معرفی کتاب کاش برگردی اثر محمدرسول ملاحسنی

کاش برگردی

کاش برگردی

4.6
84 نفر |
32 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

3

خوانده‌ام

231

خواهم خواند

57

شابک
9786227177695
تعداد صفحات
288
تاریخ انتشار
1399/6/12

توضیحات

لیست‌های مرتبط به کاش برگردی

نمایش همه

یادداشت‌ها

          #کاش_برگردی
شب پنجشنبه قرار بود ساک ببندم تا برای صبح که راهی سفر میشویم آماده باشم.بچه ها را که خواباندم دیدم بدون گوش دادن به چیزی نمیتوانم کار کنم.شنیدن جنگ و صلح را هم تازه تمام کرده بودم،کمتر از یک ساعت قبل.رفتم سراغ طاقچه و کتابی که قرار بود بخوانیم.

کتاب «کاش برگردی» را انتخاب و پلی کردم.آنقدر کتاب جذاب بود که با اینکه قرار بود صبح زود راه بیفتیم دلم نمی آمد قطعش کنم و بروم بخوابم.تا ساعت دو بیخودی کارهایی که لازم نبود را هم انجام دادم تا زمان بیشتری داستان را گوش دهم.منی که خیلی به تمیز کردن خانه قبل از سفر اعتقاد ندارم کل خانه را مثل دسته گل کردم و حین کار گوشم به داستان ننه رقیه بود و چه خوب داستانی بود این داستان...

قصه ننه رقیه مرا به کودکی های زکریا برد،به خاطرات قالیبافی های زنهای همسایه مان در قم،به شیطنت های عالم بچگی های خودمان در خانه با خواهر و برادرم،به عمق ایمان ریشه کرده در جان پدر و مادر که آنرا قطره قطره در کالبد بچه هایشان میچکانند.چه خوب تعریف میکرد ننه رقیه همه چیز را و چه خوب تربیت کرده بود پسرش را.چقدر یاد گرفتم از ننه رقیه و چقدر طلب کردم نگاه و دعای شهیدش را برای زندگی پسرانم.چقدرررر اشک ریختم برای فاطمه سه ساله زکریا،برای دل تنگ و خون مادر،برای تنهایی الهه و نبودن سنگ قبری که سوز آتش دلشان را کمی کم کند.چقدر ما مدیونیم به خانواده شهدا.

کاش برگردی روایت مادر شهیدی است که سالهای عمر پسرش را بسیار خواندنی تعریف میکند جوری که نیمه رها کردنش و صبر برای تمام کردنش سخت است.بیشتر کتاب را شب گوش دادم و صبح بعد از سوار شدن در ماشین بقیه کتاب را تا انتها.با اینکه اوایل کتاب پر از سرزندگی و نشاط و شوخی بود اما اواخرش نمیتوانستم هیچ جوری جلوی سیل اشک هایم را بگیرم.دلم برای خانواده ای که چشم انتظار پیکر فرزندشان بود پاره پاره شد.با جستجویی که در نت داشتم متوجه شدم پیکر مطهر شهید در سال ۹۹ بعد از پنج سال به آغوش مادر و همسر و دخترش بازگشته است.

من هر چه بگویم حق مطلب ادا نمیشود.باید این کتاب را خواند و خاطرات ننه رقیه را مزه مزه کرد.داستان زندگی شهید زکریا شیری متولد سال ۶۵ و پرواز کرده سال ۹۴ از شهدای مدافع حرم قزوین.مرحبا به قلم روان آقای رسول ملاحسنی.

#کاش_برگردی
#شهید_زکریا_شیری
#رسول_ملاحسنی
#کتاب_صوتی
#زیبابروفه
۲۷بهمن۱۴۰۱

🌸سایه🌸

@sayeh_sayeh
        

2

          سلام و نور 
این کتاب رو در نوار با صدای خانم  زیبا بروفه شنیدم. سومین کتاب از نوشته های آقای ملاحسنی بود که میخوندم و واقعا میتونم بگم در هر سه اثر از شیوایی کلام و روانی و خوشخوانی جملات لذت بردم . 

کتاب ، زندگی روزمره ی شهید زکریا شیری از کودکی تا زمان شهادت از زبان مادر بزرگوارشون بود . پدر و مادری روستایی بی سواد ولی مقید و متعهد به ارکان دین،   نتیجشم  میشه هفتا بچه یک از یک گل تر .

چیزی که در قلم آقای ملا رسولی  دوست دارم اینه که   اصلا سعی نمیکنند از سبک زندگی و شخصیت شهید یا خانواده اش تصویری دست نیافتنی  و دور از ذهن بسازند همین هم باعث میشه مخاطب ارتباط خوبی با کتابهاشون بر قرار کنه .

اتفاق جالبی که در پایان داستان افتاد شعرهایی بود که بعد از شهادت  شهید زکریا رسولی بر زبان مادرشون به زبان ترکی جاری میشد و چقدر این شعرها شیرین بودند.

کتاب برای تمام اقشار جامعه خواندنیست و دلنشین اما کاش اونهایی که نسبت به شهدای مدافع حرم دیدگاه درستی ندارند این کتابها رو بخونند تا بفهمند این بچه ها همه همسایه هامونند. کسایی که با ما تو یک خونه به اسم ایران زندگی میکنند . مثل ما با مشکلات کوچیک و بزرگ زندگی در  ایران در گیرندو هرچه کردند برای امنیت و آرامش و سر بلندی  ایران و ایرانی بوده .

        

15