زیبا تر بود. شاهد روند عاقلانه تر و پخته تری از اتفاقات بودیم،که جای خالیاش در دو جلد قبلی کاملا حس می شد.نویسنده به زیبایی احساسات قابل درکی رو برای شخصیت ها ترسیم می کرد و با بیان شرایط،مخاطب رو وادار به فکر روی مسئله مطرح در داستان می کرد.همچنین پررنگ شدن نقش تاریخ و سیاست،رنگ و بوی دیگری به داستان داد.فقط چند نکته وجود داشت: 1.ابتدای داستان.کتاب شروع بسیار ضعیفی داشت.چطور ممکنه همزمان با مرگ کارن،نازآفرین هم بیمار بشه و از دنیا بره؟!و از اون مهم تر....چطور ممکنه از این دو رویداد مهم آنقدر بی اهمیت جلوه کنند و با این سرعت ازشون عبور بشه؟!و به همین سرعت دایانا بیخیال مرزبانی بشه و بریم به سوی تیسفون!این احساس که نویسنده ابتدای داستان رو کاملا از روی اجبار نوشته که فقط تموم بشه کاملا واضحه. 2.در قسمتی از داستان،شاهد عذاب وجدان دایانا برای ازدواج با پوریا بودیم.ابتدای کار قابل فهم بود،اما به مرور به حالتی رسیدیم که وجود این احساس،با رفتار های دایانا دچار تناقض شد.یعنی شما میدیدی دایانا در حال توصیفات عاشقانه پوریا و فاز همه چی آرومه من چقدر خوشحالم،بعد یهو اون وسط یه اسمی هم از کارن میاورد و میگفت من عذاب وجدان دارم!خب تو این حالت طبیعیه که برا مخاطب یه حالت:«وات د فاز؟»به وجود بیاد و نتونه درک کنه. 3.یکی از اعصاب خرد کن ترین موارد موجود در داستان،شخصیت تک بعدی مهین بانو بود.هر چقدر در آبانگان این شخصیت قوی و زیبا ترسیم شده بود،توی این جلد حکم وصله اضافه ای داشت تو داستان.میفهمم که قرار بوده پروتا و گره انداز داستان باشه،ولی متاسفانه شباهتی به چیزی که باید نداشت. با همه اینا...خوندن این مجموعه یکی از جذاب ترین تجربه های کتابخوانیم بود.با تک تک دیالوگ های ظریف شخصیت ها کیف کردم و با توصیفات حیرت آور و زیبا هم همینطور.امیدوارم از این نویسنده آثار بیشتری ببینیم.😉
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.