یادداشتهای آرش میراحمدیان (58) آرش میراحمدیان 1403/3/12 نه من و آمد و رفت: دو نمایشنامک از سامویل بکت ساموئل بکت 3.5 1 البته من ترجمه مراد فرهادپور از «من نه» رو خوندم. 0 0 آرش میراحمدیان 1403/3/12 برادرم جادوگر بود اکبر سردوزامی 4.0 1 این لحن تیزی که سردوزامی داره انگار بازنمای خشم و تمرین تف کردن خشمه که حالا روی کاغذ نشسته. ترکیبی از خشم، غم، عقده و به قول اون دکتر دانمارکی «وهم غربت». 0 0 آرش میراحمدیان 1403/3/12 این قصه به روایت من سالی گاردنر 3.8 2 یکی دوتا از شخصیتها جا داشتن تا بیشتر پرداخت بشن (کتاب تموم شد ولی هنوز اسمشون رو قاطی میکنم یا درست نفهمیدم کی به کیه) اما داستان کشش به شدت زیادی داره. بیگانههایی که برای فهمیدن و درک عشق اومدن زمین و این وسط چندتا آدم تو چند نسل مختلف درگیر ماجرا میشن. شکل روایت برای این داستان جالب بود و پلات توییست بامزهای هم داشت. 0 12 آرش میراحمدیان 1403/3/12 Harry Potter and the Philosopher’s Stone جلد 1 جی. کی. رولینگ 4.6 182 بالاخره نشستم پای خوندنش. بامزهس. فعلاً همین. :))) بامزه 0 0 آرش میراحمدیان 1403/3/12 Big Sur جک کروک 4.0 1 خوندن این کتاب دردناک بود. اینجا اون بخش از زندگی کروآک رو میخونیم که بعد از «در جاده»س وبه شدت تلخه. تلخه اینکه میبینی چطور سل پارادایز سرخوش تبدیل شده به جک دلوز غمگین و پارانویید که دیگه دوستاش رو هم به زور تحمل میکنه. خیلی هم چیز خفنیهها اینکه اینجوری عوض شدن دورههای زندگی و تغییراتش رو ببینی. از این خیلی خوشم اومد که خودش هم میگه شهرت روی نوشتنش تأثیر خاصی نداشته و اون به هرحال داره داستان خودش رو تعریف میکنه، فقط الان پول و افسردگی بیشتری داره. کارهای کروآک رو دوست دارم چون خود خود زندگیان و قابل درکن و خیلی راحت میشه تغییرات زندگی رو توی اونا دید. 0 0 آرش میراحمدیان 1403/3/12 Mortelle کریستوفر فرانک 4.5 1 فرم رمان خیلی خوب انتخاب شده. و بریده شدن جملهی آخر توی بعضی از یادداشتها حس ترس عجیبی بهم میداد. صحنهی آخر هم یکی از تأثیرگذارترین لحظههاییه که تاحالا خوندم. 0 0 آرش میراحمدیان 1403/3/12 آغاز فلسفه ی یونان: تالس ویلیام کیت چمبرز گاتری 4.0 1 کتاب خوبیه ولی کلاً برام پوینتلسه بخوام به این کتابها امتیاز بدم. 0 0 آرش میراحمدیان 1403/3/12 Naked Lunch ویلیام اس. باروز 4.0 1 بعداً درباره کتاب یه چیزی مینویسم اینجا هم میذارم لینکش رو. متأسفانه ترجمهی فارسی رو هم یه کمی خوندم و لطفاً سراغش نرین. مترجم واسه اینکه دل و رودهی کتاب توی ارشاد درنیاد (یا کلاً غیرقابل چاپ نشه) خیلی جاها رو به خیال خودش سانسور نکرده اما متن رو طوری فارسی کرده که معنی به طور کامل تغییر کرده. در عین حال خیلی جاها رو هم بدون گذاشتن سهنقطه حذف کرده بود. یعنی اگه خوانندهی فارسی ندونه با چه کاری طرفه و چه بلایی سر کتاب اومده، یه چیز بیسر و ته و بیمعنی رو میخونه که به نظرم نخوندنش خیلی بیشتر میارزه. یه جایی به این پانویس هم رسیدم که انتظار داشتم فقط توی زیرنویسهای فارسی فیلم و سریال ببینم نه توی کتاب. <img src="https://s4.uupload.ir/files/photo_2021-09-27_16-49-17_l2zq.jpg" width="40" height="100" alt="description"/> 0 0 آرش میراحمدیان 1403/3/10 قربانی نیمه ی زمستان مارکوس سجویک 3.9 4 سجویک قصهگوی خوبیه، از اونا که میدونه کجا و چطوری پای داستان نگهت داره. ایده کلی این کتابش هم برام جذاب بود و در کل دوستش دارم اما بیش از حد خواسته بود داستان رو توی ابهام غرق کنه و همین خرابش کرد به نظرم. 0 1 آرش میراحمدیان 1403/3/10 مرگ قسطی لویی فردینان سلین 4.3 12 بخش اول کتاب درخشانه، مخصوصاً درونیات فردینان و احساسی که نسبت به اطرافیانش داره و آخرش میرسه به اون صحنه بینظیر دعوا با پدرش و وقتی که میخواد خفهش کنه اما بعد از اون و ماجراهایی که واسش پیش میاد حداقل ۱۰۰ صفحه اضافی داره و همزمان که هرلحظه لذت میبردم از نوشتهی سلین، همون اندازه هم ازش متنفر میشدم و فکر نمیکردم جایی برسه که پای متن اون اینقدر خسته (در مسیر بدی) بشم. 0 1 آرش میراحمدیان 1403/3/10 درک یک پایان جولیان بارنز 3.6 32 کتابهای زیادی نیستن که آدم رو مجبور به فکر کردن بکنن. حالا کتابهایی که اینطوریان هم کم پیش میاد که تو رو هم درگیر داستان کنن و هم یه سری فکرهای مختلفی رو توی سرت بندازن که تا چند روز فحش بدی به نویسنده بابت یادآوری همچین حقایقی که منجر به مرور خاطرات گذشته و پیشبینی آیندههای احتمالی شدن. درک یک پایان از این کتابهاس. اگه ترجمه بهتری داشت شاید خیلی دلنشینتر هم میشد. 0 0 آرش میراحمدیان 1403/3/10 چون عاشق نفرت از منی جلد 2 سوزان دنارد 4.1 2 زیاد شنیدم «خب ادبیات ژانری ایران تازه پاگرفته و نباید بهش ایراد گرفت» اما هیچوقت نتوانست سختگیریام نسبت به کارهایی که میخوانم را کم کند. نویسنده وقتی دست به کیبورد شده و داستانی را تمام کرده و آخر سر، کار را در حدی دیده که آن را بسپارد دست منِ خواننده، دیگر کارش تمام شده و کسی نمیتواند به ذهنم بگوید که حالا با فلان کار و فلان کار مقایسهش نکن. ناخودآگاه با خواندهها و دیدههایمان مقایسه میشود و توقعی را هم بهوجود میآورد. حسین شهرابی توی مقدمه رودخانههای مریخ بهخوبی دربارهی یکی از علتهای این سختگیری توضیح داده و خلاصهش این است که موقع انتخاب کتاب برای ترجمه، اول شاهکارهای هر سبک ترجمه میشوند و همین هم توقع خوانندهای که بیشتر ادبیات ترجمهای مطالعه کرده را بالا میبرد. (البته درباره مقدمه اضافه کنم که اگر مهدی بنواری را از نزدیک نمیشناختم و با کارهایش آشنا نبودم، دو سه صفحهی اول زیادی خستهم میکرد و بهجای معرفی نویسنده، فقط تعریفهایی از کارهایش شده.) جدا از ریتم خوب داستان و هیجانی که بعضی جاها به زور هولم میداد جلو، مقدمههای هر فصل به اندازهای برایم جذابیت داشتند که بهخاطرشان کتاب را تندتند خواندم. اول از همه این مقدمهها نشان میدهند که با چه دنیای گستردهای طرفیم و عملاً تا جایی که ذهن توان داشته باشد میتوانیم دربارهش گمانهزنی کنیم و انتظار ماجراهای متنوعی را هم داشته باشیم. دوم اینکه مقدمهها سرعتگیر خوبی برای ریتم ماجرا و درگیر کردن خواننده با دنیاسازی هستند. از همان شروع داستان واضح است که نویسنده میخواهد تا جای ممکن ما را با داستان طرف کند و روایت را فدای جهانسازی نکرده (این یکی از مشکلاتیست که توی بیشتر گمانهزنهای تالیفیای که تاحالا خواندهام اذیتم کرده، دنیاها و نقشهها و نژادها و شخصیتهای جورواجوری که اصلاً فرصتی به تعریف خود قصه نمیدهند.) رودخانههای مریخ پر از ایدههای کوچک و بزرگ درباره آینده است. آیندهای که انسان از سینگولاریتی هم گذشته و حالا توی دنیای نصفهنیمهای از تکنولوژیهای خفن زندگی میکند. از آسانسور زمین به فضا بگیر تا ساخت سازهای عظیم دور خورشید. همه اینها هم به لطف رباتهایی بوده که یک روز بیخبر غیبشان زده. اما چیزی که داستان را از یک علمیتخیلی دوران طلایی به کاری خواندنی تبدیل میکند، زاویه دید تازهی داستان نسبت به آینده است. ما توی این کتاب با آیندهای از دید فردی ساکن و زیستهی خاورمیانه مواجهیم، و این جای خالی بزرگی بین کارهای تالیفی بود. نثر نسبتاً خشک داستان را شاید بشود با هوش مصنوعی بودن او/آن توجیه کرد. اما به هرحال توی داستانی یانگادالت انتظار راحتی بیشتری توی روایت داریم و این داستان هم جا داشت روانتر باشد. البته از طرفی هیجان کنترل شده و پخش مناسب آن در سرتاسر کتاب توانسته تا حدودی این مشکل را کمرنگ کند. شخصیتپردازی کارکترهای اصلی -که همان دوقلوهای بهرام باشند- بهخوبی انجام شده و تصویر واضحی از آنها میدهد. اما شخصیتهای فرعی رنگ چندانی توی داستان ندارند و با اینکه اسمها و تیپهایی مثل مدیر بدجنس مدرسه، سیاستمداری دروغگو و یا همکلاسی جذاب میبینیم، نمیشود تصویر و شناخت خوبی از آنها گرفت. خواندن این داستان بیشتر از این نظر خوشحالم کرد که بالاخره کار تالیفیای در سطح استاندارد چاپ شده و به دست مخاطب نوجوان هم رسیده. به راحتی میتوانم از نظر اهمیت کتاب، آن را کنار کاری مثل بازی اندر بگذارم. دنیای گستردهای که بنواری ساخته حتی این امکان را میدهد تا بنشینم و در گوشهای از این آینده، داستان خودم را تعریف کنم. رودخانههای مریخ میتواند شروع خوبی برای دوران داستانهای تازهی گمانهزن تالیفی باشد. داستانهایی که جای کپی دست چندم از آثار بزرگ دنیا، بالاخره خوراکی خلاقانه به خواننده بدهند. 0 1 آرش میراحمدیان 1403/3/10 The Colour of Magic (Discworld, #1; Rincewind, #1) جلد 1 تری پراچت 4.0 2 بهشدت خلاقانه و بامزه. وسط این همه کثافت زندگی روزمره، واقعاً تونست چند ساعتی حالم رو خوب کنه. این گوشه اشاره کنم که ترجمه رضا اسکندری آذر خوبه و نمیخوام ایراد الکی بگیرم. درآوردن این طنز توی فارسی کار آسونی نیست، جدا از لحن راوی، کلی اصطلاحات داره که بامزه فارسی شده بودن. فقط با فارسی شدن اسم دوگل مشکل دارم. (نسخه انتشارات هیرمند) رنگ جادو جذبت میکنه تا آخر ادامه بدی. داستان بالا و پایینهایی داره اما باز هم هربار میتونه برگرده به همون جذابیت اولیهش. 0 0 آرش میراحمدیان 1403/3/10 از میان شیشه از میان مه علی خدایی 3.3 1 تازگی بعضی داستانهاش مثل از میان شیشه از میان مه، بارون بارونه و برای خداحافظی شگفتانگیزن. 0 0 آرش میراحمدیان 1403/3/10 دسته ی دلقک ها لویی فردینان سلین 3.7 7 سلین تو مقدمهی این کتاب میگه که باید انتظار سهبرابر حجم فعلی متن رو داشته باشیم. ولی نمیدونم چی میشه که به همین رضایت میده و کاش بیشتر بود. 0 0 آرش میراحمدیان 1403/3/10 درخت هالووین ری بردبری 2.6 2 اینو به خاطر ترجمهش خوندم که واقعاً هم دلنشین بود. اما خود داستان چیزی نیست که مال ما باشه. داستان قدیمیه. برای بچهی امروزی که مثلاً درباره ریشه هالووین کنجکاوه چیز خاصی نداره. لازم نیست ۱۰۰صفحه از این داستان رو بخونه تا بفهمه اوه پس مومیایی از مصر باستان میاد. 0 1 آرش میراحمدیان 1403/3/10 عکاسی، بالون سواری، عشق و اندوه جولیان بارنز 3.8 35 یکی از خلاقانهترین کتابهایی که میتونین بخونین. 0 0 آرش میراحمدیان 1403/3/10 درد که کسی را نمی کشد: پنج جستار درباره ی گم شده های خلوت و شلوغی جاناتان فرانزن 3.3 16 به نظرم جستار «درد که کسی را نمیکشد» و سخنرانی والاس «آب این است» از نظر مفهومی خیلی شباهت دارن. مثلاً هر دو با بمباران دیتای غیرضروری که بهخاطر پیشرفت تکنولوژی سرمون خراب شده خیلی مشکل داشتن. و جفتشون سعی داشتن توی این دنیای شلوغ، ذرهای حریم شخصی پیدا کنن و یه جورایی یاد بگیرن چطوری میشه دووم آورد. اما در نهایت اینکه والاس از این رویکرد دل کند و خودکشی کرد، همچنان غمانگیز و دردناکه. 0 5 آرش میراحمدیان 1403/3/10 فعلا خوبم گری دی اشمیت 4.3 14 مدتها بود این همه احساس رو یکجا نداشتم (اونم با خوندن یه کتاب). خیلی چسبید خوندنش. حتماً میرم دنبال بقیه کارهای نویسنده. 0 0 آرش میراحمدیان 1403/3/10 برفک دان دلیلو 3.8 7 شخصیت پردازی بینظیر. داستان رو نمیدونم چی بگم. عمیق؟ دوست دارم خیلی دوستش دارم. خوشم میاد از اینکه هر جمله باعث میشه به یه موضوع سختی (مخصوصاً مرگ توی این مورد خاص) فکر کنی. 0 0