کتاب رو دیشب تموم کردم.با شخصیت های سلین ، با قصه های تو در تو و عجیبش ، با آدم های مطرود و تنهاش ، با آدم های در حال گریزش میشه زندگی کرد و ترسید ، میشه ترسید که انگار مجموع اونها در آخر آینه تمام نمای خودتن . انتهای داستان های سلین ترسناکن ، یک جورایی به خودت می رسی ، لت و پار و مطرود و ترسو.