آبی نفتی

آبی نفتی

آبی نفتی

4.5
3 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

4

خواهم خواند

2

کتاب «آبی نفتی»؛ روایت پیشرفت‌های شرکت صنعتی «پِتکو» هیچ‌کس منکر اهمیت و ارزش خاطرات و تاریخ شفاهی دوران انقلاب و جنگ تحمیلی نیست، اما آنچه ایران امروز درگیر آن است، یک جنگ اقتصادی تمام عیار است که خط مقدم مقابله با آن در بنگاه‌های اقتصادی و کارخانجات صنعتی و تولیدی می‌گذرد. عبور آبرومندانه از این شرایط سخت، بدون شناخت و روایت هنرمندانه و تجلیل از قهرمانان ملی در حوزه فناوری و تولید ممکن نیست. در کنار روایت جنگ‌ها و قهرمانان حافظ مرزهای جغرافیایی، باید دانشمندان و مهندسان گمنام و خلاق را هم روایت کرد که در میدان علم و صنعت، مرزهای دانش و فناوری ایران عزیز را گسترش می‌دهند. مهندس علی عمرانی از جنس همین مهندسان و مدیران موفق صنعتی است که در دوران سخت تحریم‌های اقتصادی ایران، با تکیه بر خلاقیت، عِرق ملی و استفاده درست از ظرفیت کار تیمی، مبدأ اتفاقات بزرگ و شیرین در صنعت کشور شده است. برای رقم زدن اتفاقات بزرگ، بیش از نخبگان تک بُعدی حادثه کنکور، به متخصصان با اراده و پرتلاش نیاز داریم، آنها که با عشق و علاقه پله‌های رشد را یکی یکی بالا آمده و همه استعداد وجودی‌شان را مانند ذره‌بین در یک نقطه کانونی متمرکز کرده‌اند. پیشرفت واقعی با همین آدم‌ها اتفاق می‌افتد، گرما و زندگی همین جاها پیدا می‌شود و امید همین اطراف متولد می‌شود؛ جایی حوالی عشق و ایمان و وطن! کتاب «آبی نفتی» به عنوان نُهمین جلد از مجموعه کتاب‌های «روایت پیشرفت» انتشارات «راه یار»، دستاوردها و موفقیت‌های شرکت «پِتکو» را با محوریت مهندس علی عمرانی که به مدت 16سال، مدیریت کارخانه «پتکو» را برعهده داشته، روایت می‌کند. «آبی نفتی» فقط داستان آقای عمرانی نیست، روایت اراده و تلاش ده‌ها کارگر و مهندس ایرانی است که تسلیم عادت‌ها نشده و طرحی نو در صنعت کشور در انداخته‌اند. شرکت تولید پمپ‌های بزرگ و توربین آبی با نام اختصاری پمپ و توربین (پتکو) در سال 1371 تاسیس شد و سال 1378 به بهره‌برداری رسید. این شرکت خصوصی، جهت طراحی و ساخت سفارشی پمپ‌های موردنياز صنايع مختلف از جمله نفت، گاز، پتروشيمی، صنايع نيروگاهی، خطوط انتقال آب و توربين‌های آبی کوچک و متوسط بنا شده است. کارخانه این شرکت در منطقه صنعتی قراملک تبريز واقع شده است.

یادداشت‌های مرتبط به آبی نفتی

            اشتباهی که من کردم این بود که اول عملیات احیا رو خوندم،بعد آبی نفتی رو.و خب،بعد از اون روایت جذاب و بی نظیر عملیات احیا،این دیگه خیلی به دلم نمی چسبید.😅
با این حال،چیزی که باعث می شد تا آخر کتاب رو ول نکنم،چیزی بود که اصطلاحا بهش میگن درونمایه یا محتوای داستان.یعنی درسته که کیفیت خود کتاب،اشکالاتی داشت_که خواهم گفت_ولی خود شخصیت مهندس عمرانی،به حدی منو مجذوب خودش کرد که با اشکالات کتاب ساختم و به خوندن ادامه دادم.و در تمام لحظاتی که مشغول خواندن کتاب بودم،غرق شخصیتی تلاشگر،با اراده،متفاوت و خلاق بودم و این،باعث شد در نهایت خوشحال باشم که کتاب رو خوندم.
درباره سبک روایت کتاب،دو نکته وجود داره.اولین چیزی که به ذهنم رسید این بود که جملات کتاب طوری بودند که انگار از دفتر خاطرات شخصی راوی برداشته شده بودند و موضوعی به نام 《مخاطب》 توی اون ها در نظر گرفته نشده بود.این نمیدونم ضعف کتابه یا چی،ولی برای من که زیاد مطلوب نبود.
نکته دوم،استفاده زیاد از اصطلاحات مهندسیه،چیزی که باعث شد بعد از چند فصل اول و بعد از اینکه راوی در یک کارخونه مشغول به کار شد،سرعت خوندن من یواش یواش کم بشه.برای مخاطب عادی ای که هیچ سررشته ای از این رشته نداره،این موضوع به شدت عذاب آوره و خوندن کتاب رو سخت می کنه.با این حال اکه کمی حوصله به خرج بدید،قابل تحمله.😉