سفر به آن سوی دریاها

سفر به آن سوی دریاها

سفر به آن سوی دریاها

4.5
110 نفر |
45 یادداشت
جلد 1

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

11

خوانده‌ام

206

خواهم خواند

44

ناشر
مهرک
شابک
9786000327521
تعداد صفحات
136
تاریخ انتشار
1398/4/31

توضیحات

کتاب سفر به آن سوی دریاها، نویسنده مهدی میرکیایی.

لیست‌های مرتبط به سفر به آن سوی دریاها

نمایش همه
دبه ی تاریخسفر به آن سوی دریاهاتاریخ ماریخ مستطاب کلاه

دبیر مطالعات🌎

10 کتاب

به عنوان یک دبیر مطالعات اجتماعی متوسطه اول، این کتابها در تدریس به شما کمک می کنه و میتونه گزینه خوبی برای کتابخانه کلاسی و امانت دادن به دانش آموزا باشه. برای بخش تاریخ: اول از همه، کتاب دبه تاریخ رو پیشنهاد میدم. چون متن های کوتاه داره، به سبک مجلات رشد نوشته شده و برای دانش آموزا جذاب و خوشخوانه. بعد با توجه به سطح مطالعه دانش آموز، "مجموعه سرگذشت استعمار" متن جدی داره ولی موضوعش مهم و جذابه. مجموعه تاریخ ماریخ مستطاب مجموعه خوشمزه های تاریخ ایران اینها طنز هستند. مجموعه دوم، اطلاعات تاریخی خوبی میده. اگر دانش آموز بیشتر اهل تفکر انتقادی هست، "مجموعه تاریخ با غرغرهای اضافه" براش مفیده. و اگر به تاریخ جهان علاقه منده، "مجموعه تاریخ ترسناک" رو پیشنهاد می کنم. اگر میخوایید دانش آموز از طریق خوندن زندگی مشاهیر با تاریخ آشنا بشه، مجموعه مشاهیر خندان میتونه کمک کننده باشه. و برای دانش آموزان حرفه‌ای تر در کتابخوانی، کتاب های آقای شاه آبادی که تم تاریخی دارند، مناسبند. خصوصا مجموعه "دروازه مردگان" برای بخش جغرافیا : "جهانگردون " که دانستنی های طنز درباره ی کشورهای جهانه. و مجموعه "پسری که دور دنیا را رکاب زد"، اطلاعات خوبی درباره ی قاره ها داره. کتاب هایی با موضوعات محیط زیستی هم می تونن مرتبط باشن. شما کتاب محیط زیستی خوب برای نوجوان سراغ دارید؟ سفرنامه نوجوان چطور؟

11

یادداشت‌ها

          ماجرای استعمار۱
ماجرای استعمار از نوع اروپایی‌اش دیگر با این لفظ معنا و تعریف نمی‌شود، بلکه تضاد معنایی دارد. وقتی وارد منطقه‌ای شدی و جمعیت آن را از ششصد هزار نفر به پانصد نفر رساندی یعنی پاکسازی نژادی کرده‌ای. نه آقا این کار اسمش استعمار نیست و اسم دیگری دارد.
چقدر این روزها شبیه آن روزها عمل می‌کنند اما کسی که برایشان نامه را می‌خواند کور است.
به حکم نسخهٔ تکاملی خودشان هم که حساب کنیم انسان امروز راهکار مقابله با «سگ‌های تحریک» شده را با تجربه‌ای تلخ آموخته است.


جملات پایین را از کتاب بخوانیم!؟
«اسپانیایی‌ها روبه‌رو شدن با بومی‌ها را در آنروزها این‌گونه توصیف کرده‌اند: در یک دست انجیل داشتیم و در دست دیگر یک بطری شراب؛ تفنگی را هم به پشت انداخته بودیم.»
ستایش مردگان از آیین‌هایی بود که در میان بسیاری از سرخپوست‌ها رایج بود؛ اما آن‌ها که در آغاز سفید ها را به نام «پسران آسمان» و «نجات‌بخش‌هایی که از قعر اقیانوس برای رهایی آن‌ها آمده بودند» می‌شناختند، اکنون با شگفتی می‌دیدند که این «رنگ پریده‌ها» حتی به اجساد مردگان آنها هم رحم نمی‌کنند و به چیزی جز طلا نمی‌اندیشند.
        

14

          بسم الله الرحمن الرحیم 

من اخیراً یک کتابی دیدم که یکی از همین نویسندگان خودمان ــ که من از نزدیک [با ایشان] آشنایی ندارم ــ نوشته، به نام سرگذشت استعمار؛ پانزده شانزده جلد کتاب ۱۵۰ صفحه‌ای، ۱۲۰ صفحه‌ای است؛ تشریح میکند که استعمار چگونه در قارّه‌ی آمریکا و در قارّه‌ی آسیا توانست ثروتهای اینها را از بین ببرد و خودش را ثروتمند کند.
بیانات مقام معظم رهبری در دیدار نخبگان و استعدادهای برتر تحصیلی، ۱۴۰۱/۰۷/۲۷

تا اواسط قرن پانزده، مهم‌ترین و باارزش‌ترین کالاها برای اروپانشینان، یعنی ابریشم و ادویه از طریق آسیا به آنها می‌رسید. اما در سال ۱۴۵۳ و با فتح قسطنطنیه توسط عثمانی‌ها و تسلط این کشور بر سواحل دریای مدیترانه، این دو کالا بسیار گران‌ شدند. چرا که ترک‌های عثمانی که تمام مسیرهای رسیدن این دو کالا به اروپا را در اختیار داشتند، قصد تصرف بخش‌های بیشتری از اروپا را داشتند و کشمکش‌های فراوانی را با اروپا به راه می‌انداختند و اروپایی‌ها از مسیرهای قدیمی تجاری این دو کالا محروم می‌شدند. 
از طرف دیگر، جنگ‌های بین کشورهای اروپایی هزینه بالایی داشت و نیاز پادشاهان و حکومت‌ها به طلا را بیشتر می‌کرد. عقیده اروپایی‌ها به وجود طلای فراوان در شرق دور باعث شد که تمام پیش‌زمینه‌های استعمار فراهم شود و اولین کشور اروپایی یعنی پرتغال که اسپانیا آن را احاطه کرده بود و تنها راه ارتباطی‌شان با جهان خارج غیر از مرز خاکی‌ای که با اسپانیا داشتند و در اثر اختلاف شدیدی که این دو کشور با هم داشتند غیرقابل استفاده بود، از طریق دریا بود و در کم‌تر از چند سال بعد از تصرف قسطنطنیه، اولین کشتی‌های خود را راهی آفریقا کرد تا با دور زدن این قاره به شرق دور(هند امروزی) برسند. آنها آفریقا را کوچک‌تر از آنچه امروز ما می‌دانیم می‌پنداشتند و در مسیر رسیدن به هند(که طی چندین سفر دریایی محقق شد) چندین کشور آفریقایی که بی‌اطلاع از وجودشان بودند را استعمار کردند و حتی نام آنها را بر اساس کالایی که در آن کشور پیدا می‌کردند می‌گذاشتند(نام کشور ساحل عاج هنوز به همان نامی است که پرتغالی‌ها گذاشتند) 
بعد از چیزی حدود بیست سال جولان‌دهی پرتغال در عرصه استعمار، کريستف کلمب ایتالیایی با امضای قراردادی با دربار اسپانیا، رسما این کشور را وارد این عرصه کرد و پای مهم‌ترین رقیب پرتغالی‌ها را به آمریکا(که البته خودش فکر می‌کرد هند است) باز کرد. البته مقصود از آمریکا کل دو قاره آمریکای جنوبی و شمالی نیست، چرا که پرتغالی‌ها به خاطر جسارت یکی از دریانوردانشان که فاصله زیادی از سواحل آفریقا گرفته بود، پایشان به برزیل باز شد. مقصود ایالات متحده امروزی و چندین کشور در آمریکای شمالی و مرکزی است. بعد از فتوحات فراوان کريستف کلمب در آمریکا و آوردن مقدار زیادی طلا و ادویه به اسپانیا و به دلایلی مطرود شدنش از این دربار، دریانوردان بسیاری از طرف دربار اسپانیا به سمت آمریکا رفتند و باز شدن بیش‌تر پای پرتغالی‌ها به همان مناطق درگیری‌های بسیاری بین این دو کشور ایجاد کرد. برای برطرف کردن این درگیری‌ها پاپ واسطه شد و تمام سرزمین‌های غرب را به اسپانیا و سرزمین‌های شرق را پرتغال بخشید. البته پاپ به خاطر عدم اطلاع از جغرافیا اشتباه محاسباتی بدی کرد و یکی از دریانوردان هوشمند اسپانیا به نام ماژلان با نظریه کروی بودن زمین از اسپانیا به سمت شرق راند و بعد از گذراندن قاره آمریکا به شرق آسیا رسید و ادویه‌های فراوانی از هند با کشتی‌هاش همراهش به اسپانیا رسیدند و به این طریق همه جهان را متعلق به پادشاه اسپانیا کرد چرا که او فقط به طرف شرق رانده بود. هر چند او خودش وسط راه کشته شد و دلکانو جایگزین او در ادامه راه شد. 
تقریبا اواسط قرن شانزده با دیدن فتوحات فراوان اسپانیایی‌ها و پرتغالی‌ها بقیه کشورهای اروپایی از جمله انگلیس، هلند و فرانسه وارد رقابت استعمار شدند.

به راستی استعمار یکی از پدیده‌های ناشناخته است‌. در کشور خودمان کم‌تر کسی این پدیده را به درستی شناخته و شاید اصرار مقام معظم رهبری بر مطالعه کتب اینچنینی که چندین بار اسم بردند هم همین باشد. 
مجموعه سرگذشت استعمار با زبان ساده و در عین اختصار، سرگذشت پنج قرنیِ استعمار را برای ما روایت می‌کند. وقتی نام استعمار برده می‌شد نود درصد ما به یاد انگلیس که معروف است به استعمار پیر می‌افتیم. اما به راستی چه کسی می‌داند انگلیس نه تنها پیشگام استعمار نبود، بلکه برای جا نماندن از رقابت و قدرت وارد این عرصه شد؟
جلد اول این مجموعه چنانکه متوجه شدید به اولین مستعمِران تاریخ، یعنی اسپانیا و پرتغال می‌پردازد. ابتدا ریشه‌های تاریخی استعمار را به طور مختصر بررسی می‌کند و سپس وارد نحوه استعمار می‌شود. سیر نحوه استعمار پرتغال و اسپانیا از محتاط و مذاکره مانند به خشن و به کارگیری زور می‌رسد. آنها ابتدا در قبال شیره قند و چندین کالای نساجی و... که در قاره آمریکا یافت نمی‌شد از آنها طلا و ادویه که به وفور موجود بود می‌گرفتند. اما چشیدن طعم قدرت آنها را به کشت و کشتارهای فجیع و ترسناکی رساند که شنیدنش مو بر تن هر آدمی سیخ می‌کند. در بخشی از کتاب آمده که کلمب به خاطر فشار وحشتناکی که به مردم بخشی از قاره آمریکا آورده بود، جمعیت آن بخش را از شصت هزار نفر به پانصد نفر رساند. نمی‌دانم این گزاره چقدر درست است ولی حتی تصورش هم دهشتناک است.
از این عجیب تر نقش مسیحیت در استعمار است. اروپایی‌ها به خاطر مسیحی بودنشان، تصرف هر جایی که می‌خواهند و به هر نحوی را حق مسلم خود می‌دانستند. چنانکه وقتی اسپانیایی‌ها به پادشاه اینکا گفتند که به اطاعت پادشاه اسپانیا در آید از آنها پرسید که به چه حقی چنین درخواستی را با گستاخی تمام مطرح می‌کنند؟ کشیش کتاب مقدس در دستش را به او نشان داد و گفت: به این حق
بی‌اطلاعی از این تاریخ ترسناک اروپا، ما را به این نقطه و تصور رساند که غرب، بدون نقص و کاملا متمدن است. به راستی اگر استعمار نبود، چه مقدار از این تمدن برای اروپا حاصل می‌شد؟
        

33

          سرگذشت استعمار، بسیار خواندی و البته بسیار تلخ است. در این مجموعه کتاب ۱۵ جلدی که برای نوجوانان نوشته شده، صحنه‌هایی از تاریخ استعمار در کشورهای مختلف روایت شده است. به نظرم آشنایی با تاریخ استعمار می‌تواند مسیر زندگی ما را عوض کند و متاسفم که تا به حال اطلاع بسیار کمی از این موضوع داشته‌ام. یعنی حداقل انتظار داشتم که با استعمار ایران آشنا باشم. نمی‌دانم چرا اینقدر کم از تاریخ جهان اطلاع داریم. شاید غربی‌ها دوست ندارند تاریخ شرم‌آور رشد و موفقیت‌شان بازگو شود.

استعمار تقریبا از ۵۰۰ سال پیش شروع شد. در آن زمان اروپایی‌هایی که در رویای ثروت بودند، راهی دریاها می‌شدند و سرزمین‌هایی را که قبلاً نمی‌شناختند، اصطلاحا کشف می‌کردند. یعنی در واقع به نام پادشاه کشورشان تصرف می‌کردند. بشر آن دوران بدون هیچ عذاب وجدانی هر کاری که منفعت بیشتری برایش داشت، انجام می‌داد: ساکنان سرزمین را می‌کشت و آنها را به بردگی می‌گرفت و ثروتهایشان را می‌دزدید. به نظرم تلخ‌ترین بخش استعمار برده‌داری است. شنیدن از میلیون‌ها انسان سیاه‌پوست که سال‌های سال در سخت‌ترین شرایط زندگی کردند و اروپایی‌هایی که با آنها مثل گونه‌ای از حیوانات رفتار کردند، وجدان هر انسانی را به درد می‌آورد. ما خیلی کم از رنج آفریقایی‌ها و ظلم سفیدها شنیده‌ایم.

شاید اگر تاریخ استعمار را بیشتر و بهتر روایت کنیم و مردم جهان بدانند که چطور به اینجا رسیده‌ایم، نگاه همه‌مان به کشورهای پیشرفته تغییر کند. شاید اگر بفهمیم که اروپایی‌ها بر شانه‌های برده‌ها سوار شدند و این تمدن بزرگ را ساختند، دیگر احساس پایین بودن نداشته باشیم و آنها را پیشرفته ندانیم. شاید اگر بدانیم که ثروت امروز سرمایه‌دارن، میراث گذشته‌ای هولناک بوده است، به دنبال آینده متفاوتی باشیم.

هر کدام از بخش‌های کوتاه این مجموعه کتاب، اتفاق جالب و دردناکی را روایت کرده است و نکته مهمی برای به خاطر سپردن دارد. بعضی از این نکات بسیار مهم را یادداشت کرده‌ام:

+ مردم سرخپوست که دیگر نمی‌توانستند ظلم اسپانیایی‌ها و پرتغالی‌ها را تحمل کنند و خودکشی می‌کردند.
+ کشتی‌هایی که برای آوردن برده راهی دوردست‌ها می‌شدند و شرکت بیمه‌ای که برای جان یک برده، پول یک انسان را نمی‌داد و برده‌داری که می‌خواست در دادگاه ثابت کند که برده‌ها روح دارند تا غرامت بیشتری از شرکت بیمه دریافت کند.
+ نقش دین مسیحیت در اینکه استعمارگران خود را برتر از مردم بومی می‌دانستند و اینکه مردم را به زور مسیحی می‌کردند.
+ سرخ‌پوست‌هایی که مجبور بودند هر روز دو بار به کلیسا بروند و اگر یک بار نمی‌رفتند، برای یک هفته به آنها غذا نمی‌دادند.
+ مردم بومی که می‌توانستند مسیحی شوند ولی اجازه کشیش شدن نداشتند.
+ سیاه‌پوستی که کشیش شد و به جرم خالی کردن کلیسای بلژیکی‌ها از مؤمنان ۳۰ سال زندانی شد.
+ امانوئل سانتاماریا که مسلمانان شد و به حسن‌قلی تغییر نام داد.
+ اشغال قاره آمریکا و قراردادهایی که مهاجران با سرخ‌پوست‌های بومی می‌بستند و زمین‌هایشان را می‌گرفتند و بعد هم تعهداتشان را زیر پا می‌گذاشتند.
+ قانونی که برای مجازات افراد سالم ولگرد و بیکار در انگستان وضع شده بود.
+ انقلاب صنعتی و بچه‌هایی که هر روز ۱۸ ساعت در کارخانه کار می‌کردند.
+ سرمایه‌دار انگلیسی که با ژنرال قرار گذاشته بود که نتیجه جنگ را یک روز دیرتر برساند تا بتواند در بازار سهام سود بزرگی بدست آورد و او را هم در سودش شریک کند.
+ جنایت انگلیسی‌ها در هندوستان و اینکه یک قرن و نیم منابع این کشور را بردند و مردمشان را به کار گرفتند و با سربازان هندی در جنگ‌ها شرکت کردند.
+ کتابی اغراق‌آمیز که در مورد یک روز زندانی شدن گروهی از انگیسی‌ها و کشته شدن ۱۲۳ نفر از آنها توسط سربازان هندی در حفره سیاه نوشته شد و بعد از آن، افکار عمومی مردم انگلستان از اخبار کشته‌های هندی چندان ناراحت نمی‌شدند.
+ ژنرال انگلیسی که در لباس مبدل، مردم یکی از استان‌های هند را تحریک کرد تا به سرزمین تحت حکومت انگلستان حمله کنند و بعد از طرف انگلستان به آنجا حمله کرد و سرزمینشان را تصرف کرد.
+ ایران تکه‌تکه شده به دست روس‌ها و عثمانی و اینکه نادر همه بخشهای از دست رفته را به کشور برگرداند و حتی تا عراق پیش رفت و شهر کربلا را هم گرفت.
+ گنج‌های هند که نادر آنها را غارت کرد و به ایران آورد و مخفی‌شان کرد. بعد هم سه سال مردم ایران را از مالیات معاف کرد و بعد دوباره پشیمان شد و مالیات سه سال را یکجا از مردم گرفت.
+ نادر که بزرگان کشور را در دشت مغان جمع کرد و گفت که پادشاهی را برای کشور انتخاب کنند و گفت که خودم می‌خواهم از رهبری سپاه کناه بروم و به عبادت مشغول باشم. برای چهار روز، مدام از او خواهش می‌کردند تا قبول کرد شاه شود.
+ ایران ما که هر روز یکی از بخش‌هایش تهدید می‌شد. ارمنستان و گرجستان که روسیه آنها را جدا کرد. افغانستان که با حمایت انگلستان و برای حفاظت از تسلط بر هند از ایران جدا شد. سیستان، کرمان و مشهد که تصرف شده بودند و ممکن بود جدا شوند.
+ بحرین که فقط ۷ سال قبل از انقلاب ایران با یک نظرسنجی از ما جدا شد.
+ ناصرالدین شاه ۱۷ ساله و انگلستان و روسیه که مدام سعی می‌کردند از ایران امتیاز بگیرند و امیرکبیر که سعی می‌کرد جلوی مداخله این قدرت‌ها را در ایران بگیرد.
+ باقرخان و دیگر مبارزان ایرانی که با بیگانگان می‌جنگیدند و از طرف حکومت حمایت نمی‌شدند و گاهی حتی بهشان خیانت می‌شد.
+ کمک شاه ایران به صندوق حمایت از خانواده‌های قربانیان انگلیسی که برای حمایت از انگلیسی‌هایی که در راه سرکوب هندیان کشته شده بودند، تاسیس شده بود.
+ وزیر امور خارجه ایران که نامه‌های دریافتی از سفیران کشورهای دیگر را حتی باز نمی‌کرد.
+ اعطای مدال «بند جوراب» توسط ملکه انگلستان به ناصرالدین شاه و تلاش وزیران و شاهزادگان ایرانی برای بدست آوردن مدال‌های انگلیسی که این افراد را تحت حمایت انگلستان قرار می‌داد.
+ سال‌های ذلت و شکست ایران که درباریان به دنبال منافع شخصی خود بودند و شخص شاه هم حاضر بود از بیگانه رشوه بگیرد.
+ مظفرالدین شاه که برای سفر به اروپا از روس‌ها وام گرفت و درآمد گمرک‌های ایران به عنوان ضمانت این وام مشخص شد و این طور بود که سال‌ها درآمد گمرک ایران وارد بانک روسی می‌شد و روس‌ها قسط وام را بر می‌داشتند و بعد از شش ماه بقیه پول را به دولت ایران می‌دادند. 
+ انگلستان که طرفدار حکومت مشروطه بود برای اینکه این موضوع قدرت روسیه را در ایران کم می‌کرد.
+ جنگ جهانی دوم که انگلستان و روسیه ایران را اشغال کردند، بنزین هواپیماهایشان را از نفت ایران تامین کردند، پول استفاده از راه‌آهن را ندادند، پول بی‌حساب چاپ کردند و ارزش پول ما بسیار کم شد تا جایی که قیمت نان در کشور ۵۰۰ برابر شد.
+ مبارزه مصدق با انگلستان و ملی شدن نفت و تحریم ایران توسط شرکت‌های نفتی و گرانی شدید و اخراج کارکنان انگلیسی پالایشگاه آبادان از کشور و اینکه مصدق مجلس را منحل کرد تا مجلس جدیدی انتخاب شود و بعد هم که آمریکایی‌ها کودتا کردند و دوباره منافع نفت را بدست آوردند.
+ تظاهر ناپلئون به مسلمانی برای فتح مصر با هدف فتح هند انگلستان و اینکه اروپایی‌ها به سرعت در مقابل ناپلئون متحد شدند و او را شکست دادند.
+ روزنامه‌نگاری که زمین کشور کونگو را از قبایل بومی با قراردادی که نمی‌توانستند بخوانند، خرید.
+ وام‌هایی که استعمارگران به کشورهای مستعمره می‌دادند و وقتی کشورها نمی‌توانستند قسطهایشان را پرداخت کنند، امتیازهای فوق‌العاده می‌گرفتند. مثلا وزیر دارایی کشور را آنها تعیین می‌کردند و از مردم مالیات می‌گرفتند.
+ سفیدهایی که با روش‌های مختلف، سیاه‌پوست‌ها را به کار اجباری وادار می‌کردند. کار اجباری مصوب، کار به جای مالیات اجباری که از پس آن برنمی‌آمدند، کار برای گرسنه نماندن به خاطر فقری که مسبب آن اروپاییان بودند.
+ مردم آفریقا که مجبور بودند فقط یک محصول بکارند تا هم استعمارگران بیشتر بهره ببرند و هم مجبور باشند همه کالاهای مورد نیاز خود را از آنها بخرند.
+ جاده‌های فراوانی که مزارع و معدن‌ها را به بندر متصل می‌کرد تا محصولات صادر شوند، در حالی که بین شهرها جاده‌ای ساخته نمی‌شد.
+ اروپاییانی که ارتباط بین شهرها در آفریقا را قطع می‌کردند و راه بین دو شهر را ناامن می‌کردند.
+ آفریقا که هنوز هم به شکلی در استعمار است و معادن آن را شرکت‌های اروپایی استخراج می‌کنند و اگر دولتی بخواهد امتیازهایشان را لغو کند، با کودتا آن را از بین می‌برند.
+ هندی‌ها که به جای پنبه، تریاک می‌کاشتند تا مجبور شوند پارچه انگلیسی بخرند و تریاک‌ها برای چین که از کالاهای غربی مستغنی بود، فرستاده می‌شد تا به جای طلا برای خرید چای استفاده شود.
+ انگلستان که به چین حمله کرد و بعد از پیروزی یکی از شرایطش آزاد کردن واردات تریاک بود و تعرفه واردات همه کالاها را هم بسیار کم کرد.
+ آمریکا که در جنگ ویتنام از عامل نارنجی استفاده می‌کرد تا جنگلهای ویتنام را از بین ببرد و این ماده سمی هنوز هم از فرزندان آن کشور قربانی می‌گیرد.
+ ژاپنی‌ها که وقتی فرصت استعمار پیدا کردند، به مردم ویتنام رحم نکردند.
+ آمریکایی‌ها که مردم فیلیپین را با کمک در انقلاب فریب دادند و بعد کشتند، سوزاندند و شکنجه کردند.
+ سرخپوست‌هایی که قتل عام شدند و تمدنشان از بین رفت و مثل سیاهان کارگر اروپایی‌ها شدند.
+ برزیل که دوره‌ای منبع چوب، بعد زمین شکر، بعد معدن طلا و بعد زمین قهوه و بعد هم کائوچو بود. ۵۰۰ سال تاریخ این کشور فقط همین بود که این کالاها بیشتر و بیشتر برای پرتغالی‌ها برداشت شوند.
+ وقایع تکراری در تاریخ استعمار در مورد کشوری قدرتمند که رحم نمی‌کند و هرچه می‌تواند می‌برد و مالیات می‌گیرد و جلوی توسعه کشور را می‌گیرد و قیمت کالاها را به نفع خود تعیین می‌کند و می‌گوید چه بکارید و برده می‌برد و مردمی که دیگر نمی‌توانند تحمل کنند.
+ رهبر انقلاب مردم کوبا که می‌گفت اگر آمریکایی‌ها برای کمک در جنگ وارد کشور شوند، چه کسی بیرونشان می‌کند.
+ مردم کوبا که قیام کردند تا از استعمار اسپانیا آزاد شوند و در روزهایی که موفقیت بسیار نزدیک بود، آمریکایی‌ها به کمک آنها آمدند و دولت اسپانیا در مقابل آمریکا تسلیم شد و انقلابیون را حتی به جلسات مذاکره راه هم ندادند و به این ترتیب آمریکا بر کوبا مسلط شد.

پ.ن. ای کاش نویسنده این مجموعه کتاب، مطالب را با ارجاعات دقیق همراه می‌کرد تا صحت نوشته‌ها قابل بررسی باشد.
        

1

FaMoSa

FaMoSa

1403/6/31

          عجب کتاب جالبی بود!
معمولا کتابهای تاریخی یه سبک خشکی دارن تو روایت تاریخ که باعث میشه آدم با زحمت بخونتشون
ولی این کتاب خیلی روون و جذاب به شکل داستانی تاریخو روایت می‌کنه و در مورد فن و فنون! استعمارگری اسپانیا و پرتغال هست که بسی جذاب و جالب بود و خوشمان آمد
من صوتی این کتابو با گویندگی پیمان طالبی شنیدم که خوب و روان بود هرچند اسمهای اسپانیایی رو اشتباه می‌گفت و احتمالا از اول در متن کتاب اشتباه به فارسی برگردانده شدن، (بعضی کلمات اسپانیایی همون‌طور که نوشته میشن خونده نمیشن مثلاً اسم Miguel به فارسی میگوئِل خونده نمیشه غلطه! بلکه میگِل خونده میشه.) ولی با این اوصاف این اشتباهات در فهم کتاب خللی وارد نمیکنن و همچنان میشه از این کتاب بابت اطلاعات جالبش لذت برد.
یه نکته‌ی دیگه هم باید اضافه کنم که تو کتاب اشتباه نوشته و غلط مصطلح هست تو کشور ما، اونم اینکه کریستف کلمب! غلطه طرف اسمش Cristóbal Colón کریستوبال کُلُن هست نمی‌دونم چرا تو ایران اشتباه جا افتاده!!؟
        

2

          سفر به آن سوی دریاها اولین جلد از سرگذشت استعمار هست. این کتاب، برای رده سنی نوجوان البته بالای ۱۳ سال  است. مطالب ساده و روان و تا حدی داستان گونه است. این کتاب، داستان سرآغاز استعمار اروپاییان در سایر نقاط جهان، البته به شیوه شناخته شده برای ما است. سفرهای ماجراجویانه‌ و طمع کارانه که سرنوشت مردمان ساکن بر کره زمین رو، تغییر داد. تجربه کروی بودن زمین و سفر بر دور دنیا و ... البته در این جلد فقط استعمارگری پرتغال و اسپانیا (که گویا سردمدار استعمار بودند) مطرح شده و کشورگشایی اونها از شرق تا ژاپن و از غرب تا قاره آمریکا رو بیان کرده.
 مشکل قابل توجه نبود تاریخ برای خیلی از ماجراهاست، اینجوری امکان تحقیق گرفته می شه. حتی همزمانی وقایع شاید خیلی مشخص نباشه. همین طور نام‌ها فقط به فارسی ذکر شده که جستجو و تحقیق رو سخت کرده و منابع هم بدون هیچ ارجاعی در متن در انتهای کتاب اومده که عملا بی استفاده‌اش کرده.
اطلاعات نسبتا خوبی به مخاطب خودش می ده. در حدی نتیجه‌گیری محقق و نویسنده رو هم بیان می کنه که از زاویه‌ای، می تونه مفید باشه. 
نکته‌ای که توجه‌ام رو جلب کرد، اصرار کشیشان و حاکمان استعمارگر مثل اسپانیا و پرتغال بر تغییر مذهب مردمان کشورهای استعمار شده است. اصرار و اجبار به گرویدن به آیین مسیحیت و انجام هر نوع خشونت در این راه! جالبه که در قرن های اخیر بر همه این خشونت ها پرده کشیده شده و چهره‌ی دیگری نمایش داده می‌شه.
در مجموع برای مخاطب خودش، یعنی نوجوانان، گزینه مفید و اگر به تاریخ علاقه مند باشند گزینه جذابیه.
        

6