روایتی واقعی از شبکه گسترده قاچاق دختران ایرانی!
همین واقعی بودن پرونده باعث میشد هر صفحه که جلوتر می‌روم، به میزان بحت‌زدگی‌ام افزوده شود.
چه برنامه ها که با بودجۀ کشور های غربی و به دست برخی سلبریتی ها و مسئولین خیانتکار، روی دختران ایرانی اجرا نمی‌شود آن هم برای اینکه از حیا و مادرانگی‌شان بکاهند و آنان را به عروسکانی بدل کنند که فکر و ذکرشان فقط به دنبال مد و فشن و آرایش و تجملات است! و چه کم اند دخترانی که خود را در تار این عنکبوت ها نمی‌اندازند!
        

          رمان زنان عنکبوتی موضوع خوبی دارد و با خواندنش شناخت خوبی از دنیای امروزی بخصوص دنیای مجازی بدست می آید و باعث میشود نگاه عمیق تری به دنیای اطراف داشته باشیم و به راحتی فریب نخوریم.
اما کتاب به لحاظ نگارشی بسیار ضعیف است و حتی اصول اولیه داستان نویسی هم در آن رعایت نشده است.
        

          از جمله اندک کتابهایی که نتونستم تمومش کنم.کلی تلاش کردم که تا تهش برم ولی دیگه بیخیال شدم گفتم حیف زمان.😐
پیش از این،هر چی از خانم شکوریان دستم رسیده بود خونده بودم و لذت برده بودم،فقط این مونده بود.واقعا خسته کننده و اعصاب خرد کن بود،سیاه صورت هم یک پرونده امنیتیه به همین شکل،ولی واقعا قشنگه.چرا با این اصلا ارتباط نگرفتم الله اعلم.
یکی از مهم ترین نقص های نگارشی کتاب هم علامت تعجب های فراوان و رو مخی بود که در سر تا سر کتاب خیرات شده بود!
        

          خیال تا خیال است؛لذت دارد و هوس انگیز است، اما وقتی می شود واقعیت یک مرداب متعفن است،ظاهرش زیباست اما پا که می گذاری درونش، موذیانه تو را فرو میبرد، می کشد و غرقت می کند!
        

          به نظرم کتاب های نرگس شکوریان فرد عالین البته اونایی  که من خوندم  و این کتابشون هم 👍🏻👍🏻
        

          آخرای کتاب رو به زحمت خوندم که فقط تموم‌ش کنم؛ نه به خاطر قلم کتاب یا خسته کننده بودن‌ش، به خاطر این حجم از حماقت بعضی از زنان ما، بی‌غیرتی بعضی از آقایون ما و خباثت و کثافت دشمنان‌مون...!
واقعا اعصابم خورد شد 👩🏻‍🦯
        

          معتقدم نحوه‌ی نگارش و داستان پردازی کاملاً سوژه‌ی کتاب رو به حاشیه برده و از جذابیتش کاسته؛ اما با تمام این‌ها باز هم می‌شد کمابیش با داستان همراه شد البته تا جایی که با شعارزدگی در دیالوگ‌ها مواجه نشی!
        

          کتاب موضوع جالب و تازه‌ای داشت و از اونجایی که از روی یک پرونده‌ی واقعی نوشته شده نمیشه به سناریو و روند داستان نقدی وارد کرد؛ 
متأسفانه بعضی از جاهای کتاب از نظر نگارشی، جمله‌بندی و حتی توضیحی به شدت ضعیف عمل کرده بود و باعث میشد که یا متوجه اون بخش نشم یا چندبار مطالعه کنم تا منظورش رو بفهمم؛
قسمت‌هایی از کتاب صرفِ یک‌سری از مطالب  و شعارهایی میشد که قصد داشت نظر و نتیجه‌ی خودش رو به مخاطب القاء کنه، در صورتی که کاملا جزو اضافات بود و از بطن داستان میشد به همون نتایج رسید!
چیزی که همون اول زد توی ذوقم اشتباه فاحش در نگارش واژه‌های " لپ‌تاپ " و " پهپاد " بود که توی کتاب لب‌تاب و پهباد نوشته بود! 
در کل داستان و موضوع بسیار قوی و مهم،
با نگارشی متوسط (نه ضعیف) رو شاهد بودم.
        

          یک کتاب خوب برای اگاهی و بیدار شدن عده ای
در این کتاب شاهد این هستیم که یه عده ادم فریبکار بخاطر پول و مقام و شهرت دست یه چه کثافت کاری هایی که نمیزنند و زنان و دختران  ایرانی رو با فراهم کردن شرایط و امکانات در راه خواسته های خودشون سوق میدن.و این کتاب گزارشی از این عملیات هستش که در کتاب روند شناسایی  و دستگیری پیش میره.
کتاب بسیار روان و خوانا هست بنظر من از این کتاب های امنیتی باید بیشتر نوشته بشه برای اگاهی عموم مردم.
دم پلیس های غیور ایران گرم.
        

          قلم خانم شکوریان واقعا عالی و محشره
        

          خوندن کتاب زنان عنکبوتی در این حال و هوایی که مدتی است شعار، 'زن زندگی،آزادی' سر زبان عده‌ای افتاده خالی از لطف نیست ..
این کتاب، مستندی داستانی، درباره‌ نقشه‌ی سالهای گذشته صهیونسیت ،وهابیت و بهائیت با ارائه مد و فشن و ... برای نابودی خانواده و جایگاه زن در ایرانه..
میشد که قلم نویسنده جذاب تر باشه، و روند کتاب و شخصیت هارو بهتر پیش ببره،
ولی هیچ کدوم از این نقد ها ارزش کتاب و 
کم نمیکنند.


برشی از کتاب : 
"زن هارا راحت می‌شود زیر و رو کرد .
هم زود خوب می‌شوند، هم زود فریب می‌خورند، فقط باید مهلت نداد که فکر کنند، سرشان را باید گرم کرد ..
 یک مدت عمل کردن بینی مد می‌شود ، یک مدت مژه و تتو، یک مدت مدل آرایش و ...
زن هارا باید خیابان گرد کرد تا خانه هایشان پر از گرد و غبار شود!! 
زن ها را باید از مادری جدا کرد و به فروشندگی ، کارمندی، منشی‌گری و ... سرگرم کرد!!
زن هارا باید از لذت آرامش خانه کشاند به هیجان کاذب خریدها، تجمل ها، تلذذها..."
        

          این کتاب بر اساس واقعیت بود و یک جورایی مستند بود؛ به هرحال قلم جذابی نداشت و می‌تونست خیلییییی بهتر باشه مخصوصاً که موضوع مهمی هم بود ولی قلم کتاب ضعیف بود گاها متوجه مطالب نمی شدم!
        

          من قصد خرید این کتاب را نداشتم، موقع ورق زدنش حس کردم که باعث خرابی برگه‌هایش شده‌ام و آن را خریدم. کتاب را به طور کلی به جز ۵۰ صفحه آخرش دوست نداشتم. موضوع مهم و خوبی داشت اما به نظرم داستان پردازی اش خوب نبود. موضوع کتاب جوری بود که باید خواننده را میخکوب می‌کرد و تمام مدت بر سرش می‌نشاند اما این کتاب برای من مدت‌ها در حال خواندن بود چون به طور عجیبی کند پیش می‌رفت غیر از ۵۰ صفحه آخرش که جذاب شد و انگار تازه ماجرا شروع شد. کتاب‌هایی که موضوعات این‌چنین دارند باید بتوانند افراد با طرز فکر مخالف را جذب کنند ولی به نظر من جملات کلیشه‌ای که سرتاسر این کتاب را پر کرده‌است توانایی این کار را ندارد، ضمن این که من از بعضی از جملات داخل کتاب هم اصلا خوشم نیامد. در کل ارزش خواندن نداشت و به نظرم با جملات کلیشه‌ای‌اش نمی‌توانست ابزاری برای آگاه کردن دختران نوجوان و جوانی باشد که قبله آمال‌شان مسائل ذکر شده داخل کتاب است.
        

          فکر کنم از موضوعش خوشم نیومد....
        

          به نام او...
بنده به شخصه قلم خانم شکوریان فرد را دوست دارم... هم‌نگارششان و هم موضوعاتی که حول محور آن می نویسند، عالی هست.
این کتاب نیز جملاتی بیان کرده بود که واقعیت جامعه اکنون به ویژه دختران نوجوانان و جوان را نشان می داد.
دشمن زن را نشانه قرار داده چرا که خود او هم می داند زن و مادر کانون خانواده و رکن اساسی جامعه است و اگر از ریشه بتوانند ایران را خشک و نابود کنند، یقینا کل ایران را نابود کرده اند...
برای ایران و هموطنانم مخصوصا تک تک دختران سرزمینم دعا میکنم که در دام دشمنان نیوفتن ان‌شالله...

        

          شاید یکی از قشنگ ترین کتابایی بود که این داخل این ژانر خوندم و برای هر خط نیاز به دقیقه ها سکوت بود برای حزم کردنش و خب بخصوص که بعد از تموم کردنش، صفحه اول رو دیدم و فهمیدم بر اساس واقعیته و یه سکوت طولانی. 
        

          مستند داستانی زنان مانکن
        

          دوازدهمین کتاب ۱۴۰۳_
زنان عنکبوتی نوشته نرجس شکوریان فرد.

همه چیز به ظاهر از یه صفحه‌ی اینستاگرامی شروع شد ولی با لایک ها و بازدید هایی که هر روز بالاتر از دیروز می‌شد، همه چیز تغییر کرد.
کتاب بر اساس یه پرونده‌ی واقعی نوشته شده راجب گروهک به ظاهر آزادی اندیش و فرهیخته که دنبال گرفتن مجوز برای زدن شوی لباس هستند.
اما ظاهراً مدلینگ هایی که برای این کار انتخاب شدن هدف پلید تری دارن این داستان فقط از، ازبین بردن حجاب حرف نمیزنه بلکه از به لجن کشیدن زنان ایرانی و مسلمان حرف میزنه از مردانی که حرف از آزادی زن میزنند و زن را اصلا انسان نمی‌بینند.
۱۴۰۳/۳/۱۵
        

          بسیار دوست داشتم
        

          قلم زیبا، داستان بسیار کاربردی و پیرنگ خوب