دسته ی دلقک ها

دسته ی دلقک ها

دسته ی دلقک ها

3.8
10 نفر |
5 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

18

خواهم خواند

17

شابک
9789643059484
تعداد صفحات
320
تاریخ انتشار
1396/12/17

توضیحات

        
ماجرا در زمان جنگ اول می گذرد، در محلات پایین شهری لندن، شهری دچار ویرانی های جنگ و پناه گاهی برای عناصر وازده ای که می کوشند از گذشته خود بگریزند. سلین با تفاله های جامعه، آدمکش  ها، واسطه ها، قاچاق  چی ها، بدکاره ها، معتادان، ولگردان و جنایت کاران محشور می شود.

      

یادداشت‌ها

نرگس

نرگس

1403/8/4

          سفری به دل سیاهی با سلین!

سلین، نویسنده‌ایه‌ که سبک خاصی داره: خیلی راحت وقایع تلخ و بد رو با لحن محاوره به رشته‌ی تحریر درمیاره و به خواننده منتقل میکنه. واقع‌گراست و نه‌تنها تلخی زندگی رو کتمان نمیکنه بلکه اون رو واضح‌تر و روشن‌تر بیان میکنه! البته که همین ویژگیش ترغیبم میکنه تا بقیه‌ی آثارش رو هم بخونم (≖ᴗ≖).

“دسته‌ی دلقک‌ها” اولین کتابیه که از سلین خوندم و به عنوان نخستین مواجهه انتخاب مناسبی نبود! فکر می‌کنم اگر بعد از کتاب «مرگ قسطی» و «سفر به انتهای شب» خونده بشه که تا حدودی با شخصیت‌ اصلی کتاب و خط فکری، سبک پیچیده و تلخ سلین آشنا باشید، خیلی بهتر باشه.

وقتی دو سه خط اول مقدمه‌ که نوشته‌ی خود سلین بود رو‌ خوندم، یه حسی مشابه ارتباط گرفتنای سروانتس _نویسنده‌ی دن کیشوت_ با خواننده‌هاش، پیدا کردم و خوشم ا‌ومد:) (البته که در ادامه و در حین روایت داستان هم، دیالوگ‌های مستقیمی با خواننده داره).
«🌱این را هم بگویم که به هیچ‌کس گوشه‌کنایه نمی‌زنم! هرکی اهلش است بفهمد منظورم را! ص۳۸»
اگر برای خوندن “دسته‌ی دلقک‌ها” دودل هستین، خوندن این مقدمه برای گرفتن تصمیم نهایی، خیلی کمک کننده‌اس.

این کتاب، یک کمدی سیاهه که با جملاتِ کوتاه و بریده بریده شروع میشه و با توصیف صحنه‌های جنگی، حس سکانس‌های کوتاه یک فیلم جنگی رو منتقل میکنه؛ به شکلی که خودتون چندثانیه مکث میکنید و اون تصویر _هرچند تلخ_ رو تصور میکنید. به سبک جریان سیال ذهن نوشته شده و باعث شده اون صحنه‌ها بهتر به تصویر کشیده بشن و تاثیر زیادی روی خواننده بذارن.

هرچقدر داستان جلوتر میره، توصیفات از جنگ فاصله میگیره و حول محور شخصیتی بنام فردینان میچرخه. فردینان یک مرد مجروح در جنگه (جنگ جهانی اول) که بعد از درمانش، حاضر نیست به جنگ برگرده… به صورت غیرقانونی از فرانسه به لندن مهاجرت میکنه و کاملا سردرگم و ناامیده. داستان پیوستگی زیادی نداره که همین نداشتن پیوستگی هم میتونه نشونه‌ای از آثار جنگ باشه!

در ادامه‌ی داستان، فردینان با خرابکار‌ها، دلال‌ها و فاحشه‌ها دم‌خور میشه که هرکدومشون یک دلقک بیچاره‌ان.. 
ازونجایی که سلین در زندگی واقعیش هم تجربه‌ شرکت در جنگ رو داره، خیلی خوب تلخی‌ها و آثار زیان‌بار جنگ رو بر روحیه افراد و رفتارشون نمایش میده.
«🌱درست است همه‌ی این چیزهایی که دارم براتان تعریف می‌کنم… از این بیشتر هم هست… امّا من دیگر نای یادآوری خاطره را ندارم!… از روی خاطره‌ها هم زیادی آدم رد شده..همان‌طور که از روی پل… همانطور که از روی روزها!... ص۲۰»

فضای کلی داستان پر از آوارگی، ترس، بی‌اخلاقی، بی‌بندوباری، سیاهی و ناامیدیه! امید رو شاید، فقط در انتهای داستان بتونیم ببینیم..

برای من، این کتاب شباهت زیادی به «تماما مخصوص» عباس معروفی داشت؛ مخصوصا پایان‌بندیش!
بدبینی اما چاره‌ای جز ماجراجویی نداری..

با اینکه گاهی اوقات بخاطر حواست پرتی یا شاید هم نحوه‌ی روایتش، مجبور میشدم یه قسمت‌هایی رو از اول بخونم اما چون کتابی بود که منو به فکر کردن واداشت، دوسش داشتم.
«🌱جان فقیر فقرا را گرفتن که به جایی برنمی‌خورد، سوء استفاده از بدترین بدبختی‌های انسان، کاری کردن که خون قی کند، به این می‌گویند بهترین معجزه، جادوی واقعی، شاهکار! بقیه‌ش همه‌ش حرف مفت است. ص۲۲۲»

اگر شما هم “مواجه‌شدن با حقیقت تلخ زندگی” رو بیشتر از “سر کردن با دروغ‌های شیرین” دوست دارین، احتمالا آثار سلین براتون جذاب باشه🤌🏻. اما بازهم پیشنهاد میکنم که سلین‌خوانی رو با «سفر به انتهای شب» یا «مرگ قسطی» شروع کنین.
        

18