"سیدِ کتابخوان"
سیدشهابالدین در مواجههٔ با کتاب، سر از پا نمی شناخت...
او عاشق کتاب نبود، که در مرحلهٔ بالاتری از این عنوان قرارداشت. انگار کتاب ها که در دست او قرارمیگرفتند، به آرامش می رسیدند! کتابخانه اش، منبع کتب خطی و نفیس بود و هرکدام را به قیمت گزافی خریده بود؛ یکی را به قیمت هفته ها گرسنگی، دیگری را به قیمت چهارسال نماز استیجاری و... .
...
کتاب شهاب دین، درمورد زندگی پسری است که مادر و پدرش از ابتدا، او را با محبت اهل بیت، خصوصا امیرمؤمنان علی(ع) پرورش دادند. پدرش ابتدای تولد، نوزادش را به ضریح حضرت تبرک کرد و مادرش با وضو شیر در دهانش میگذاشت.
سیدشهابالدینکوچک، با دعای خیر پدر و مادر عزیزش که همیشه آن را به همراه داشت و با ظرف دلی که پاکِ پاک بود، آنقدر به طلب علم و دانش علاقه نشان داد و در این راه تلاش کرد، که در سن جوانی عالِمی بزرگ شد و عزیز اهل بیت علیهم السلام، خصوصا امام زمان(عج).
بارها و در شرایط گوناگون، در اوج مصائب و سختی های زندگی، خودِ حضرت به یاری شهاب الدین رفته بود و او را مثل پدر راهنمایی کرده بود.
...
کتاب، درمورد زندگی پرفراز و نشیب "سیدشهابالدینمرعشینجفی" زیر سایهٔ اهل بیت علیهم السلام است، که سعادت دین و دنیا و آخرت انسان، قطعا و حقیقتا به دست همین عزیزان است🌱
...
خانم "زهرا باقری" نویسندهٔ عزیز کتاب، با قلمی بابرکت این کتاب را به رشتهٔ تحریر درآورده اند. به همین جهت بسیار به ایشان غبطه می خورم، که قطعا مورد توجه امام زمان(عج) قرارگرفته اند.