النور و پارک

النور و پارک

النور و پارک

رینبو راول و 1 نفر دیگر
3.6
35 نفر |
9 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

3

خوانده‌ام

81

خواهم خواند

29

کاملا مطمئن بود که به او- برای نجات زندگی اش-یک تشکر بدهکار است. نه فقط دیروز، بلکه تمام روزهایی که از آشنایی شان گذشته بود...و این باعث می شد حس کند خنگ ترین و ضعیف ترین دختر دنیاست. اگر کسی نتواند زندگی خودش را نجات دهد، آیا زندگی اش اصلا ارزش نجات دادن دارد؟ سعی کرد به او بگوید تو زندگی مرا نجات دادی، نه تا ابد، نه برای همیشه...احتمالا فقط به طور موقت، ولی زندگی مرا نجات دادی...پس حالا به تو تعلق دارم. منی که اکنون هستم، متعلق به توست. برای همیشه. از متن کتاب

لیست‌های مرتبط به النور و پارک

نمایش همه

یادداشت‌های مرتبط به النور و پارک

لیلیان

1403/01/18

                واقعا برای رهایی از این کتاب های پیچیده خیلی کتاب خوبیه ولی صفحه آخرش ناامید کننده بود 
یک لحظه وقتی پارک گفت با کت رفته جشن حس کردم پارک النور رو برای همیشه فراموش کرده و لحظه ای بعد کارت پستالی از النور 
صفحه آخر واقعا گیج کننده بود 
ولی اگر فیلمش رو بسازن فیلم قشنگی میشه 
        

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

لعیا عرب

1402/07/12

            داستان این کتاب مثل یه نسیم پاییزی بود..
میتونستی ازش لذت ببری و فقط بذاری اون نسیم خنک صورتتو نوازش کنه و نفس بکشی اما بعدش همون نسیم مریضت میکنه و از پا درت میاره!
کتاب از شخص سوم درباره زندگی پارک و النور روایت میشه و با اینکه از زبان خود شخصیت ها نیست ولی به راحتی میتونی باهاش ارتباط بگیری و لمسش کنی.
دو تا نوجوون ۱۶ ساله که اولین بار در اتوبوس مدرسه همدیگرو میبینن و اتفاقی میافته که اصلا فکرشو نمیکنن.
احساسات النور کاری میکنه که با وجود خانواده‌ی سمی ای که داره خطر هر چیزیو به جون بخره و شجاعتشو نشون بده ؛ در مقابل پارک هرکاری برای این عشق میکنه!
پایان بندی کتاب رو دوست داشتم و اینکه بعضی وقتا نویسنده مرموزبازی در میاورد برام باحال و اعصاب خوردکن بود!
یکی از چیزایی که رو مخم بود این بود که کتاب یکمی کند پیش میرفت و بعضی وقتا خسته کننده میشد ولی اونقدر زیاد نبود.
در کل به عنوان یک کتاب رومنس تینیجری دوستش داشتم و از خوندش تو هوای پاییزی لذت بردم!
پ.ن۱: Angels like you - miley cyrus انگار از زبون النوره!
پ.ن۲ : وقتی به موقعیت النور توی مدرسه و توی خونه فکر میکنی فقط دلت میخواد بغلش کنی و باهاش گریه کنی..
پ.ن۳ : خانواده پارک به شدت دوست داشتی بودن!
پ.ن۴ : این کتابو در حالی تموم کردم که تو حیاط بودم و اولین نم پاییزی اومده!(ذوق)