یادداشت‌های هانیه‌ر (69)

          احتمالا متفاوت ترین داستان ایرانی که می‌خوانید:
        

          ایده ی کلی داستان خوب و سرگرم کننده بود اما داستان حوصله سربر و مملو از جزئیاتی بود که زیبا نبودند و احتیاج به بودنشان نبود،اتفاقات هم نخ‌کش شده بودند.
دو ستاره را هم به دلیل آن دستورپخت های جالب اول هر فصل دادم.
        

          یک داستانِ جناییِ خوب
واقعا شوکه کننده بود
تمام جزئیات این کتاب.
        

          یک روایت تاریخیِ دستکاری شده ی جالب
از ژانری که نیاز است بیشتر در ایران دیده شود.
        

          داستانی بی نظیر و همراه شدنی از یک گروه دوستی ۵ نفره که هرکدام گرفتاری دارد.
        

          داستانی عاشقانه با ویژگی ای عجیب
می‌شود از آخر به اول هم آن را خواند و فهمید.
        

          روایتی غیرمنسجم 
بدون سر و ته
داستان واقعی گم می‌شد و پیدا نمی‌شد.
        

          یک زندگی نامه‌ی شگفت انگیز
از زنی ایرانی علاقمند به زبان چینی با مردی فرانسوی در فرانسه!
زنی از خانواده ی ادبیاتی و مردی کارگردان کارکشته!
        

          این کتاب در سبک تازه‌ایست که لایق دیده شدن است.
        

          داستانی از یک خانه ی پر از داستان.
        

          دوستش داشتم اما تمامش نکردم.
از بس که دوستش داشتم 

        

          بسیار کلیشه‌ای بود 
پر از نماد و بی هیچ معنای خاصی.
        

          واقعا خواندن این کتاب کمک کننده بود.
برای کنترل احساسات
دقیقا چیزی که ادعا می‌کرد.
        

          هیچ جز پایانش را نمی توانم بخاطر بیاورم.
میخکوب کننده و عجیب.
        

          داستانی به یاد ماندنی
و پر از تلنگر از داستان زندگی و مرگ.
        

          داستانی پر از تلنگر،تعلیق و ترس.
        

          شیرین ترین عاشقانه ای که در نوجوانی خواندم.
        

          عاشقانه‌ی شیرین 
البته دو عاشقانه‌ی شیرین
در موازی یک دیگر
در دو جهان و زمان متفاوت.
        

          یک داستانِ عجیب از یک جایگزینی اجباری.
دو دختر مجبور می‌شوند جابجا شوند و چیزی تکرار می شود تقریبا شبیه به شاهزاده و گدا.
        

          یک زندگی‌نامه‌ی تکان دهنده!