معرفی کتاب آذرگان: سرگذشت آب و آتش اثر بهار برادران

با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
54
خواهم خواند
12
توضیحات
کتاب حاضر، رمانی است عاشقانه که در دل تاریخ و حوادث آن روایت می شود. حوادث تاریخی داستان به نقل از منابع تاریخی به تصویر کشیده شده اند و تلاش شده است تا به صورت مستند و بر پایه تحقیقات تاریخی نوشته شوند. البته همان طور که در بخش های قبل نیز اشاره شد، برخی اتفاقات با رعایت تقدم تاریخی ازنظر زمانی کمی جابه جا شده اند. بخش عاشقانه داستان نیز که رابطه تنگاتنگی با بخش تاریخی دارد، بیشتر بر پایه تخیل نویسنده و با شناخت از جامعه ایرانی قرن ششم میلادی نگاشته شده است.
بریدۀ کتابهای مرتبط به آذرگان: سرگذشت آب و آتش
نمایش همه1403/11/15
1402/8/12
لیستهای مرتبط به آذرگان: سرگذشت آب و آتش
نمایش همه1403/5/24
1402/12/8
یادداشتها
1402/8/12
دوست داشتم پیش از اتمام آذرگان،نقد تند و آتشینم درباره آبانگان رو بنویسم،اما فرصت نشد و آذرگان شد آبی روی آتش.نسبت به دو جلد قبلی بسیار زیبا تر بود. شاهد روند عاقلانه تر و پخته تری از اتفاقات بودیم،که جای خالیاش در دو جلد قبلی کاملا حس می شد.نویسنده به زیبایی احساسات قابل درکی رو برای شخصیت ها ترسیم می کرد و با بیان شرایط،مخاطب رو وادار به فکر روی مسئله مطرح در داستان می کرد.همچنین پررنگ شدن نقش تاریخ و سیاست،رنگ و بوی دیگری به داستان داد.فقط چند نکته وجود داشت: 1.ابتدای داستان.کتاب شروع بسیار ضعیفی داشت.چطور ممکنه همزمان با مرگ کارن،نازآفرین هم بیمار بشه و از دنیا بره؟!و از اون مهم تر....چطور ممکنه از این دو رویداد مهم آنقدر بی اهمیت جلوه کنند و با این سرعت ازشون عبور بشه؟!و به همین سرعت دایانا بیخیال مرزبانی بشه و بریم به سوی تیسفون!این احساس که نویسنده ابتدای داستان رو کاملا از روی اجبار نوشته که فقط تموم بشه کاملا واضحه. 2.در قسمتی از داستان،شاهد عذاب وجدان دایانا برای ازدواج با پوریا بودیم.ابتدای کار قابل فهم بود،اما به مرور به حالتی رسیدیم که وجود این احساس،با رفتار های دایانا دچار تناقض شد.یعنی شما میدیدی دایانا در حال توصیفات عاشقانه پوریا و فاز همه چی آرومه من چقدر خوشحالم،بعد یهو اون وسط یه اسمی هم از کارن میاورد و میگفت من عذاب وجدان دارم!خب تو این حالت طبیعیه که برا مخاطب یه حالت:«وات د فاز؟»به وجود بیاد و نتونه درک کنه. 3.یکی از اعصاب خرد کن ترین موارد موجود در داستان،شخصیت تک بعدی مهین بانو بود.هر چقدر در آبانگان این شخصیت قوی و زیبا ترسیم شده بود،توی این جلد حکم وصله اضافه ای داشت تو داستان.میفهمم که قرار بوده پروتا و گره انداز داستان باشه،ولی متاسفانه شباهتی به چیزی که باید نداشت. با همه اینا...خوندن این مجموعه یکی از جذاب ترین تجربه های کتابخوانیم بود.با تک تک دیالوگ های ظریف شخصیت ها کیف کردم و با توصیفات حیرت آور و زیبا هم همینطور.امیدوارم از این نویسنده آثار بیشتری ببینیم.😉
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
1402/8/11
سلام خانم برادران... از کار زیباتون بسیار لذت بردم و امیدوارم که کار های بیشتری ازتون ببینیم.... بر این اثر انتقادات زیادی وارده: . این کتاب پر از تناقضه، اصلا نقش پوریا رو درک نمی کنم!!! چطور یک شاهزاده به راحتی افکارش رو برای یک دختر غریبه بیان می کنه!!!! چطور ممکنه با تمام غروری که داره به یک دختر غریبه اجازه بده اون رو با اسم کوچک صدا کنه!!! چطور ممکنه کارن با تمام عشقش به دایانا برای پوریا نامه بنویسه!!!و از اون بخواد همسرش رو صاحب بشه!! و شما چطور این همه تاریخ رو مخلوط می کنین🤔 واقعا درک نمی کنم!!!! چطور ممکنه هم زمان با مرگ پسر دایی دایانا( کارن) دختر دایی پوریا ( ناز آفرین) بمیره!!! بعد هم مهین بانو عمه ی شیرین ( معشوقه خسرو پرویز) بود😂 و از خاندان های بزرگ ارمنستان... توی آبانگان هم چند بار به جای فرماندار مردانشاه نام وسپار ( مرزبان قبلی) رو آوردید به نظرم با این قوه تخیل بسیار قوی و متن نویسی فوق العاده زیبا تون می تونین بسیار بدرخشید😉🌸🌸 ولی نه با تاریخ...
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
1403/6/17
1402/7/2
1403/6/24