شکوفه های عناب

شکوفه های عناب

شکوفه های عناب

رضا جولایی و 1 نفر دیگر
4.1
37 نفر |
18 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

56

خواهم خواند

30

انتشارات چشمه منتشر می کند:رضا جولایی، نویسنده ی صاحب سبک ادبیات ایران، در شکوفه های عناب باز هم به سراغ روایتی تاریخی رفته و آن را با خیال ورزی چند سویه‎ای پرداخته است. او با رمان های مشهورش، از جمله سوقصد به ذات همایونی و شب ظلمانی یلدا، یکی از مهم ترین نویسندگان امروز ایران به حساب می آید. کتاب داستان قتل روزنامه نگاری آزادی خواه، میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل، است. رمان با صحنه ی مویه ی زنی آغاز می شود که خبر مرگ روزنامه نگار جوان به او رسیده، زنی که عاشقش است. بعد قصه با فلاش بک ها و فلاش فورواردها، شخصیت هایی می سازد که هر کدام به نحوی با استبداد و فضای ملتهب تاریخ ایران گره خورده اند. جولایی قهرمان های خیالی خود را کنار شخصیت های واقعی تاریخی قرار داده و قصه می سازد. رمان بی وقفه داستان می گوید و پیش می رود. از مرگ و عشق و البته نفرت. رمانی که در اوج پختگی نوشته شده است و خواننده را ب سفری عجیب می برد.

لیست‌های مرتبط به شکوفه های عناب

یادداشت‌های مرتبط به شکوفه های عناب

          بعد از "خنده‌ی خورشید، اشک ماه" این دومین کتابیه که از جولایی خوندم و خیلی دوستش داشتم.
داستان در دوران محمدعلی شاه قاجار می‌گذره، زمان به توپ بستن مجلس. شخصیت محوری داستان جهانگیر خان صور اسرافیله، روزنامه‌نگار مشروطه‌خواهی که فردای یوم‌التوپ به همراه چند آزادی‌خواه دیگر جلو روی محمدعلی شاه به طرز فجیعی کشته شد.
ژانر رمان تاریخیه و طبیعتا مثل هر رمان دیگه‌ای در این ژانر آمیزه‌‌ایه از وقایع مستند تاریخی و تخیل نویسنده. اتفاقات تاریخی مثل: ترور ناصرالدین شاه، ترور نافرجام محمدعلی شاه و به توپ بستن مجلس همه با جزئیاتی دقیق تصویر شده  و حضور شخصیت‌هایی مثل جهانگیر خان صور اسرافیل، محمدعلی شاه، شاپشال، ژنرال لیاخوف، علی اکبر دهخدا، عارف قزوینی  و ... رنگ واقعیت به داستان داده‌اند. ولی در عین حال چهار راوی قصه و اتفاقاتی که در زندگی شخصی آن‌ها می‌افتد همگی زاده‌ی تخیل نویسنده‌اند. چهار راوی به موازات هم و به صورت غیر خطی ماجرا را پیش می‌برند و خواننده را با خود به خیابان‌ها و عمارات و محله‌های پایین‌‌دست تهران قدیم می‌برند، به کوچه‌پس‌کوچه‌های شیراز و جنگل‌های مه‌آلود روسیه و کوه‌های پربرف قفقاز و روستاهای شمیرانات. نقطه‌ی تلاقی ماجراهای این چهار نفر روز به توپ بستن مجلس و کشته شدن صوراسرافیل در باغ شاهه که هر یک از منظر خود آن را روایت می‌کند.
 راوی‌ها هر یک لحن متناسب با شخصیت و طبقه‌ی اجتماعی‌‌شان دارند؛ از این منظر اثر کیفیتی بی‌نظیر دارد. تسلط جولایی روی زبان و فرهنگ آن دوره خواننده را انگشت به دهان می‌‌گذارد و غرق در جهان خود می‌کند.
        

2

          «انقلاب مشروطه» که اتفاقا این روزها بیشتر اسمش به گوشمان می‌خورد، نقطه‌ی عطف مهمی در تاریخ ایران است. آنقدر که نمی‌شود بدون شناختش، درک درستی از زمانه‌ی فعلی هم داشت. 
 «رضا جولایی» که بیشتر رمان‌هایش در دوره‌ی قاجار می‌گذرد، در این رمان به طور خاص به سراغ انقلاب مشروطه و یکی از شخصیت‌های مهمش به نام  «جهانگیرخان سوراسرافیل» رفته است.
شکوفه‌های عناب را دوست دارم، چون از نقطه ضعفهای بسیاری از داستان‌های تاریخی مبرا است :

تمرکز نویسنده روی داستان گفتن است، نه شهوت ارائه‌ی اطلاعات تاریخی دارد، نه بیان حرفهای سیاسی و شعارهای تاریخی.

 زبانِ شخصیت‌ها واقعا متعلق به زمانه‌ی خودشان است و مثل خیلی از فیلم‌ها و کتاب‌ها فکر نمی‌کنیم شخصیت‌ها از تهران ۱۴۰۰ یک تک پا رفته‌اند دوره‌ی قاجار نقششان را بازی کنند و برگردند!

اطلاعات تاریخی بسیار جذابی از زندگی عامه‌ی مردم ارائه می‌دهد. 

داستان گیراست، شما را با خودش همراه می‌کند، می‌خنداند، می‌گریاند، ناامید می‌کند، به شوق می آورد و وقتی تمام می‌شود متوجه می‌شوید با شرایط سیاسی و اجتماعی دوره‌ی مشروطه و چند شخصیت مهم آن دوران آشنا شده اید بی آنکه تاریخ خوانده باشید.

        

6

          اولین کتابی ک در سال جدید به پایان رسوندم 
شکوفه های عناب نوشته ی رضا جولایی
اولین کتابی بود ک از ایشون میخوندم .البته به لطف طاقچه و رادیو گوشه نسخه صوتی کتاب با صدای #داریوش _فرهنگ و گلاره عباسی گوش کردم. 
بزرگترین لطف خوندن رمان های در بستر تاریخ اینه که یادتون میاره یک برگه هایی از گذشته ست که یا فراموشش کردیم یا ازش به راحتی گذشتیم ، حالا بهترین زمان که میتونید بخونید و آگاه بشید.
داستان اواسط طولانی کشدار میشه اما چهار فصل آخر و جمع بندی کتاب عالی عالی و عالیه...
موسیقی انتخابی آغاز و پایان هر فصل اینقدر شنیدنی و لذت بخش که کلی غصه خوردم ک چرا زندگی در شرایط واقعیش موسیقی نداره؟؟
امیدوارم فرصتی باشه بازم بتونم از آقای #رضاجولایی
کتاب بخونم.
پ.ن : نمیخوام خیلی راجع ب داستان توضیح بدم اما قصه راجع به میرزاجهانگیرخان شیرازی یا همون میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل روزنامه نگار هستش 

پ.ن۲: نادرخان ابراهیمی میگه: 
ما برای آنکه ایران
خانه خوبان شود
رنج دوران برده ایم
ما برای آنکه ایران
گوهری تابان شود 

پ‌ن۳: تاریخ بخونیم
        

4

          "یاد آر زِ شمع مرده یاد آر...."
این کتاب درباره‌ی روزِ توپ است!
روز به توپ بسته‌شدن مجلس.
مجلس ویرانه‌ای که محصول مشترک قاجار و روسیه‌ی تزاری بود.
راستی اسم روزنامه‌ی صور اسرافیل برایتان آشنا نیست؟
گمانم جایی در تاریخ ادبیات دوران دبیرستان اسمش به چشممان خورده باشد.

🖋این کتاب درباره‌ی خون سرخ نویسنده‌ی جوان صوراسرافیل است؛ درباره‌ی مجلس است و مشروطه...

📗داستان کتاب از زبان چهار نفر پیش می‌رود.
چهار راوی که هر کدام از یک پنجره به این واقعه نگاه می‌کنند.
هر کدام داستان زندگی، لحن و ماجرای خاصّ خودشان را دارند.
در ابتدا انگار هیچ ربطی بین آنها نیست.
ولی آخر ماجرا ، به هم ربط پیدا می‌کنند.
شخصیت‌ها ترکیبی از فرشته و دیو را با خود دارند. تیپ نیستند.
واقعا شخصیت‌اند.شخصیت‌های خاکستری...
یکی از چهار راوی زن است.همسر میرزا جهانگیرخان صور اسرافیل.
 امید و شور به زندگی در لحن این زن بیشتر از دیگران به چشم می‌خورد...
با وجود اینکه غمی بزرگ در سینه دارد.
 

.
📔داستان شکوفه‌های عنّاب، داستان پر کششی است و نویسنده با چیره‌دستیِ خاصی آن را نوشته است.
اگر به رمّان‌های تاریخی و به خصوص تاریخ معاصر علاقه دارید،خواندنش را به شما پیشنهاد میکنم.😊


🎧📖من این کتاب را گاهی ورق زده‌ام و گاهی به خوانش آن با صدای داریوش فرهنگ و گلاره عبّاسی گوش سپرده‌ام.
هر دو شیوه برایم دوست‌داشتنی بود.
        

16

1

          بسم الله الرحمن الرحیم
رمان شکوفه‌های عناب از زبان ۴ راوی یا شاهد واقعه روایت می‌شود. رمانی قطور که خواندنش حوصله‌ی زیادی می‌خواهد. درخلال روایت اعدام جهان‌گیر خان، روزنامه‌نگاری در دوران مشروطه، به توپ بستن مجلس نیز روایت شده.
چند نکته درمورد این رمان :
۱. کار آقای جولایی کم نظیر هست. شخصیت‌پردازی فوق العاده عالی انجام شده.
۲. توالی راوی‌ها رعایت نشده. که کمی موجب گیج شدن خواننده می‌شود. هر راوی شروع به صحبت می‌کند باید چند خطی بخوانیم تا متوجه بشویم کدام شخصیت دارد صحبت می‌کند. البته ممکن است نویسنده از قصد توالی راوی‌ها را رعایت نکرده تا اوضاع آشفته‌ی آن زمان را نشان بدهد.
۳. شخصا با راوی اول یعنی همسر جهانگیر‌خان ارتباط برقرار نکردم. این شخصیت تا اخر داستان منفعل است و صرفا خاطراتی را بازگو می‌کند. اما اخر داستان متحوا می‌شود و تصمیم می‌گیرد پسرش را مانند همسرش تربیت کند تا ادامه‌ دهنده‌ی راه پدر شود. 
۴. شخصیت بوریس، ستوان روس، از همه بیشتر من را جذب کرد. کل رمان را به خاطر او خواندم.
۵. تعداد کلماتی کهلنروزه کاربرد ندارند و در همان زمان قاجار استفاده می‌شدند زیاد است. این موضوع برای من جذاب بود و من را وا می‌داشت به دنبال معنی آن ها بروم. هرچند از سیاق جمله معنی تا حدی مشخص بود.
۶. آقای جولایی، روس‌ها رو به توپ بست😅 و انگلیس‌ها را فراموش کرد. (بیشتر از این توضیح نمی‌دم)

و من الله توفیق
        

0

          شکوفه‌های عناب، پرسه در هوای شهدای آزادی

رمان «شکوفه‌های عناب» رضا جولایی، پرسه‌ای داستانی گرداگرد واقعه باغشاه و قتل شهدای آزادی‌خواه مشروطه پس از به توپ بستن مجلس است. پرسه‌ای که گاه از زبان همسر جهانگیر میرزا صور اسرافیل روایت می‌شود و گاه از زبان قزاق مزدور و گاه از زبان سرباز روسی که در فرار از آنچه در خاک خود کرده به خاک ایران پناه آورده است. هر فصل به یکی از این روایت‌ها (و روایت‌هایی دیگر) می‌رود و هر روایت رفت و برگشت‌هایی زمانی دارد، تو گویی در کلان‌روایت اصلی، هر بار دوربین از سویی به واقعه باغشاه دور و نزدیک می‌شود و در زمان جلو و عقب می‌رود. داستان گاه (همچون پایان فصل اول) تصاویری درخشان دارد و گاه روایت پیشینه و قصه‌ای است از زبان وجدانی دردمند که به سادگی نقل می‌شود بی آن که قرار باشد در ساختار کلی پیرنگ رمان چرخ‌دنده‌ای را بچرخاند. از سوی دیگر فضاسازی‌های گاه قدرتمند رمان این فرصت را به خواننده می‌دهد که به تمامی در حال و هوای ایران مشروطه و روسیه تزاری نفس بکشد، بو کند، قدم بزند و به تماشا بایستد، به قعر جنگلی زمستانی و برف‌گیر بخزد یا در کوه‌های شمال تهران و خانه‌های قدیمی شیراز ساعتی را سر کند. صد البته که رمان برای کسی که عمری آرزوی هم‌پرسگی با آزادیخواهان عصر مشروطه در دلش مشت کوبیده باشد و دلتنگی برای فضای هرچند پر تب و تاب اما خاطره‌انگیز آن دوران، خیالِ روزها و شب‌هایش بوده باشد فرصتی از دست ندادنی است.
        

1