اولین کتابی که از نشر بیدگل خواندم؛
یک داستان ساده که بیشتر شکل خاطره نگاری بود
جذبم نکرد و ناراحتم اما خب کاری‌ش نمی‌شود کرد.
      

        ۵ جستار خوب و مفید از زنان معاصر ایران و خودسانسوری‌شان.
به ازای  هر جستار خوب یک ستاره دادم.
      

        اولین رمان پلیسی که خواندم و واقعا پیچش داستانی خوبی داشت و شخصیت‌هایی باورپذیر.
      

        این رمان همزمان نمادین بود و نقدی بر انسان مدرن اما اصلا برای یک نوجوان خواندنش سخت یا اشتباه نبود.
خیلی لذت‌بخش بود و پر از هیجان و زیبایی.
      

        اصلا برای یک نوجوان ۱۴ ساله خوب نبود این رمان جنایی را بخواند به و زمین و زمان شک کند.😄
ولی خب گیرا بود
خیلی.
      

        جنایی میخکوب کننده تا لحظه‌ی آخر با حضور خانم مارپل عزیز.
واقعا داستانی زیبا و کشدار داشت.
      

        یک اقتباس آزاد و تخیلی از هزار و یک شب.
با دوز عاشقانه‌ی بیشتر.
      

        اثری غم‌ناک از یک سوگ.
      

        اولین سفرنامه‌ای که خواندم از کشوری که بسیار دوستش داشتم.
با تمرکز بر غذاهای ایتالیا که benissimo هستند!
      

        یک مجموعه داستان مفید و بی نظیر با نثری فوق العاده و داستان‌هایی گیرا.
      

        به عزیزی جلد اول بود.
کاش جلد سومش هم می‌آمد...
حسرت خواندنش را به گور خواهیم برد.
      

        می خواهم حافظه‌ام را از یاد ببرم و این رمان را بارها و بارها بخوانم
عجب تصویری از یک دختر سرگردان بود
از یک زندگی سرگردان...
      

        تلفیق عشق و روایت یک بازه‌ی زمانی کارساز می‌شود این رمان‌
موثر بود و عزیز.
      

        به صرف اینکه اولین داستان ژانر گوتیک بود خواندمش و واقعا چیز خاصی نداشت اما خب..!
      

        عاشقانه های فرانسوی در زمان کلاسیک بسیار درگیر دین و تقدس هستند و این باعث می‌شود عشقشان خوب درگیرم نکند و این اثر بیشترین نمونه‌ش بود.